تفاوت زن و مرد از نظر روانشناسی
گاهی از وجود تفاوت های فردی بین انسان ها، چه کودکان و چه بزرگسالان، به اندازه خلقت انسان قدمت دارد. زیرا انسان های اولیه زمانی که در غارها یا جنگل ها زندگی می کردند، از متفاوت بودن یکدیگر کاملاً آگاه بودند.
مردها می توانند به روش های گوناگون و بی آنکه زحمت فراوانی به خود بدهند توجه همسرانشان را جلب کنند و به بار عاطفی زندگی زناشویی خود بیفزایند. اغلب مردها این را می دانند اما زحمت آن را به خود نمی دهند .
زن برای اینکه احساس کند شوهرش او را دوست دارد، باید از ناحیه ی همسرش بارها مورد محبت قرار گیرد. یک یا دو بار ابراز محبت هر اندازه هم که مهم باشد نمی تواند برای زن رضایت بخش باشد.
زن از نظر روحی و عاطفی احتیاج به توجه و محبت دارد. مردان با انجام کارهای کوچک و جزیی می توانند این نیاز را برآورده کنند . اگر زن مورد مهر و محبت بیشتری قرار بگیرد نسبت به شوهرش نیز محبت بیشتری می کند و در نتیجه خود را موجودی قدرتمند و موثر می بیند، زیرا عشق و علاقه و توجهی را که به آن احتیاج دارد دریافت می کند. در این شرایط زن و شوهر هر دو به خواسته های خود می رسند و از زندگی راضی خواهند بود.زیرا این چرخه تکرار می شود و مردی که احساس مردانگی اش تامین شود از همسر خود حمایت بیشتری کرده و به آن محبت بیشتری می کند.
اقداماتی که مردان می توانند برای جلب علاقه همسرانشان از آن بهره گیرند عبارتند از:
* وقتی به خانه بر می گردید قبل ازهر کار او را بیابید. در اولین زمان ممکن از او درباره ی کارهایی که در طی روز انجام داده سوال بپرسید مثلاً بپرسید آیا امروز به پزشکی که قرار بود مراجعه کنی رفتی؟
*مدت بیست دقیقه را با او صرف کنید؛ در این زمان خاص از خواندن روزنامه و یا انجام کارهایی که حواستان را به آنمعطوف کند خودداری کنید.
* به مناسبت های ویژه و گه گاه بدون دلیل مشخص به او شاخه گلی هدیه کنید.
* از حال چهره و طرز لباس پوشیدنش تعریف کنید.
*اگر ناراحت است به احساساتش بها دهید.
* اگر می بینید دیر به منزل می رسید به او تلفن کنید و دیر آمدنتان را به او اطلاع دهید.
* اگر احساساتش جریحه دار شده با او همدردی کنید. به او بگویید متاسفم که ناراحت هستی ، بگذارید بداند که حال او را درک می کنید.
* " تو را دوست دارم را هرگز فراموش نکنید".
* در حضور دیگران به او محبت کنید.
* نظافت را در منزل رعایت کنید.
* در کیف خود عکسی از او نگهداری کنید و گه گاه این عکس را با عکس دیگری از او عوض کنید.
*در کارها از او نظر خواهی کنید.
* در مناسبتهای ویژه مانند سال روز تولد- ازدواج و ... برای او مطلبی بنویسید.
راه های شاد کردن خانم ها
در این بخش خلاصه ای از راه هایی که می توان با تکیه کردن بر آن ها همسرتان را شاد کنید ذکر می کنیم:
1. زن ها دوست ندارند میهمان نا خوانده داشته باشند. بنابراین به آن ها وقت کافی بدهید تا آماده شوند. آمادگی آن ها برای پذیرایی امری حیاتی است.
2. از همسر خود سوال کنید که چه کاری می توانید برایش انجام دهید؟
3. وقتی از شما خطایی سر می زند اظهار تاسف کنید. وقتی هم که تقصیر از شما نیست بازهم اظهار تاسف کنید، اما تقصیر را گردن خود نیندازید.
4. از تلاش های همسرتان در هر حالی قدردانی کنید و ببینید این تشکر تا چه حد مفید واقع خواهد شد.
5. بدانید زمانی که همسرتان از سردرد شکایت می کند، به احتمال زیاد چاره درد او قرص مسکن نیست ، بلکه یک لبخند محبت آمیز از سوی شما برای او بهترین درمان است.
6. به جای هدایای گرانبها وقت خود را در اختیار همسرتان قرار دهید، نشان دهید به او توجه دارید حتی پس از یک روز کاری سخت.
اگر زن مورد مهر و محبت بیشتری قرار بگیرد نسبت به شوهرش نیز محبت بیشتری می کند و در نتیجه مرد تدریجا خود را موجودی قدرتمند و موثر می بیند.
7. هرگز با همسرتان نجنگید، چون امکان برنده شدن شما خیلی کم است در عوض از قلم برای نوشتن آن چه در ذهن دارید استفاده کنید.
8. خسیس نباشید و در ستایش همسر خود دست و دلبازی کنید. اما به یاد داشته باشید که در هیچ موردی مبالغه نکنید. باید همسرتان استحقاق تعریف و تمجید را داشته باشد و گرنه ممکن است نتیجه خوبی ندهد.
9. بخش عمده ی نگرانی خانم ها از این است که مبادا چیزی رابطه آن ها را با مردشان مورد تهدید قرار دهد . سعی کنید کاری نکنید تا این اتفاق بیفتد.
10. سلام و خداحافظی و ... برای خانم ها اهمیت ویژه ای دارد. ( صبح بخیر و شب بخیر بگویید سلام و خداحافظی کنید).
11. جشن گرفتن بعضی ایام و مناسبت ها ی ویژه یکی از راه هایی است که زن ها احساس خوشبختی بیشتری می کنند.
12. همسر خود را تشویق کنید و کمک کنید تا استعدادهای پنهانی او شکوفا شود.
13. زیباترین واژه در دنیا متشکرم است؛ پس از این کلمه¬ی زیبا استفاده کنید.
منبع: تبیان
آیا تا به حال شده در حالی که گمان میکردید لحظات فوقالعاده خوبی در کنار همسرتان دارید، ناگهان او عصبانی شده و شروع به ایراد گرفتن از شما کند؟ متاسفانه اغلب خانمها عاداتی دارند که مردها را ناراحت میکند...
1 جاروبرقی کشیدن در وقتی که وقتش نیست!
ساعت 8 شب است، همسرتان از محل کار به خانه برگشته و روی کاناپه در حال استراحت و تماشای تلویزیون است. شما که تا به حال مشغول امور دیگر منزل و رسیدگی به کودکان بودهاید حال این فرصت را پیدا کردهاید که خانه را کمی جارو بکشید، پس با کمال احترام از همسر خود میخواهید دقیقهای کودکان را زیر نظر بگیرد و پاهایش را بلند کند تا خانه را جارو بکشید اما متوجه عصبانیت همسرتان میشوید. بهترین راه این است که به او حق داده و جارو کشیدن را به فردا موکول کنید.
2 غرغر کردن موقعی که او دارد فوتبال میبیند
امروز بعد از ظهر از تلویزیون مسابقه فوتبال تیم مورد علاقه همسرتان پخش میشود. اما شما از فوتبال یا تیم مورد علاقه او متنفرید، بنابراین مدام در حالی که او در حال تماشای تلویزیون است در خانه راه میروید، غرغر میکنید و از تیم او یا حتی تماشای فوتبالش ایراد میگیرید. او که از کار شما کلافه شده ممکن است کاملا محترمانه از شما بخواهد ساکت باشید. نباید از عکسالعمل همسرتان ناراحت شوید. فراموش نکنید در یک خانواده هر کسی حق دارد به علایق خود مشغول شود، اگر شما فوتبال دوست ندارید بهتر است آن ساعت برای گردش با دوستانتان قرار بگذارید یا به خرید بروید. اگر به علایق همسرتان احترام بگذارید شاهد احترام او به علائق خود خواهید بود.
3 بگو منو دوست داری بگو
به رستوران رفتهاید و ساعات بسیار خوبی را با هم گذراندهاید. حال به خانه برمیگردید و در کنار همسرتان که مشغول تماشای تلویزیون است مینشینید و شروع میکنید به پرسیدن سوالات رمانتیک نظیر «چهقدر من رو دوست داری؟» ممکن است ابتدا همسرتان با گفتن یک یا دو جمله احساسش را به شما بیان کند اما اگر سوالات ادامه یابد، ساکت شود و شما گمان کنید به شما بیعلاقه است یا حوصلهتان را ندارد. پرسیدن سوالات عاشقانه خوب است اما هر چیز زمانی دارد.
گاهی زنان با همسران خود مثل کودکان برخورد میکنند. مثلا مدام به او یادآوری میکنند که به دندانپزشک مراجعه کند. او ازدواج نکرده تا کسی همانند مادرش مدام او را نصیحت کند. 4 کی بود؟ چی بود؟ کجا بودی؟
«کی بود زنگ زد؟» «چی میخواست؟» «خوب تو بهش چه گفتی؟»
گاهی اوقات زنان بدون آنکه منظور خاصی داشته باشند، همسرانشان را بیش از حد سوال پیچ میکنند. در اینجاست که صبر همسران ممکن است تمام شود. فراموش نکنید بهترین کار این است که هرگز خیلی در کارهای همسرتان دخالت نکنید. اجازه دهید هر فردی زندگی شخصی خود را داشته باشد. وقتی اجازه میدهید همسرتان در زندگی شخصیاش رازهایی را برای خود نگه دارد، زندگی مشترک شما باثباتتر خواهد بود. این موضوع از نیاز های هر انسان است که احساس کند حریم او توسط دیگران حفظ میشود.
5 ادب کردن شوهر
گاهی زنان با همسران خود مثل کودکان برخورد میکنند. مثلا مدام به او یادآوری میکنند که به دندانپزشک مراجعه کند. فراموش نکند نان بخرد. روغن ماشین را چک کند و... این حرفها تنها میتواند سبب عصبانی شدن همسرتان شود. او ازدواج نکرده تا کسی همانند مادرش مدام او را نصیحت کند. اگر کاری را فراموش میکند تنها یک بار به او گوشزد کنید و قبل از آنکه نظرتان را در مورد کاری بدهید، منتظر شوید تا خود او درباره آن صحبت کند یا نظرتان را بخواهد.
6 افتادن از آن طرف بام
مدام به همسرتان زنگ میزنید، میخواهید تنها با او بیرون بروید و دوریاش را نمیتوانید تحمل کنید؟ مردان شاید در ماههای اول ازدواج این روند را تحمل کند اما بعد از این عادت شما عصبانی خواهند شد. اجازه بدهید ساعاتی از روز را به حال خودش باشد و همراه با همکارانش ساعاتی را خوش بگذراند. بودن در کنار خانواده و همسر برای شوهر شما لذت بخش است اما او نیاز دارد تا زمانی را با دوستان خود بگذراند .
پرسیدن سوالات عاشقانه خوب است اما هر چیز زمانی دارد. انتظار نداشته باشید همسرتان همیشه آماده احساسات رمانتیک شما باشد.
7 الان میام!
ساعت 8 به تولد یکی از دوستان همسرتان دعوت شدهاید و با آنکه همسرتان نیم ساعت است آماده روی کاناپه نشسته. شما هنوز به دنبال این هستید که چه روسری با پیراهنتان جور است و او مدام تکرار میکند که زود باش، همین لباس خوب است و... تا آنکه در نهایت از دست شما عصبانی میشود. بهترین کار این است که شما یک یا دو ساعت پیش از ساعت مقرر انجام کارهای خود را آغاز کنید تا وقتی او آماده میشود شما دیگر کاری برای انجام دادن نداشته باشید.
8 انتقاد از مادرشوهر
«مادرت را خیلی دوست دارم ولی بهتر بود قبل از آنکه بیان حداقل اول زنگ میزدند.» شاید حق با شما باشد ولی حتی یک انتقاد محترمانه از مادر همسرتان ممکن است او را ناراحت کند. اگر میخواهید در دید همسرتان و خانوادهاش بهترین باشید هرگز از مادر همسرتان ایراد نگیرد. بهتر است در این گونه مواقع انتظارات خود ر ا به صورت صریح و شفاف و البته محترمانه با خود ایشان در میان بگذارید و اگر برای شما اهمیتی ندارد حتی از مطرح کردن آن با همسرتان بپرهیزید . درست است که گاه به سنگ صبوری نیاز دارید اما اگر موجب دلخوری همسرتان می شود از آن اجتناب کنید.
منبع:سلامت
جذاب ترین های عروس مهتاب :
جدی گرفتن ده توصیه ساده، شما را به بهترین شوهر دنیا برای همسرتان تبدیل میکند. جدی گرفتن ده توصیه ساده، شما را به بهترین شوهر دنیا برای همسرتان تبدیل میکند. اگر شما هم از آن دسته آقایانی هستید که خود را در کار و مشکلات روزانه غرق کردهاید، بهتر است چند دقیقهای دست از سر قبضهای پرداخت نشده آب، برق و گاز....و قسطهای عقب مانده شهریه بچهها بردارید و فقط با برداشتن ۱۰ گام ناقابل، مثل همیشه برای همسرتان بهترین شوهر دنیا باشید:
● گام ۱. خانمها مقدماند !برای یک بار هم که شده دنیا را از چشم همسرتان ببینید. شاید تا به حال اصلاً به این موضوع توجه نکرده باشید که ممکن است خدای نکرده علایق و خواستههای خانمتان با علایق شما کاملاً متفاوت باشد! اما حالا وقتش شده که به قول معروف، چشمهایتان را بشویید و جور دیگر ببینید.
● گام ۲. خواباندن بچهها هم لذتی دارد، امتحان کن. هفتهای یکبار به همسرتان مرخصی بدهید و وظیفه خواباندن بچهها را شما به عهده بگیرید، تا حداقل خانمتان یک ساعت سرو صدای بچهها را فراموش کرده و با خیال راحت این وقت را برای خواندن کتاب، انجام کارهای شخصی عقبافتاده و یا حتی برای گشت زدن در اینترنت اختصاص دهد. مطمئن باشید با این کار دعای خیر همسرتان همیشه پشت سر شما خواهد بود.
● گام ۳. عذرخواهی هم کلمه مفیدی است ! در این یک مورد با شما همدردی میکنیم، چون به همان اندازه که عذرخواهی از طرف مقابل ساده به نظر میآید، احتمالاً به همان اندازه هم برایتان سختترین کار روی زمین خواهد بود. اگر تا به حال متوجه شده باشید ازدواج شباهت زیادی به مسابقه دوی ماراتن دارد، چر ؟ از این جهت که هر چقدر در بگومگوهای خانوادگی زود از کوره در بروید، زودتر از پا میافتید و ادامه زندگی زناشویی برای شما سختتر و خستهکنندهتر میشود . اما فقط کافیست یکبار هم که شده با قضیه جور دیگری برخورد کنید، رفتار آرام و متانتآمیز بهترین مسکن برای آرام کردن موقتی تنشهای رفتاری است، اما اگر احیاناً شما مقصر بودید، میتوانید تنها با به زبان آوردن یک عذرخواهی ساده پرچم صلح را به همسرتان نشان داده و اجازه ندهید دلخوری پیش آمده بزرگ و بزرگتر شود.
● گام ۴. از همسرتان برای اینکه شما را تحمل میکند تشکر کند شاید حتی خواندن این گام هم به مذاقتان خوش نیاید، چه رسد به عمل کردن به آن. اما منظور ما این نیست که در مقابل همسرتان بنشینید و در حالی که لیستی از اشتباهات خود تهیه کردهاید، مورد به مورد را شرح داده و بهخاطر آنها عذرخواهی کنید نه! مسلماً برای هر مردی پیش آمده که قول و قرارهایش را فراموش نماید یا با دیدن دوستان خود آنچنان زمان و مکان را گم کند که ساعتها همسرش را چشم انتظار نگه دارد. اما همین اندازه که به او بگویید زندگی کردن با شما چندان هم کار سادهای نیست و بهخاطر صبر و تحمل همسرتان از او تشکر کنید، کفایت میکند.
● گام ۵. کمی و فقط کمی از ریخت و پاشهای خودتان را جمع کنید باور کنید آسمان به زمین نمیآید اگر استکان چای قند پهلوی آخر شب، یا لیوان چایی صبحانه خود را از کف اتاق و یا از روی میز صبحانه به سینک ظرفشویی انتقال دهید. از ما به شما نصیحت، تحقیقات نشان داده استکان چای یکی از معضلات زندگی مشترک و عامل بسیاری از جداییها بوده!
● گام ۶. برای با هم بودن زمان بگذارید شما هم از آن دسته افرادی هستید که با شنیدن نام دوران نامزدی به یاد شامهای خاطره انگیزی میافتید که در یک رستوران دنج خوردهاید؟ چه اشکالی دارد اگر حتی با وجود داشتن دو فرزند برای گذاشتن قرارمدارهای اینچنینی باز هم زمانی را معین کنید؟! میتوانید بچهها را نزد یکی از دوستان خود بگذارید و مثل آن روزها فقط برای با هم بودن شام را بیرون از خانه صرف کنید.
● گام ۷. آراسته و خوش تیپ باشید سعی کنید همیشه به آراستگی و مرتب بودن ظاهر خود اهمیت دهید. این برای خانمها نکته مهمی است.
● گام ۸. شما هم به تمدد اعصاب نیاز دارد گاهی وقتها شرایطی را ایجاد کنید که برای چند ساعتی کمی از محیط خانواده و مسئولیتهای خود فاصله بگیرید. مثلاً با دوستانتان به کوه بروید و یا به ورزشهای مورد علاقهتان بپردازید تا شادی و نشاط و آرامش باعث تجدید نیروی از دست رفتهتان شده و وقتی به خانه برمیگردید، به مردی ایدهآل برای زندگی تبدیل شده باشید.
● گام ۹. مسئولیت تصمیمات خود را شخصاً به عهده بگیرید هیچ وقت و در هیچ شرایطی از پذیرش عواقب تصمیمات خود شانه خالی نکنید. اگر شما به هر دلیلی نمیتوانید دعوت پدر و مادرتان را برای مهمانی شب جمعه قبول کنید، خودتان گوشی تلفن را برداشته و به آنها اطلاع دهید. هیچ وقت مسئولیت چنین کاری را به گردن همسرتان نیندازید.
● گام ۱۰. فراموش نکنید روزی شما هم فرهاد کوهکن بودید یادتان میآید قبل از ازدواج چقدر به رفتارها و حرکات خود توجه داشتید و چقدر سعی میکردید با پرستیژ و تاثیرگذار باشید؟! اما احتمالاً دیگر مدتهاست که خبری از آن فرهاد کوهکن نیست و او هم در میان روزمرهگی هر روزهتان گم شده .
اما هنوز هم دیر نشده از همین امروز هر کاری که میتوانید برای گرم کردن آتش زندگیتان انجام دهید، کاری کنید تا مثل گذشته همسرتان را تحت تاثیر قرار دهید و از بودن در کنار یکدیگر راضی باشید.
منبع:خانواده سبز
آقایان محترم شاید ندانید که یک جمله ساده چقدر می تواند روی زندگی مشترک تان تاثیر بگذارد و اعتماد همسرتان به شما و زندگی مشترک تان را بیشتر کند. اگر از آن دسته مردهایی هستید که فکر می کنند، جملات اهمیتی ندارد و تنها چیزی که مهم است درون شماست، کاملا در اشتباهید. تا زمانی که با این احساسات درونی تان جمله ای نسازید و همسرتان را از آن ها با خبر نکنید، هیچ اتفاق خوبی در زندگی مشترک تان نخواهد افتاد. اگر هم از اهمیت این جملات باخبرید اما نمی دانید چه بگویید و از کجا شروع کنید، بهتر است از این توصیه ها کمک بگیرید و با دنیای زنان آشنا تر شوید. باید باور کنید که دنیای ذهنی زنان و مردان تفاوت زیادی دارد و اگر می خواهید همسرتان را خوشحال کنید باید به دنیایش وارد شوید و او را به شیوه خودش آرام و شاد کنید.
● چقدر زیبایی...
زن ها دوست دارند ظاهرشان را ستایش کنید و گاهی به آن ها بگویید که چه چهره زیبا یی دارند. حتی اگر همسر شما واقعا به این زیبایی نباشد از این که گمان کند در نظر شما این طور به نظر می رسد، احساس غرور خواهد کرد. البته بی گدار به آب نزنید و بدون آن که برای حرف تان دلیلی داشته باشید او را ستایش نکنید. چون درست در زمانی که به همسرتان می گویید، چقدر زیبا هستی... او دلیل شما را خواهد پرسید و خواهد گفت از چه نظر؟ پس سعی کنید برای این ادعای تان جزئیاتی را هم مطرح کنید و به این فکر کنید، چه چیز در او زیباتر است و بعد سراغ تعریف کردن بروید.
● تو خیلی خاصی...
این که همسر شما بشنود که او فردی بی همتاست و هیچ زن دیگری نمی توانسته شما را به این اندازه خوشبخت کند، یک حس فوق العاده به او می دهد. زن ها دوست دارند، بدانند که با تمامی گزینه های دیگری که شاید همسرشان به آن ها برای ازدواج درنظر داشته فرق می کنند و آن ها ویژگی هایی دارند که از نظر شوهرشان در هیچ کدام از زن های دور بر هم وجود ندارد. شما باید این خاص بودن را به او گوشزد کنید و بگویید که کدام یک از ویژگی های همسرتان بیش از دیگر ویژگی ها، شما را تحت تاثیر قرار داده. این موضوع نه تنها حس خوب مورد توجه قرار گرفتن و قدردانی شما را به او می دهد بلکه باعث می شود که او تمرکز بیشتری روی ویژگی های مثبتش داشته باشد و برای پررنگ کردن شان تلاش کند. زن ها دوست دارند از شوهرشان بشنوند که پر از صفات مثبت هستند و این که همسرشان به دلیل همین صفات به آن ها افتخار می کند.
● با تو بودن بی نظیر است...
زن ها دوست دارند، همسرشان به رابطه ای که دارد افتخار کند و به دلیل آرامشی که در این رابطه دارد هم از آن ها قدردانی کند. این قدردانی ممکن است به شکل های مختلفی صورت بگیرد. مثلا وقتی مردی زودتر از سر کار می آید و به همسرش می گوید، دوست داشتم امروز بیشتر کنار تو باشم یا این که دوست دارم وقتم را بیشتر با تو بگذرانم و باقی مانده کارهایم را هم کنار تو انجام دهم می تواند یک حس فوق العاده را در زنان ایجاد کند. با شنیدن این قدردانی ها زن برای بیشتر درک کردن همسرش تلاش خواهد کرد و برای این که همسرش در ساعات بیشتری که در خانه است آرامش داشته باشد و این اتفاق را تکرار کند، مصمم تر خواهد شد. آن ها از این تصور که مردشان دوست دارد ساعتی از روز را تنها کنار او و تنها برای استفاده از وقت ۲نفره شان مشخص می کند بیش از هر چیزی خوشحال می شوند.
● دوستت دارم...
اگر می خواهید همسرتان از این که دوستش دارید مطمئن شود چاره ای جز گفتن این حرف ندارید اما مهم تر از گفتن این حرف ها عملکرد شماست. زن ها دوست دارند عشق تان را با کارهای تان نشان دهید. دادن یک شاخه گل، یک هدیه بی مناسبت، پیامک های احوالپرسی طول روز و خیلی کارهای ساده دیگر می تواند تاثیر خاصی روی رابطه شما بگذارد و این زندگی را در چشم همسرتان افتخار آمیزتر کند اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود، شما باید مراقب تمام حرف هایی که میان تان رد و بدل می شود باشید و فکر نکنید کلمات تاثیر چندانی ندارند. مهم تر از همه این که باید مراقب قول هایی که به همسرتان می دهید باشید. گرچه پاسخ مثبت شما به خواسته های همسرتان می تواند او را خوشحال کند اما عمل نکردن به وعده های کوچک و بزرگ تان مشکل را چند برابر خواهد کرد و تاثیری منفی روی نگاه همسرتان به شما و رابطه خواهد گذاشت.
● متاسفم...
برای زن ها مهم ترین اتفاقی که می تواند بعد از یک دعوا یا دلخوری پیش بیاید، شنیدن عذرخواهی مردشان است. آن ها دوست دارند تاسف واقعی شما را ببینند و بعد از این دلخوری ها مورد دلجویی قرار گیرند. غرورتان را کنار بگذارید و اگر اشتباه کرده اید قبل از توضیح دادن دلایل تان از او عذر خواهی کنید. این که شما بدون گفتن این که پشیمانید شروع به توضیح دادن و دلیل تراشی کنید می تواند ناراحت کننده ترین واکنش بعد از دعوا برای یک زن باشد. پس اگر نمی خواهید اوضاع را از این که هست خراب تر کنید با یک جمله ای که از ته دل می گویید همه چیز را رو به راه کنید؛ بگویید: ببخشید و متاسفم!
● همه چیز را درست می کنم...
حتی اگر یک سوپرمن نباشید باید بتوانید به همسرتان اطمینان دهید که همه چیز تحت کنترل است و تا زمانی که در کنارش هستید نمی گذارید زندگی تان را چیزی تهدید کند. گرچه شما با رفتارهای تان باید این اطمینان را در او ایجاد کنید اما در لحظاتی که او از ته دل غمگین است و احساس اضطراب می کند باید این جمله جادویی را به کار ببرید و به او آرامش دهید. اگر فکر می کنید فراهم کردن امکانات زندگی برای شاد کردن همسرتان کافی است اشتباه می کنید. ایجاد احساس آرامش و اطمینان و گاهی بیان کردن این جملات او را بسیار آرام تر و اعتمادش به زندگی مشترک تان را هم بیشتر خواهد کرد.
● بیا صحبت کنیم...
اگر همسرتان مدتی است که ناراحت یا پریشان است اما توضیحی در این مورد به شما نمی دهد، باید خودتان پیش قدم شوید. شاید او مشکل بزرگی دارد که گفتنش برایش آسان نیست و شاید هم منتظر جرقه ای از طرف شماست. یادتان نرود که هیچ ناراحتی بی دلیل نیست و این که شما از کنار این پریشانی ها بگذرید و آن ها را جدی نگیرید، می تواند همسرتان را ناراحت تر از آنچه هست کند و حتی گاهی زندگی مشترک تان را هم زیر سوال ببرد. پس بعد از هر دلخوری که بین تان پیش می آید یا حتی زمانی که می بینید رفتار همسرتان تغییر کرده اما دلیلش را نمی دانید، به او پیشنهاد گفت وگو دهید و حتی اگر از این گفت وگو طفره رفت برایش توضیح دهید که شنیدن حرف ها و احساساتش چقدر برای شما اهمیت دارد و چقدر برای بهتر کردن زندگی مشترک تان اشتیاق دارید.
منبع:مجله زندگی ایده آل
جذاب ترین های عروس مهتاب :
ما مدافع دروغ گفتن به هم نیستیم ولی بروز و افشای هر حقیقتی كه در سرتان جرقه می زند را هم توصیه نمی كنیم .
هر زن و مردی که تشکیل یک خانواده را می دهند باید بتوانند درباره همه چیز با هم صحبت کنند بدون آنکه ترسی داشته باشند. اما این آزادی مرزی هم دارد ؟!
بعضی از زوج ها در ملاقات های اول اونقدر مراقب و محتاط هستند که مبادا درباره همسر و یا نامزد سابقشان صحبت کنند که در تمام مدت ملاقات عصبی هستند.
رو راستی و راستگویی جز حیاتی هر رابطه ای است اما زوجها همواره می بایست مراقب آنچه كه به هم می گویند باشند و این مراقبت را هرگز قطع نكنند . كلمات می توانند آسیب برسانند و حرفهای نسنجیده می تواند نزدیكترین زوجها را از هم دور كند .
ما مدافع دروغ گفتن به هم نیستیم ولی بروز و افشای هر حقیقتی كه در سرتان جرقه می زند را هم توصیه نمی كنیم .
در اینجا به ذكر 5 حقیقت می پردازیم كه بهتر است برای همیشه نزد خود نگه داشته و آن را افشا نكنید،اگر كه می خواهید رابطه ای شكوفا و موفق داشته باشید .
1 .از نظر شما دوست همسرتان جذاب است
این مهم نیست كه شما هرگز با دوست همسرتان فتح باب رمانتیكی نداشته اید . مسئله این نیست . مسئله مهم این است كه مقایسه یك جانبه همسرتان با زنی كه به او نزدیك است به شدت احساسات او را جریحه دار خواهد كرد. اعتراف جزیی شما می تواند موقتاً بین او و دوست مورد بحث تفرقه ایجاد كند اما بدانید آنچه بر اثر این اعتراف شما خراب می شود ، رابطه او با خود شماست .
2 . او می بایست بیشتر آرایش كند
تشویق همسر به داشتن آرایش بیشتر معادل این است كه به او بگویید زشت است . آرایش الزاماً یك نوع ماسك است در حالی كه ممكن است او سخت كوش بودن را به زیبا بودن ترجیح دهد. علاقه نشان دادن به ظاهر همسر خوب است . به عنوان مثال اگر كه می خواهد در انتخاب لباس كمكش كنید .
زنها وقتی خسته هستند دوست ندارند آرایش كنند چرا كه آقایان متوجه خستگی پنهان شده در پس این چهره آماده شده می شوند . با این حال آنها آرایش می كنند تا زیباتر به نظر آیند . با این وجود رفتاری اتخاذ نكنید كه به نظر برسد شما سعی دارید او را به آن چیزی كه نیست تبدیل كنید و این یعنی پاشیدن تخم نا امنی .
3 . یك زمانی قصد داشتید او را ترك كنید
روابط موفق بر مبنای این فرضیه خوش بینانه كه شما همدیگر را دوست دارید ساخته می شود . این حقیقت حباب امنی ایجاد می كند كه رابطه تان در آن می تواند رشد كند و شكوفا گردد . اقرار می كنید كه" یك زمانی قصد داشتید این رابطه را بر هم بزنید" و آن حباب امن را می ترکد و از آن لحظه به بعد همسر شما مرتبا از خود می پرسد كه" آیا او واقعاً با من خوشحال است ؟!"
4 . هر چیزی درباره زندگی جنسی با همسر سابقتان
امكان دارد فكر كنید كه شما و همسرتان خوشحال هستید و اونقدر در كنار هم احساس امنیت می كنید كه گاه گاهی" در مورد كارهایی كه در روابط قبلیتان انجام داده اید صحبت كنید و بخندید ". مسئله این نیست . مسائل جنسی موضوعی است كه با شك و ناامنی همراه است و به محض اینكه درباره نوع رابطه خود با همسر سابقتان صحبت كنید نا امنی های همسرتان در زندگی فوران خواهد كرد.
رابطه جنسی مسئله ایست کاملا خصوصی که فقط به خلوت شما و همسرتان مربوط می شود نه هیچ كس دیگر . به محض باز كردن پای شخص ثالث به محدوده مسائل جنسی این پیمان نقض می گردد و صمیمیت از بین می رود.
در حقیقت باید هر گونه صحبت درباره همسر سابقتان را تا جایی كه ممكن است محدود نمایید . شاید این مسئله كمی بغرنج و پیچیده گردد اگر كه مجبور باشید بعد از طلاق به خاطرحمایت از فرزندان تعاملاتی جزئی با همسر سابقتان داشته باشید اما اجازه ندهید این تعاملات حالت احساسی به خود بگیرد . تحسین و یا انتقاد از همسر سابق برای رابطه حال حاضر تان جزءخبرهای بد می باشد .
5 . او خیلی حرف شما را قطع می كند
اغلب آقایان از زیاد صحبت كردن خانمها گله دارند، اما دلیل این موضوع این است كه آنها به این كار علاقه دارند و با آن سرگرم می شوند . او از مصاحبت با شما لذت می برد .
اگر بخاطر این كارش از او انتقاد كنید الزاماً دارید به او می گویید كه برای حرف زدن با شما خاموش باشد .
از اینکه مانند بعضی زوجها كه ساكت می نشینند و با غذایشان بازی می كنند نیستید و خانه شما همیشه پر از انرژی است خوشحال باشید.
منبع:
seemorgh.com
جذاب ترین های عروس مهتاب :
دوست همسرتان باشید
با همسرتان صحبت کنید، ذکاوت بیشتری به خرج دهید و لذت هایی را که با دوستانش تجربه می کند شناسایی کنید. چه بسا شما بتوانید آن شرایط را فراهم کنید. آنچه تفریح را لذت بخش می کند، احساس رهایی از مشکلات روزمره و افکار نگران کننده است. در صورتی که تفریح شما و همسرتان این گونه نیست، هوشیار باشید.در صورتی که دوستان همسرتان افراد مطمئنی از نظر اخلاقی نیستند و شما نگران سلامت همسرتان در ارتباط با اموری همچون اعتیاد هستید از اطرافیانتان کمک بخواهید. زندگی پیش از ازدواج همسرتان را، بررسی کنید اگر او پیش از این نیز ارتباط زیادی با دوستان خود داشته است؛ بنابراین همسرتان باید مهارت های زندگی مشترک را دوباره آموزش ببیند و از مهارت ارتباط با دوستان و مدیریت آن آگاهی یابد. پس از یافتن پاسخ این سوالات می توانید متوجه شوید چطور می توانید برای حل این موضوع اقدام کنید.
بهترین رفتار در برابر حقیقت
بهتر بود مثالی از دروغ های گاه و بیگاه همسرتان را عنوان می کردید. با این حال ابتدا شرایطی را که در آن همسرتان دروغ می گوید شناسایی کنید. گاهی خود ما باعث می شویم طرف مقابلمان حقیقت را از ما مخفی نگاه دارد. نحوه برخورد شما با گفتن حقیقت از جانب همسرتان، بسیار حائز اهمیت است. چنانچه در هر صورت شما بدون منطق و با عصبانیت برخورد کنید، او را مجبور خواهید کرد جمله ای توجیه کننده، را در قبال حقیقت به شما تحویل دهد!
موانع را بشناسید
مهارت ایجاد تعادل بین تمامی امور زندگی موضوعی است که همه افراد به آن نیاز دارند و شما و همسرتان نیز از این امر مستثنا نخواهید بود. البته حضور شما نیز در کنار همسرتان و همراهی وی در این امور، دارای اهمیت ویژه ای است؛ چرا که زمانی که شما و همسرتان زندگی مشترکی را شروع کردید این تعهد را دادید در هر مرحله، در کنار یکدیگر باشید؛ بنابراین مشکلات زمانی حل خواهد شد که شما همراه همسرتان باشید و نه در مقابل وی.
برای ایجاد تعادل در امور مختلف زندگی، ابتدا باید موانع آن را بشناسید. عواملی نظیر نداشتن اهداف مشخص و از این شاخه به آن شاخه پریدن، نداشتن اطلاعات کافی در زمینه های مرتبط، نداشتن برنامه ریزی برای زندگی و مسئولیت پذیری پایین در بهم زدن تعادل زندگی دخیل هستند.
۴ گام تا رسیدن به تعادل در زندگی
برای اینکه تعادل را در زندگی خود برقرار کنید چه باید بکنید؟
1 - ابتدا وضعیت فعلی خود را بررسی کنید
آنچه را که تا کنون انجام داده اید بررسی کنید و جاهایی را که به قول معروف از خط تعادل خارج شده اید شناسایی کنید.
2 - اهدافتان را مشخص کنید
برای این منظور فهرستی از اهدافتان را بنویسید و بر اساس اولویت دستیابی، آن ها را مرتب کنید. به طور دقیق و واضح هر هدف را توضیح دهید.
3 - دوباره برنامه ریزی کنید
حال وقت آن رسیده، با توجه به اولویت ها و با توجه به آنچه تا کنون انجام داده اید، برنامه ای مناسب را تهیه کنید. کمی وسواس به خرج دهید و جزء به جزء امور را مشخص کنید.
4 - جنبه های مختلف زندگی تان را بشناسید
علایق، مسئولیت ها، توانمندی ها و نیازمندی های خود را بشناسید و نگذارید آنها کنترل شما را در دست بگیرند. با شناسایی آن ها می توانید در مواقع لزوم به آن ها، بپردازید.
منبع :khorasannews.com
برای مثال ممکن است انسانی که روابط اجتماعی پرهیاهو و پرشوری دارد، همسری را انتخاب کند که خواهان زندگی آرام تر و بی سر و صداتری است. ازدواج این دو که از این لحاظ هیچ وجه تشابهی ندارند، بی مشکل نیست. همه ما ویژگی های شخصیتی ای داریم که به راحتی تغیر نمی کند و متاسفانه اگر نتوانیم با هم به تعامل برسیم، عرصه بر ما تنگ می شود و تنش های ناخوشایندی را تجربه خواهیم کرد.همه انسان ها معیارهای ناخودآگاهی برای انتخاب همسر دارند مثلا بعضی به طور غیر ارادی به دنبال همسری هستند که شباهت زیادی به والد محبوبشان داشته باشد.
البته عکس این اتفاق نیز رخ می دهد؛ یعنی ممکن است فردی از هر کسی که به والدش شباهت دارد، گریزان باشد. بعضی نیز به دنبال کسی هستند که ویژگی های او را در وجود خود نمی بینند و در واقع با یافتن این آدم، نیمه گمشده یا سرکوب شده خودشان را می یابند. مثلا کسی که اصلا قدرت مدیریت و رهبری ندارد، همسری را انتخاب می کند که مدیر مدبری است. در مورد یک فرد برونگرا و درونگرا نیز ممکن است چنین خواست ناخودآگاهی باعث ازدواج شده باشد. برای روشن تر شدن موضوع باید تعریفی از برونگرایی و درونگرایی داشته باشیم:
برونگراها
برونگراها انرژی خود را از برخوردها و روابط اجتماعی بیشتر و حضور در جمع به دست می اورند و علاقه زیادی به فعالیت های دسته جمعی دارند. مجلس گردانی، شوخ طبعی و بذله گویی از خصوصیات بارز این افراد است.
درونگراها
گاهی تصور می شود درونگراها علاقه ای به ارتباط با دیگران ندارند، اما چنین نیست زیرا برای رفع خستگی، به دست آوردن دوباره انرژی جسمانی و روانی و شادابی شان نیاز دارند زمانی را به خود اختصاص دهند یا به اصطلاح با خود خلوت کنند. انسانهای درونگرا از دید دیگر افراد جامعه معمولا خجالتی و حتی گاهی مغرور به نظر می آیند، اما لزوما خجالتی و مغرور نیستند گرچه شاید درک این رفتارها برای دیگران مشکل باشد.
تمایل به یافتن نیمه گمشده
انسان های درونگرا واقعا به اینکه فرد دیگری با تعاملات اجتماعی بیشتر، قدرت محاوره بالاتر و توانایی های ارتباطی گسترده در کنارشان قرار بگیرد، احساس نیاز می کنند و انسان های برونگرا هم به کسی که آرامش بیشتری دارد، قادر به برنامه ریزی است، متفکر است و می تواند لحظه هایی بدون تنش و آرام مهیا کند، نیاز دارند و شاید این حس نیاز، این دو را به هم پیوند می دهد. البته این زوج ها هم مانند دیگر زوج ها به مشکلاتی برخورد می کنند چون الگوهای رفتاری و عادت ها در آن ها به اشکال مختلفی است و گاه نادیده گرفتن امیال طرف مقابل، اختلافاتی را شعله ور خواهد کرد.
انسان های درونگرا به اینکه فرد دیگری با تعاملات اجتماعی بیشتر، قدرت محاوره بالاتر و توانایی های ارتباطی گسترده در کنارشان قرار بگیرد، احساس نیاز می کنند و انسان های برونگرا به کسی که آرامش بیشتری دارد، متفکر است و می تواند لحظه هایی بدون تنش و آرام مهیا کند، نیاز دارند
دو فاز مخالف
زندگی با همسری که خلق و خویی متفاوت از شما دارد ممکن است باعث شود احساس کنید زندگی تان هیجانی ندارد، یکدیگر را درک نمی کنید، همیشه احساس تنهایی دارید و او به خاطر شما حاضر نیست خلوت خودش را نادیده بگیرد. اولین پیشنهاد این است که یکی از آزمون های شخصیتی را پاسخ بدهید تا با تفاوت های روحی تان آشنا شوید. این آزمون ها به راحتی و به شکل های مختلف وجود دارند. بررسی تفاوت پاسخ ها به شما نشان می دهد مساله بی علاقگی نسبت به رابطه زناشویی و دوست داشتن نیست بلکه تفاوت های روحی شما چنین فاصله ای ایجاد کرده است.
برای یک شخصیت درون گرا، تنهایی آزاردهنده نیست بلکه معاشرت زیاد با دیگران خوشایند نیست. این به معنای بیزاری از دیگران نیست. هدف افراد درون گرا انزوا طلبی نیست. آنها دچار هراس های اجتماعی نیستند؛ از برقراری ارتباط خجالت نمی کشند بلکه ارتباطات زیاد اجتماعی برای آنها چندان جذاب نیست، از معاشرت زیاد خسته می شوند و احساس می کنند انرژی هایشان تحلیل می رود.
اما همان طور که گفتیم شخصیت های برون گرا از دیگران انرژی می گیرند و تنهایی برایشان آزاردهنده است. این به معنای ترس از تنهایی نیست. آنها حشرات اجتماعی نیستند که تمام زندگی شان وابسته به دیگران باشد. آنها می توانند استقلال و شخصیت شان را حفظ کنند؛ اما روابط اجتماعی انرژی بخش و خوشحال کننده است
4 مشکل ارتباطی همسران متضاد
همسرانی که یکی از آن ها برونگرا و دیگری درونگراست 4 مشکل اساسی خواهند داشت:
1- تفاوت در تفریح ها: یکی از طرفین به مهمانی های شلوغ علاقه دارد ولی دیگری علاقه مند است در یک محیط آرام و با یک دوست صمیمی خوشگذرانی کند. مکان های تفریحی مورد علاقه این دو کاملا متفاوت است.
2- شیوه بیان احساسات: یک درونگرا ممکن است کمی در بیان احساساتش مشکل داشته باشد در حالی که یک فرد برونگرا درباره همه چیز راحت صحبت می کند.
3- شیوه ارتباطی: فرد برونگرا علاقه مند است تمام اتفاق هایی که در طول روز افتاده، برای همسرش تعریف کند، یا صدای تلویزیون را بالا ببرد ولی یک درونگرا ترجیح می دهد با ورود به خانه به استراحت بپردازد، کمتر صحبت کند و هر وقت میلش کشید حرف بزند.
4- شیوه حل مسائل: یک فرد برونگرا دوست دارد وقتی مشکلی بروز می کند، به سرعت وارد عمل شود و موضوع را فیصله دهد در صورتی که فرد درونگرا به آرامش نیاز دارد و از دیگری اجتناب می کند.
منبع: سلامت، اطلاعات
اقت شاید در صدر معیارهای ازدواج برای افراد قرار داشته باشد. آدم های راستگو و آنهایی که کسی را دور نمی زنند و به نفع خودشان شرایط را وارونه جلوه نمی دهند به دیگران احساس اطمینان و آرامش می دهند. داشتن همسر صادق، یکی از شرط های تجربه خوشبختی و آرامش در زندگی ا
چرا صداقت اهمیت دارد؟
در یک رابطه خانوادگی، عاطفی و نزدیک و سالم، صداقت، درستی و قابل اعتماد بودن از ضروری ترین اجزای رابطه هستند. دانستن این موضوع که می توانید روی همسر خود حساب کنید، حس امنیت به شما می دهد، چرا که او در همه حال با شما صادق است. از طرف دیگر اگر در ترس دائمی از اینکه همسرتان به دلایلی به شما دروغ بگوید، زندگی کنید، هرگز نمی توانید در رابطه تان آرامش داشته باشید و همواره در تنش، تردید و انزجار بسر خواهید برد.
بی صداقتی با شما چه می کند؟
اثرات دراز مدت عشق ورزیدن به کسی که به او اعتماد ندارید، برای اعتماد بنفس شما و نیز رابطه تان مخرب خواهد بود. یکی از مخرب ترین راه هائی که زوجین می توانند عشق، شور و حرارت رابطه ی خود را بکشند و صمیمیت را از بین ببرند، بازگو نکردن حقیقت است این امکان وجود دارد که کسانی که به کرات حقیقت را «دستکاری» می کنند، نسبت به دنیا این نگرش را داشته باشند که: «من حق دارم گاهی اوقات واقعیت را نگویم.» یا اینکه «اگر واقعیت را بگویم اوضاع خراب می شود، اما یک دروغ کوچک می تواند نجاتمان دهد.» حتی ممکن است فکر کنند «خودش نمی گذارد من واقعیت را بگویم. اگر حقیقت را بشنود عصبانی می شود و روزگار را به کامم تلخ می کند.»
این افراد، به بی صداقتی خود تنها به عنوان یک استراتژی به منظور رسیدن به منافعشان نگاه می کنند. به عبارت دیگر، اشکالی در سیستم ارزشی آن ها وجود دارد. حتی ممکن است شخصیت این افراد زیر سوال برود. افراد دروغگو که به سادگی بی قانونی می کنند، عموما در دسته افراد مبتلا به شخصیت ضد اجتماعی قرار می گیرند.وقتی شما با یک دروغگو زندگی می کنید، در نهایت می بینید که دروغ های او را می پوشانید و خودتان هم مانند او به یک دروغگو تبدیل می شوید. پس اهمیت زیادی دارد همسری انتخاب کنید که صادق و رو راست است.
انسانهای زیادی وجود دارند که به شما دروغ نمی گویند، اما به خودشان دروغ می گویند. صداقت از خود شخص شروع می شود. بدین معنی که می بایست از کسانی که استاد خود فریبی هستند، برحذر باشید
همسر صادق چه کسی است؟
پیدا کردن همسری که درست و صادق باشد به معنای جستجوی کسی است که با خود صادق باشد. انسانهای زیادی وجود دارند که به شما دروغ نمی گویند، اما به خودشان دروغ می گویند. صداقت از خود شخص شروع می شود. بدین معنی که می بایست از کسانی که استاد خود فریبی هستند، برحذر باشید. ممکن است به خود بقبولانید که همسرتان انسان صادقی است، اما بیاد بیاورید که او از رویارویی و پذیرفتن خیلی از مشکلات خود اجتناب می ورزد. در اینجا موضوع این نیست که او دروغگو است، می توان گفت که او چندان با خودش صادق نیست.آیا طرف مقابلتان تحت عنوان معامله و تجارت به مشتریان و یا همکاران خود دروغ می گوید؟ آیا حقیقت را راجع به زندگی خود از خانواده اش پنهان می کند؟ آیا کارهایی را که شما فکر می کنید از روی بی صداقتی است، توجیه می کند؟ چنانچه در صداقت نامزدتان مردد هستید، حس احترام خود را نسبت به او از دست خواهید داد و مشکل خواهید توانست که به رفتار او در قبال خود اعتماد کنید.
یک فرد صادق
1- هیچ قسمتی از شخصیت خود را از شما پنهان نخواهد کرد.
2- اینطور نیست که به خاطر دفاع از خود، فقط آنچه را که شما دوست دارید بشنوید، به شما بگوید.
3- بدون اینکه مجبور باشید با سیاست و یا با زور حقیقت را از او بیرون بکشید، خودش تمام حقیقت را با شما در میان خواهد گذاشت.
4- به دنبال همسری باشید که در رابطه با احساسات خود رک و صادق باشد و اعمال و گفتارش با یکدیگر همخوانی داشته باشد.
انواع صداقت
صداقت عاطفی: صداقت عاطفی به معنای بیان واکنش های عاطفی مثبت یا منفی نسبت به وقایع زندگی به خصوص بیان واکنش های عاطفی در مورد رفتارهای همسر است. بعضی افراد در ابراز واکنش های مثبت چندان مشکلی ندارند، ولی ابراز واکنش های منفی برایشان سخت است. در این مورد، باید مهارت های مناسب ارتباطی و نحوه بیان خواسته ها آموزش داده شود تا بتوانند احساسات خود را به راحتی بیان کنند.
صداقت در مورد گذشته: شاید سۆال شود که تا چه حد می توان گذشته خود را به همسر گفت. واقعیت آن است که در این مورد نمی توان حکم کلی داد اما هر موردی که بتواند بر زندگی مشترک سایه بیندازد، هر عاملی که ممکن است دانستن آن باعث جواب منفی طرف مقابل شود و هر موردی که اگر بعدها آشکار شود اختلافات شدید را در پی خواهد داشت، باید با صداقت بازگو شود.
صداقت درباره حال: صداقت درباره زمان حال به در میان گذاشتن وقایع زندگی روزمره با همسر مربوط می شود. این مسئله به خصوص در فعالیت هایی که بر همسر اثر می گذارند حیاتی تر و لازم تر است. در زندگی موفق، زن و شوهر به هم وابستگی متقابل پیدا می کنند و این ارتباط برای برنامه ریزی روزانه و هماهنگ ساختن فعالیت ها ضروری است. اما در زندگی ناموفق، هر یک درگیر کارهای خاص خود می شوند و برنامه های روزانه خود را دارند. به این حالت «زندگی دوم محرمانه» گفته می شود. در واقع، یکی از طرفین درگیر شکلی از زندگی کاملاً خصوصی می شود که طرف دیگر از آن خبر ندارد.
صداقت درباره آینده: این نوع صداقت مربوط است به توضیح طرح ها و برنامه هایی که دختر و پسر برای زندگی آینده شان طراحی کرده اند، یعنی پرداختن به اهداف و فعالیت های بعدی در زندگی مشترکشان. در این باره گفت وگو و توضیح درباره جزئیات طرح ها و تقاضای مساعدت، همفکری، همکاری و همراهی از همسر، یک راهکار مهم محسوب می شود.
سوالات سنجش صداقت
اگر طرف مقابل شما یک دروغگوی درمان ناپذیر باشد، به سۆالات زیر صادقانه پاسخ نخواهد داد. به احساسات خود اعتماد کنید و مراقب حرکات و رفتارهایش باشید تا دریابید پاسخ هایش منعکس کننده صداقت او هستند و اینکه آیا می توان به او اعتماد کرد یا خیر.
1- آیا فکر می کنید که زن و شوهر باید در رابطه با همه چیز با یکدیگر صادق باشند، یا اینکه می توانند، چیزهائی را برای خود خصوصی نگه دارند؟ به عنوان مثال…؟
2 - آیا در روابط خانوادگی کسی به شما دروغ گفته یا خیانت کرده؟ چه اتفاقی افتاد؟ چه احساسی در شما بوجود آمد؟
3 - آیا هرگز در روابط خانوادگی دروغ گفته یا خیانت کرده اید؟ چه اتفاقی افتاد؟ آیا دوباره این کار را انجام خواهید داد؟
4- چنانچه بخواهید دروغ بگوئید، در مورد چه چیزهائی در رابطه تان دروغ خواهید گفت؟ وضعیت شغلی، روابط با دوستان یا… .
5- اگر از اطرافیانتان بپرسیم که آیا صادق و قابل اعتماد بودید یا خیر، چه جواب خواهد داد؟ چرا؟
6- فکر می کنید اساساً چه کارهائی «درست» و چه کارهائی «غلط» هستند و انجام دادن چه کارهائی برای شما مسئله ای نیست (تقلب در پرداخت مالیات بردرآمد، لوازم اداره یا محل کار را به خانه آوردن، ریختن زباله و آشغال در خیابان، برداشتن پولی که پیدا کرده اید و…)؟
منبع: خبرآنلاین، کتاب آیا تو آن گمشده ام هستی/ باربارا دی آنجلیس
همان قدر که ازدواج با مردان کوچکتر رواج یافته، ازدواج با مردانی که خیلی بزرگتر هستند هم شایع است. اگر سن و سال خواستگارتان خیلی بزرگتر از شماست، در چنین شرایطی به عنوان کسی که مورد خواستگاری قرار گرفته، باید سه سوال اساسی را از خودتان بپرسید و پس از بررسی منطقی و جواب عاقلانه و آیندهنگرانه به آن، بله یا نه بگویید.
پیشنهاد می کنیم احساسات را موقتاً کنار بگذارید و تنها در صورتی که جواب این سوالها مثبت است به بقیه موارد فکر کنید:
1-نظرش درمورد بچه دار شدن با شما یکی است؟
اگر خواستگارتان در اواخر دهه سوم یا چهارم زندگیاش به سر میبرد احتمالا تا الان به دیدگاههای ثابتی درباره داشتن بچه رسیده است. ممکن است قبلا ازدواج کرده باشد و حتی بچه یا بچههایی هم داشته باشد. در این شرایط داشتن یک بچه دیگر احتمالا گزینه ایده آلی برای او نخواهد بود. این در حالی است که شما سنی ندارید و دلتان میخواهد خیلی زود مادر شوید. اصلا ممکن است ماجرا کاملا برعکس باشد. او باز هم بچه بخواهد و شما آمادگی بچه دار شدن را نداشته باشید.چه در آرزوی مادر شدن هستید و چه از بچه داری خوشتان نمیآید باید نظر او را درباره موضوع «بچه» جویا شوید.
بهتر است یک سوال کلی مطرح کنید و بگذارید خودش به تنهایی جواب بدهد.نگذارید پیش دستی کند و نظر شما را جویا شود چون در این صورت ممکن است جوابهایش را طبق خواست شما تنظیم کند و بعد از گرفتن جواب مثبت به خواست خودش برگردد.موضوع بچه بهتر است در جلسه سوم یا چهارم خواستگاری مطرح شود. دو جلسه اول خیلی زود هستند! بعد از جلسه سوم و چهارم هم ممکن است به طرف مقابل علاقهمند شده باشید و شرایط او را بپذیرید. بنابراین همان جلسه سوم و چهارم را بچسبید!
2-با علائم سالخوردگیاش کنار میآیید؟
مورد توجه قرار گرفتن از جانب مردی که از شما بزرگتر است خوبیهایی دارد: رفتار او پختهتر است، بچه بازیهای کمتری دارد، میداند با شما چطور رفتار کند و به عنوان یک مرد جا افتاده وضعیت اقتصادیاش هم ثبات پیدا کرده است.در شرایطی که شما یک کارمند ساده هستید و هنوز به پیشرفتی که میخواهید نرسیدهاید او میتواند الگوی تمام و کمالتان شود اما در کنار تمام نکات مثبت خواستگارتان به زودی علائم سالخوردگی را نشان خواهد داد. کم کم موهایش خاکستری و بعد سفید میشوند. دوست دارد شبها زودتر بخوابد. به آرامش بیشتری نیاز دارد و شاید دیگر حوصله هیجانهای سن شما را نداشته باشد.قبل از اینکه جواب مثبت بدهید از خودتان بپرسید آیا میتوانید با چنین وضعیتی کنار بیایید؟ آیا اگر لازم شد میتوانید از او مراقبت کنید؟ اگر جوابتان به این سوالها قاطع و مثبت است میتوانید روی او جدیتر فکر کنید. در غیر اینصورت نه خودتان را بازی بدهید و نه او را.
3-آیا فهرست چیزهایی که از آنها لذت میبرید یا برعکس به هم شبیه است؟
اختلاف سنی زیاد به معنی این است که شما دو نفر در دو دوره مختلف رشد کردهاید. خوانندههای محبوبتان با هم فرق دارند، فیلمهای مورد علاقهتان سبکهای مختلفی دارند و در نهایت از نظر وضعیت کاری هم در دوموقعیت کاملا متفاوت هستید. دوستانتان هم که دیگر جای خود را دارند: یک عده اهل دسته جمعی سینما رفتن و عده دیگر عاشق پیکنیکهای خانوادگی.
در این شرایط از خودتان بپرسید آیا میتوانید در جمع همسالان او حاضر شوید؟ آیا میتوانید او را در جمع دوستان خودتان بیاورید؟ چقدر وجه مشترک دارید؟ ممکن است از کودکیتان جلوتر از سن خودتان بوده باشید و فکرتان بزرگتر از سنتان باشد. در این شرایط میتوانید خودتان را به دنیای او نزدیک کنید و از او هم بخواهید به دنیای شما نزدیک شود.فقط باید مراقب باشید که مرزهای شخصیتیتان به هم نریزند. از خودتان بپرسید از تفریحات او لذت میبرید؟ در شرایط غیرایده آل ممکن است برایتان غیرقابل تحمل باشد که رابطهتان با همسالانتان کمتر شود. در این صورت بهتر است روی این رابطه بیشتر فکر کنید و تمام جوانب را به خوبی بسنجید.
منبع: سلامت
اين يادداشت، نگاهي مياندازد به برخي از مهمترين عوامل تعيينکننده در عشق که ميتوانند روي جذابيت تاثيرگذار باشند.
1. نزديکي جغرافيايي
هرچند اغلب مردم به نزديکي يا مجاورت جغرافيايي (براي مثال همشهري يا هموطن بودن) بهعنوان يک عامل مهم در پيدايي عشق توجه نميکنند، اما بايد گفت اين عامل، يکي از مهمترين متغيرها در اين ارتباط است. سوال اين است که چرا مجاورت جغرافيايي چنين نقش مهمي دارد؟
روانشناسان اجتماعي چند دليل قابلقبول و منطقي در اينباره ارائه دادهاند. اولين دليل اينکه الفت و آشنايي باعث پرورش احساس دوست داشتن و عشق ميشود. مطالعات در اين زمينه نشان داده وقتي ما بهطور مکرر در معرض محرکهاي جديد و ناآشنا مانند موزيکهاي جديد، تابلوهاي نقاشي، صورت انسانها، خيابانها، ميادين و مجسمهها و... قرار ميگيريم، در اثر تکرار و در نتيجه مانوس شدن با اين محرکها، علاقه و اشتياقمان به آنها روزبهروز بيشتر ميشود. چنين مسالهاي توجيهکننده اين است که چرا مردم چيزهايي يا افرادي را که براي آنها آشنا يا ملموس هستند، بر چيزهاي ديگر ترجيح ميدهند. بهعلاوه، نزديکي يا مجاورت جغرافيايي باعث ميشود افراد مکررا يکديگر را در مکانهاي مشترک و هنگام انجام فعاليتهاي مشابه ببينند، فعاليتهايي که ميتواند نشاندهنده علايق مشترک بين آنها نيز باشد و به اين دليل نيز جذب يکديگر شوند. تکرار شدن مداوم انسانها براي يکديگر، حسي از دلبستگي عاطفي در آنها بهوجود ميآورد که در نهايت باعث شکلگيري رابطه عاشقانه ميشود.
2. تشابهات و همسانيها
شباهتهاي فردي از عوامل مهم و تاثيرگذار در تعيين افرادي است که ما عاشق آنها ميشويم. ما اغلب عاشق افرادي ميشويم که در زمينههاي مختلف فکري، ارزشي، نگرشي، اعتقادي، مذهبي، ذهني و علايق و تفريحات با آنها همساني و تشابه داشته باشيم. از نظر احساسي و شهواني نيز، جذب افرادي ميشويم که از جذابيتهاي جسمي و ظاهري مشابهي با آنها برخورداريم. اين تشابهات حتي در زمينه مسائل تحصيلي، مالي و حتي گروههاي سني نيز وجود دارد. البته هميشه موارد استثناء در اين ارتباط نيز وجود دارد يعني ممکن فردي عاشق كسي شود كه در اين حوزهها مشابهت چنداني با هم ندارند. اين مساله نشاندهنده پيچيده بودن مفهوم عشق و غيرقابل تبيين بودن آن است.
علاوه بر اين مسائل، ويژگيهاي شخصيتي نقش بسيار مهمي در فرايند عاشق شدن و تداوم روابط عاشقانه دارند و حتي در موارد متعدد نيز تفاوتها و تضادهاي ديگر را در خود حل ميکنند؛ ما معمولا جذب افرادي ميشويم که از نظر ويژگيهاي شخصيتي به ما شبيهاند.
افرادي که نگرشها، ارزشها و علاقهمنديهاي مشابهي دارند، در فعاليتهاي مشابهي مشارکت ميکنند. از اين مهمتر، بهطور معمول افرادي که افکار و ايدههاي مشابهي با هم دارند، راحتتر با هم کنار ميآيند، ارتباط برقرار و مشکلاتشان را حل و فصل ميكنند. همچنين افرادي كه جهانبيني نزديکي و تجارب فردي مشابهي دارند، راحت مورد حمايت هم قرار ميگيرند. البته عکس اين مساله نيز صدق ميکند. شباهتهاي پذيرفتهشده در ديگران، ميتواند باعث جذب شدن ما به آنها شود زيرا تمايل شديدي به پذيرفته شدن و درک شدن بهوسيله كساني داريم که ما را دوست دارند. به عبارت ديگر، از آنجا که نيازمند حمايت و تاييد اجتماعي و عاطفي افرادي هستيم که ما را دوست دارند، به همين دليل جذب كساني ميشويم که به ما شباهت دارند و احساس ميکنيم که ميتوانند ما را دوست داشته باشند.
3. عکسالعمل متقابل
عکسالعمل متقابل، قانوني است که بهسادگي بيان ميکند وقتي کسي را مورد محبت خود قرار دهيد، او نيز علاقهمند به ابراز محبت ميشود. اين مساله ميتواند يکي از مهمترين عوامل در شکلگيري عشق و علاقه به يکديگر شود. مردم دوست دارند نسبت به تعريف و تمجيد، ابراز محبت و ساير انواع بيانات احساسي که از آنها به عمل ميآيد، واکنش مثبتي از خود نشان دهند و به نوعي مقابله بهمثل کنند. مطالعات متعدد در اينباره نشان ميدهد افرادي که در روابط بينفردي بيانات عاطفي و عاشقانه دريافت ميکنند، تمايل زيادي دارند که پاسخهاي مشابهي به طرف مقابل خود دهند. در يک چرخه سالم، چنين واکنشهاي باعث افزايش کمي و کيفي روابط بين فردي ميشوند؛ وقتي به گرمي با افرادي که احساس ميکنيم نظر مثبتي نسبت به ما دارند، برخورد ميکنيم، اغلب با اين رفتار آنها را تحريک ميکنيم که ما را بيشتر دوست داشته باشند. بهعلاوه، عزت نفس ما با اين احساس که ديگران ما را دوست دارند، افزايش مييابد و ما نيز دوباره واکنش مثبت نشان ميدهيم. آگاهي از اين موضوع که کسي ما را دوست دارد باعث افزايش احساس تعلق و دوست داشتن ما نسبت به آن فرد ميشود و در نتيجه چنين رابطهاي عزتنفسمان ارتقا مييابد.
4. جذابيت جسمي
اهميت جذابيت جسمي در شکل دادن به روابط عاشقانه کاملا مشخص و محرز است. مطالعات نشان ميدهند افرادي که از جذابيت جسمي برخوردار هستند، احتمال بيشتري دارد که به عنوان دوست يا معشوق انتخاب شوند زيرا احتمالا دوستداشتنيتر، احساسيتر، شادتر، لايقتر، اجتماعيتر و مهربانتر از افرادي به نظر ميرسند که از جذابيت جسمي برخوردار نيستند اما سوال اين است که چرا زيبايي ظاهري چنين نقش مهمي در روابط بين فردي و از آن مهمتر در روابط عاشقانه ايفا ميکند؟
براي پاسخ به اين سوال بايد از ديدگاههاي زيباييشناسي به مساله توجه کنيم؛ همه ما از ديدن عکس، فيلم، گل يا يك شخص زيبا يا يا شنيدن موسيقي لذت ميبريم. عامل بعدي اين است که ظاهرا بيشتر مردم معتقدند افرادي که زيبا هستند، احتمالا ويژگيهاي فردي مطلوبتري نسبت به افراد نازيبا از خود نشان ميدهند.
براساس نتايج شواهد، مردم زيبايي ظاهري را نوعي نشانه سلامت جسمي ميدانند و ما به شکل بالقوه جذب افراد سالم ميشويم اما محققان هميشه به دنبال پاسخ به اين سوال بودهاند که آيا هر دوجنس به يک اندازه جذب زيبايي ظاهري ميشوند يا به يک اندازه به اشکال مختلف بيان زيبايي ظاهري واکنش نشان ميدهند؟
نتايج برخي مطالعات در اين زمينه نشان داده است در يک رابطه طولانيمدت مردان بهطور معناداري برجذابيت ظاهري طرف مقابل تاکيد داشتهاند در حالي که زنان عمدتا بر ويژگيهاي ديگري مانند جاهطلبي، شأن و مقام، وضعيت مالي، عاطفه و ويژگيهاي شخصيتي.
مطالعات در فرهنگهاي مختلف نيز نتايج مشابهي داشته است؛ بدون استثنا مردان بيشتر از زنان به جذابيت ظاهري و جواني طرف مقابل خود توجه ميکنند. در مقابل زنان ترجيح ميدهند طرف مقابل مسنتر، داراي وضعيت مالي خوب،
قابل اطمينان و فردي کوشا باشد. البته نه به اين معنا که جذابيت ظاهري براي زنان اهميتي ندارد. در حقيقت جذابيت ظاهري عنصر بسيار مهمي براي آنها تلقي ميشود البته بعد از وضعيت مالي و مطمئن بودن طرف مقابل.
5. جذابيت جنسي
چه چيزي باعث ميشود زنان و مردان از فرهنگهاي مختلف، باوجود تفاوتهاي متعدد و ترجيحات گوناگون، جذب يکديگر شوند و در ظاهر، سازگاري باثباتي با هم پيدا کنند؟
براي پاسخدهي به اين سوال، بايد از ديدگاه اجتماعي- بيولوژيکي ديويد باس، روانشناس آمريکايي کمک گرفت. نظريه باس، نياز به تکامل را مطرح ميکند. از اين ديدگاه، نياز به تکامل در نوع بشر است که ترجيحات وي را تعيين ميکند، درست همانند ساير حيوانات که براي تکامل نوع خود، قويترين و بهترين جفت را برميگزينند تا نسل بعدي تکامليافتهتر باشد. مردان جذب زنان جوان و زيبا ميشوند زيرا اين ويژگيها به شکل بالقوه موفقيت توليدمثل و زايش نسل بعدي را تضمين ميکند. به طور ساده يک زن جوان نسبت به يک زن مسن، سالهاي بيشتري براي توليدمثل موفق در پيش دارد. بهعلاوه، داشتن پوستي صاف و بدون لک، اسکلتبندي قوي و عضلاني، موهاي درخشان و ديگر ويژگيهاي فيزيکي نشاندهنده وضعيت مطلوب سلامت در فرد است.
از طرف ديگر، ترجيحات زنان براي انتخاب فردي مسنتر با جايگاه اجتماعي و مالي مناسب ميتواند تضمينکننده آينده فرزندانشان باشد، جواني و جذابيت ظاهري براي زنان اهميت چنداني ندارد زيرا در فرآيند زاد ولد، توانايي فيزيکي مردان و سن و سال آنها، نسبت به سن و وضعيت فيزيکي زنان، تاثير چنداني نخواهد داشت.
منبع:سلامت
نوسان های خلقی یکی از ویژگی های خانم هاست، باید این نوسان را کنترل کرد یا با آن کنار آمد؟ زن ها نسبت به مردها احساسات شان رقیق تر است. این یکی از ویژگی های رفتاری آنهاست و به خودی خود، نقص محسوب نمی شود. البته میزان حساسیت همه زن ها یکسان نیست؛ همانطور که مردها به لحاظ روحی با هم متفاوت هستند. زن ها همگی روی موج احساسات شان سوار هستند و این ارتباطی به میزان اعتماد به نفس آنها ندارد اما معمولا در زمانی که احساس خوبی دارند، اعتماد به نفس شان هم بالاتر است.
باهوش ها، حساس ترند
ممکن است همسر شما زن تحصیلکرده و با اعتماد به نفسی باشد. اتفاقا در این زنان حساسیت حسی بالاتر است؛ به همین دلیل همسر شما کوچکترین گوشه و کنایه را متوجه شده و آشفته می شود. به همین دلیل هم کوچکترین تلنگر احساسی، ناگهان خلق و احساساتش را تغییر می دهد اما این تلاطم موقتی است. به همین دلیل خلق آنها ممکن است در طول روز چند بار تغییر کند.
زنانی که به لحاظ هوشی از بهره هوش بالاتری برخوردار هستند، حساس تر و دقیق تر هستند. پس این یک نقص رفتاری نیست. برای آنکه بتوانید به او کمک کنید، با همسرتان صحبت کنید. به او بگویید که متوجه ظرایف رفتاری او هستید. متوجه هستید که او به دلیل هوش بالایی که دارد، رفتار نادرست افراد را درک می کند. به او کمک کنید تا حرف بزند و زمانی که درباره آنچه غمگین شده حرف می زند، سعی نکنید او را نصیحت کنید. فقط سکوت کرده و گوش کنید. سپس به او اطمینان بدهید که او را درک می کنید، همراهش هستید و نمی گذارید دیگران به او آسیب احساسی وارد کنند و این کار را به صورت عملی انجام دهید.
برای مثال زمانی که احساس می کنید دیگران با حرف یا رفتارشان درصدد ناراحت کردن همسرتان هستند، مداخله کنید و با جواب دادن زیرکانه به آنها، موضوع را تغییر داده یا مسئله را با شوخی و شیطنت لوث کنید. نگذارید بحث ادامه پیدا کند. همسر شما حتما متوجه همراهی شما خواهد شد.
با اعتماد به نفس منافات ندارد
همسر شما اعتماد به نفس بالایی دارد اما گاهی این اعتماد به نفس به دلیل مشکلات احساسی که برایش پیش می آید، آسیب می بیند. اعتماد به نفس خانم ها درست مثل امواج دریا در نوسان است. زمانی که به هر دلیل احساس آنها تحریک شود، اعتماد به نفس شان کاهش می یابد. به همین دلیل هم همسر شما با وجودی که زن با اعتماد به نفسی است اما گاهی اعتماد به نفسش را از دست می دهد.
در شرایطی که اعتماد به نفس همسرتان پایین است، فرصت خوبی برای خانه تکانی عاطفی است؛ به این معنی که وقتی به لحاظ اعتماد به نفس در شرایط نامناسبی قرار دارند، فرصت خوبی برای اظهار عشق به آنهاست تا دوباره اعتماد به نفس شان را به دست آورند.
بنابراین در شرایطی که حس می کنید همسرتان اعتماد به نفسش کاهش یافته با او بیشتر همراه شوید. عشق و علاقه تان را بیشتر نشان دهید. او را تنها نگذارید. سعی کنید به هر شیوه ممکن او را آرام کنید تا اعتماد به نفس را به دست بیاورد. اگر زن با اعتماد به نفسی مانند همسر شما، اعتماد به نفسش را از دست داده است، این به این معنی نیست که از این به بعد به فردی بی ثبات و ناتوان تبدیل شده است. او در دوره ای خاص ناتوان از برقراری تعادل در احساسش شده است که توجه و همراهی شما، مشکلش را برطرف خواهد کرد.
سکوتش را بشکنید
اگر همسر شما در شرایطی که دچار مشکل احساسی می شود، سکوت می کند. مسئول شکستن این سکوت، شما هستید. اما برای شکستن این سکوت باید در اولین فرصت اقدام کنید. مثلا اگر بعد از یک میهمانی خانوادگی احساس کردید همسر شما سکوت کرده است، سر حرف را باز کنید.
اگر می دانید دقیقا چه موضوعی او را آزرده کرده است، دقیقا سراغ اصل موضوع بروید. درباره مسئله پیش آمده نظرتان را بگویید. این شروع خوبی برای شکست سکوت همسرتان است اما اگر نمی دانید همسرتان دقیقا از چه موضوعی رنجیده است، کافی است از مهمانی، رفتار افراد یا حتی لباس پوشیدن افراد حرف بزنید تا همسرتان سکوتش را بشکند اما اگر هیچ کدام از این راه ها نتیجه ای در پی نداشت، شما هم سکوت کنید.
شاید همسرتان برای صحبت کردن درباره موضوع آمادگی ندارد. در این شرایط منتظر بمانید؛ شاید او یک ماه یا یک سال بعد درباره موضوع صحبت کند. گاهی تلاش شما برای شکست سکوت کافی یا مناسب نیست. در این شرایط سکوت کنید. او خودش به حرف خواهد آمد اما حواس تان به مدت زمان و شکل سکوت او باشد.
گاهی زن ها در روزهای نخستی که مشکلی برایشان پیش می آید، سکوت می کنند؛ همین مسئله باعث می شود صحبت کردن درباره آن برای او سخت شود. بنابراین حواستان باشد اگر سکوت او طولانی شد، به شکلی او را به حرف آورید. زن ها نیاز دارند با همسرشان صحبت کنند. این مسئله به آنها امنیت و آرامش می دهد.
نوسان را از بین نبرید
همسرتان گاهی دچار نوسان خلق می شود. اشتباه اغلب آقایان این است که تلاش می کنند به هر شکل ممکن نوسان خلق همسرشان را از بین برده شرایط را به سرعت به حالت اولیه بازگردانند. این کار اشتباهی است. این کار اوضاع را بدتر می کند؛ به این دلیل که باید به طرف مقابل تان فرصت بدهید تا مشکل پیش آمده را هضم کند. این نوسان خلق نوعی حالت تدافعی است که زن ها به آن احتیاج دارند تا شرایط را سنجیده و از خود دفاع کنند.
اشتباه دوم این است که آقایان تلاش می کنند تا از افت خلق همسرشان جلوگیری کنند اما باید بگذارید که نوسان خلق او را به پایان خط برساند تا بعد از طی کردن یک دوره خاموشی دوباره به حالت عادی بازگردد. در واقع نوسان خلق یکی از حالت های رفتاری طبیعی زنان در زمان ناراحتی است که باید آقایان فقط با آن کنار بیایند.
هر نوع نصیحت، توضیح یا تلاش برای تغییر خلق تا زمانی که شخص خودش نخواهد موفق نبوده و بیشتر باعث عصبانیت همسرتان می شود؛ پس به او فرصت دهید.
وقتی به حرف آمد، سکوت کنید
بعضی از زن ها به محض بروز مشکل، شروع به صحبت می کنند. این افراد برونگرا هستند اما توضیح های شما نشان می دهد که همسر شما هر چند با دیگران ارتباط خوبی دارد اما درباره مشکلات خودش، درونگراست. به این دلیل که بیشتر رفتار شخصی اش تغییر می کند و با دیگران کاری ندارد؛ بنابراین این افراد سخت به حرف می آیند. بنابراین صبر کنید تا همسرتان به حرف بیاید و زمانی که شروع به صحبت درباره مشکلاتش کرد، سکوت کنید و به حرف هایش گوش کنید. زمانی که صحبت هایش تمام شد، به او راهکار ارائه دهید اما اگر دیدید نسبت به شنیدن حرف های شما بی میل است؛ بحث را ادامه ندهید. او در آن زمان خواسته که صحبت کند، بدون اینکه حرف و نصیحتی بشنود؛ پس به خواسته او احترام بگذارید. همین که او حرف زده، سبک شده است و این کافی است.
مردانه رفتار می کند
مردها در زمان بروز مشکل سعی می کنند به غار تنهایی شان فرو بروند، کمتر حرف می زنند اما گوشه گیر نمی شوند. در توضیح رفتار همسرتان اشاره کردید که او گوشه گیر و کم حرف می شود.این رفتار به نظر مردانه می آید اما بعضی از زنان نیز علاقه ای به صحبت کردن درباره مشکل شان ندارند اما برخلاف مردها که در این شرایط هر چه بیشتر از آنها سوال کنید، بیشتر در خودشان فرو رفته و عصبی می شوند، زن ها به عکس دوست دارند همسرشان آنها را از غار تنهایی بیرون بیاورد.
این رفتار همسر نوعی ابراز علاقه به زن است که برای او بسیار خوشایند و دلنشین است اما درباره زنان باید این نکته را به خاطر داشت که شیوه خارج کردن آنها از غار تنهایی کاملا متفاوت بوده و منحصر به فرد است. باید یاد بگیرید که همسر شما چطور از غار بیرون می آید تا بتوانید به او کمک کنید.
سرزنش ممنوع
به هیچ وجه او را به خاطر احساسات رقیقش سرزنش نکنید. این ویژگی رفتاری اوست. ممکن است شما هم هزار و یک خصوصیت بد و خوب داشته باشید. به جای آنکه او را سرزنش کنید، کمکش کنید تا کمی از رقت احساسش کم کند اما راه آن سرزنش کردن نیست.
بهترین راه جدی بودن اما مهربان بودن با اوست. در واقع زمانی که او عصبی یا حساس شده است، شما باید با رفتارتان کفه ترازو را به تعادل برسانید. یادتان باشید در بین حرف هایتان هیچ حرفی نزنید که نشانه تحقیر، سرزنش یا توهین ناخودآگاه به او باشد. گاهی ممکن است رفتار و گفتار مردانه شما هم برای زن ها سنگین تمام شده و آن را توهین به خود حساب کنند، پس کلمات و جمله ها را گزیده انتخاب کنید.
3 نکته طلایی برای کمک به همسرتان
* دقت کنید:
حواستان باشد چه حرف و حدیث هایی همسرتان را دلخور می کند، بنابراین وقتی در جمعی هستید و حس می کنید بحث به سمت موضوع هایی می رود که همسرتان را آزرده می کند با مهارت موضوع بحث را تغییرل دهید.
* اصرار نکنید:
اگر همسرتان تصمیم گرفته به دلیل رفتار نامناسب هر کسی، اعم از مادر و خواهر خودش یا شما برای مدتی مراوداتش را کم یا متوقف کند، با او مخالفت نکنید. گاهی این دوری و دوستی می تواند نتیجه بهتری را به همراه داشته باشد.
* قلقش را پیدا کنید
بعضی زن ها به ویژه آنهایی که بهره هوشی بالایی دارند، قلق رفتاری خودشان را دارند. در شرایطی که همسرتان رفتار خاصی در پیش گرفته بیشتر او را زیر ذره بین ببرید تا قلق او بیشتر به دست تان بیاید اما به رویش نیاورید. فقط حواس تان به او باشد.
منبع:مجله تندرستی
یکی از معضلات خانمها انتخاب همسری ایدهآل است. عدهای بعد از ازدواج اعتراف میکنند مرد زندگیشان با آنچه تصور میکردند خیلی تفاوت دارد یا «بعد از ازدواج تغییر کرد!» البته واقعیت این است که کسی تغییر نمیکند! این شما هستید که به دلیل نداشتن شناخت از زبان بدن مردان، متوجه نمیشوید که آنها همسرانی ایدهآل هستند یا خیر. پس پیدا کردن شاهزاده رؤیاهایی سوار بر اسب اصلا کار سختی نیست اگر زبان بدن مردان را بلد باشید. در اين مطلب سيدعلي درباني كارشناس ارشد مشاوره خانواده، ما را با معيارهاي انتخاب مرد ايدهآل و زبان بدن او آشنا ميكند.
خودتان چقدر ایدهآل هستید؟
تا به حال شده معيارهاي مرد ايدهآل خود را بنويسيد و ببينيد براي شما چه خصوصياتي مهمتر از خصوصيات ديگر است؟ مرد ايدهآل شما كه قرار است بيايد و شما را خوشبختتر كند بايد چه خصوصيات اخلاقي و تيپی داشته باشد؟
تصور کردن همسر ایدهآل باتوجه به آرزوهایتان نسبتا راحت است. همیشه از خودتان بپرسید: «آیا من برای شخصی که بهعنوان همسر ایدهآلم تصور کردهام، همسر ایدهآلی هستم؟» خیلی ساده است، هر ترازویی دو کفه دارد. اگر میخواهید کفه طرف مقابلتان سنگین باشد، ابتدا باید کفه طرف خودتان را سنگین کنید. کسی که میخواهد با یک فرد تحصیلکرده و هنردوست ازدواج کند، بهتر است خود نیز تحصیلکرده و هنر دوست باشد.
همسر ایدهآل توجه میکند
بدن مردي كه به حرفهاي همسرش گوش میدهد كمي به سمت طرف مقابل متمايل است و با شیوه آينهاي (نحوه نشستن شبيه طرف مقابل) مينشيند و هنگام صحبت ضمن نگاه كردن به چشمان طرف مقابل سرش را به نشان تاييد و فهميدن حرفهاي همسر آرام تكان ميدهد. مرد ايدهآل مردي است كه به همسرش توجه ميكند و هيچ چيز از چشمان تيزبينش دور نمیماند. زنان بهدنبال توجه مردان هستند و دوست دارند مركز توجه شریكشان قرار بگیرند. بیتوجهی حتی بیشتر از كتك و آزار و اذیتهای فیزیكی میتواند زن را نسبت به مرد سرد كند. زنانی كه محبت و توجه كافی را از سمت شریكشان دریافت كنند، میتوانند سختترین شرایط را هم تحمل كنند و این همان اصل مهمی است كه مردان باید به آن عمل كنند.
زبان بدن مردان ایدهآل
يكي از مشكلات عمده كه بعد از گذشت مدتي در روابط زناشويي پيش ميآيد قصه عادت است؛ چهره، هيكل و تيپ اگرچه خيلي اوقات براي بسياري ملاك اول و اصلي انتخاب است ولي بعد از مدتي ميفهميم اخلاقيات و اعتقادات است كه حرف اول را ميزند، پس اولين ويژگي يك مرد ايدهآل اخلاق اوست.
يك مرد ايدهآل همسرش را شريك زندگي ميداند و خود را در كنار او حس ميكند نه در مقابلش. وقتی شوهر از صمیم قلب همسرش را شریک زندگیاش ببیند، تصمیمگیری را به یک کار مشترک بدل میکند. مرد عاشق، همسری است که درباره آنچه برای زنش از همه مهمتر است فکر میکند و مصمم است تا روند تصمیمگیری را در این جهت هدایت کند. زبان بدن او پذيرنده و آغوشش هميشه براي همسر باز است. زماني كه همسرش با او صحبت ميكند، به چشمان او نگاه ميكند. مرده ايدهآل مردي است كه در خيابان كنار همسرش راه ميرود و نه جلوتر و نه عقبتر از او و زبان بدنش با دستاني مردانه گاه بر پشت كمر همسر و گاه دست در دست ... حس امنيت را به طرف مقابل ميدهد با نگاهي ملايم و مهربان.
زيبا ولي فقير
وقتي حرف از مرد ايدهآل ميآيد، ميتوان از معيارهاي كلي تحصيلات، زيبايي ظاهري پوشش و تيپ، پايبندي به اعتقادات، ماديات، شغل همسر و موقعيت اجتماعي، اصالت خانوادگي، ويژگيهاي اخلاقي و... نام برد. انسان دانسته يا ندانسته در پي گزينش همسري است كه صفاتي همگون با او داشته باشد. افراد در تمامي سنين در ميداني فراخ تر از آنچه تصادف بتواند برآن تاثيرگذار باشد، با كساني وصلت ميكنند كه از نظر موقعيت زناشويي مانند خودشان باشد، مردها در انتخاب خود بيشتر روي خصوصيات ظاهري تاكيد دارند به طوري كه طبق پژوهشها پسران يك خانم زيبا ولي فقير را به زن ثروتمند ولي زشت ترجيح ميدهند و زنان در انتخاب خود بيشتر روي عناصري چون جذابيت، تسلط، صميميت و رفاقت و داشتن وضعيت اجتماعي - اقتصادي تاكيد دارند. همچنين پژوهشها نشان داده زنان بهطور فعال دوست دارند مرداني را به همسري خود انتخاب كنند كه از نظر آنها، داراي صفات ارثي خوبي باشند.
همسر ایدهآل مشورت میکند
مرد ايدهآل مردي است كه در تصميمگيريهاي خود همسرش را نيز شريك كند. بیشترین شكایت زنان درمورد مردان، روی این موضوع است كه چرا مردان در تصمیمگیریهايشان نظر و دیدگاه آنها را نمیپرسند. مردانی كه نسبت به كارهای شریكشان بیتفاوت هستند و در كارهای مورد علاقهشان، مشوق خوبی نیستند، به تدریج باعث دوری و سردی روابط میشوند. مرد ايدهآل مردي است كه همسرش را بدون قيد و شرط دوست بدارد و براي دوست داشتنش دنبال علت نباشد. همه ما دوست داریم فکر کنیم کسی ما را بیقید و شرط دوست دارد. کودک، خواهان این نوع عشق از طرف والدینش است. زن و شوهر نیز خواهان عشق بیقید و شرط یکدیگرند. شوهر قرار است پرچمدار عشق بی قید و شرط باشد. او قرار است آهنگ گامها را تعیین کند.
خصوصیات خوب آقایان است که خانمها را تحتتاثیر قرار میدهد
اغلب آقایان فکر میکنند خانمها یک مرد پولدار موفق با اتومبیل لوکس و آپارتمان مجلل میخواهند اما درست نیست چرا که اغلب خصوصیات خوب آقایان است که خانمها را تحتتاثیر قرار میدهد نه حسابهای بانکی آنان. خانمها مردی را خواهند پسندید که قادر به ایجاد یک زندگی خوب و راحت باشد. همچنین بلندپرواز باشد، نه اینکه ناگهان ارث پدری به او رسیده و از طریق آن خوشبخت و پولدار شود چرا که به قول معروف باد آورده را باد میبرد، بنابراین خانمها میخواهند بدانند آیا واقعا مردشان قدرت بهدست آوردن پول و جرات چرخاندن یک زندگی را دارد یا نه.
زنان، مردانی كه خیلی تودار هستند را نمیپسندند
مرد ايدهآل با همسرش حرف ميزند. مسائل زندگی در ابتدا از طریق ارتباط کلامی، بهویژه بحث درمورد افکار، احساسات و آرزوهای ما مطرح میشود و با یکدیگر در میان گذاشته میشود. افکار، احساسات و آرزوها را نمیتوان با رفتار ما مشاهده کرد و به آنها پی برد. یکی از عمیقترین آرزوهای یک زن این است که همسرش را بشناسد. وقتی همسر از افکار، احساسات و آرزوهای خود حرف میزند زن احساس میکند همسر اجازه ورود به دنیای خودش را به او داده است. وقتی شوهری مدتهای طولانی درباره احساساتش حرف نمیزند، زن احساس میکند که همسر رابطهاش را با او قطع کرده و در نتیجه، زن احساس انزوا و تنهایی میکند. زنان، مردانی كه خیلی تودار هستند را نمیپسندند و در عوض دوست دارند شریكشان درمورد احساسات و باورهایش با آنها صحبت كند. آنها از مردان مرموز بیزار هستند.
منبع:مجله زندگی ایده آل
واقعیت این است که علی رغم آنکه بسیاری از ما فکر می کنیم جنس مخالف خود را می شناسیم، نوع رفتارها نشان می دهد که اینطور نیست. هر روز مردان زیادی با حرف ها و رفتارهایشان زنان را می رنجانند و زنان فراوانی با آنچه می گویند و انجام می دهند، مردان را عصبانی و خشمگین می کنند.
بخش عمده صدماتی که زنان به مردان و مردان به زنان وارد می کنند، ریشه در ناآگاهی و عدم شناخت آنها از یکدیگر دارد. واقعیت این است که علی رغم آنکه بسیاری از ما فکر می کنیم جنس مخالف خود را می شناسیم، نوع رفتارها نشان می دهد که اینطور نیست. هر روز مردان زیادی با حرف ها و رفتارهایشان زنان را می رنجانند و زنان فراوانی با آنچه می گویند و انجام می دهند، مردان را عصبانی و خشمگین می کنند.
اینها حکایت از این دارد که این دو جنسیت، به ویژگی های و حساسیت های طرف مقابل اشراف ندارند. واقعیت این است که زنان و مردان، تفاوت های فراوانی با یکدیگر دارند. هر چه ما تفاوت های فردی زن و مرد را بیشتر بشناسیم، از با هم بودنمان بیشتر لذت می بریم و کمتر موجب رنجش و اذیت یکدیگر می شویم. در این شماره نیز به یکی دیگر از این تفاوت ها اشاره می کنیم:
یکی از تفاوت های جدی زن و مرد این است که اولویت اول مردان، شغل آنهاست و اولویت اول زنان، عشق و زندگی مشترکشان است. توجه به این تفاوت فردی و رعایت نکاتی در این باره، می تواند در بهبود همسران تاثیر فوق العاده ای داشته باشد؛ همانطور که عدم توجه به آن می تواند هزینه های سنگینی را بر خانواده تحمیل کند و سرمایه های عاطفی زندگی را به خطر بیندازد.
قابل توجه زنان:
اولویت اول مردان، شغلشان است
به طور کلی مردان بیش از هر چیزی برای شغلشان اهمیت قائلند و همواره آن را در اولویت قرار می دهند؛ هنگامی که مرد، علاوه بر اینکه ثبات شغلی دارد، روز به روز هم پیشرفت کاری بیشتری داشته باشد و موقعیت بهتری پیدا کند، احساس موفقیت و ارزشمندی خواهد کرد و ارتقای شغلی و مالی، به او احساس اقتدار و اعتماد به نفس بیشتری می دهد.
در نقطه مقابل، وقتی مرد از لحاظ شغلی شکست می خورد و یا علیرغم تلاش بی وقفه پیشرفت قابل توجهی نمی بیند، آنچنان به هم می ریزد که حتی ممکن است احساس درماندگی کند و اعتماد به نفس خود را به کلی از دست بدهد.
اینکه اولویت اول مردان شغلشان است، به هیچ وجه به این معنا نیست که به موضوعات دیگر زندگی، از جمله خانواده و همسر خود بی اعتنا هستند؛ بلکه معنایش این است که همه چیز، بعد از شغل برایشان اهمیت دارد. از نظر یک مرد، همسر خوب کسی است که بتواند آرامش و امنیت را در خانه به وجود بیاورد و حفظ کند تا اوبتواند در آوردگاه شغلی خود، تمرکز لازم را داشته باشد. وقتی زن، بنا را بر ناسازگاری، تنبلی و لجبازی می گذارد یا به واسطه عدم حضورش در خانه، امنیت خانه را زیر سوال می برد، مرد را دچار استرس می کند و این نگرانی و به هم ریختگی مرد، به شغلش منتقل می شود. در واقع او احساس می کند که با وجود چنین زنی، نمی تواند پله های موفقیت را طی کند.
آرامش و امنیت خانه را حفظ کنید
برای نفوذ به قلب یک مرد، شما باید بتوانید با حضور و رفتارتان در خانه آرامش و امنیت ایجاد کنید؛ حتی اگر شاغل هستید، باید تمام همت شما بر این باشد که اشتغال، به امنیت و آرامش خانه آسیبی نزند. وقتی حضور زن در خانه کمرنگ باشد یا فضای خانه، آشفته و به هم ریخته شود، وقتی غذا آماده نیست و بچه ها سر و سامان درستی ندارند، مرد تمرکزی را که لازمه موفقیت شغلی است، از دست می دهد.
شغل او را محترم بشمارید
به شغل همسرتان احترام بگذارید و آن را جدی تلقی کنید. هرگز سعی نکنید اثبات کنید که شغلش اهمیت چندانی ندارد و او کار مهمی نمی کند. دقت کنید که هر تقاضایی از مرد دارید، با در نظر گرفتن شغل و محدودیت های کاریش باشد؛ مثلا اگر می خواهید با همسرتان به خرید بروید یا برای ثبت نام مدرسه بچه ها اقدام کنید، از یک هفته قبل به او اعلام کنید و از او بخواهید که قرارها و برنامه های کاری اش را به گونه ای تنظیم کند که هفته بعد بتواند شما را همراهی کند. از درخواست های ناگهانی و یکباره اجتناب کنید؛ مثلا اینکه ناگهان با او تماس بگیرید و به او بگویید که امروز زودتر به خانه بیاید، او را ناراحت می کند. در واقع وقتی شما چنین درخواستی می کنید، او احساس می کند که برای شغل او ارزشی قائل نیستیدو شرایط کاری اش را درک نمی کنید. برای همین حتی اگر کاری هم نداشته باشد، ممکن است واکنش منفی نشان دهد و درخواست شما را اجابت نکند.
قابل توجه مردان:
اولویت اول زنان، عشق و زندگی مشترک است
برای یک زن، هیچ چیز مهمتر از رابطه عاشقانه و زندگی مشترک نیست. او دوس تدارد احساس کند که مردش به او توجه می کند و به زندگی و مسائل آن اهمیت می دهد. او می خواهد اولویت اول مردش نیز مانند خودش، عشق و زندگی اش باشد و وقتی می بیند که مرد، شرایط عاطفی و احساسی او را درک می کند، خستگی و احساس تنهایی او را می فهمد و به آن توجه و واکنش مثبت نشان می دهد، احساس خوشبختی می کند و البته در نقطه مقابل، وقتی احساس کند که مرد به او توجهی ندارد و خانه را تنها یک خوابگاه می بیند که شب ها به آنجا برمی گردد و غذایی می خورد و می خوابد، احساس ناامیدی می کند. او رویاهای خود را به نوعی بر بادرفته می بیند و همه آنچه را که در خلوت و خیال خود در دوران مجردی تصور کرده بود، نابود شده تلقی می کند.
توجه، محبت و عشق
اینکه شما یک مرد هستید و مشغله های فراوانی دارید و به آن دلبستگی نیز دارید، قابل درک است اما یادتان باشد موفقیت شغلی شما، تا حد زیادی به آرامش فکری شما وابسته است. این آرامش، ناشی از رابطه گرم و شیرینی است که در خانه تدارک می بینید و همسرتان می تواند به شما انتقال دهد. ضمن اینکه باید بپذیرید همسر و خانواده، یکی از اولویت های بسیار مهم زندگی شماست و اساسا بخش قابل توجهی از تلاش های شما برای این است که رفاه و آرامش بیشتری را برای خانواده تدارک ببینید.
تفاوت های فردی زن و مرد
حتی اگر بسیار پرمشغله هستید، حتما باید رسیدگی و توجه به همسر را یکی از این مشغولیت های مهم خود بدانید و اگر لازم بود، گاهی بخشی از مشغله های کاری خود را حذف کنید و یا به دیگران واگذار کنید. به هر حال شما چاره ای ندارید جز اینکه «نه گفتن» در محیط کار را یاد بگیرید. گاهی شما ناخواسته، برای اینکه به انتظارات دیگران در محیط کاری پاسخ مثبت بدهید، به همسرتان ظلم می کنید و از وقتی که باید برای او صرف کنید، کم می گذارید.
تلاش های کاری شما تا جایی خوب و ضروری است که به خانواده تان آسیب نزند. مطمئن باشید همسر و فرزندان شما بیش از اینکه به امکانات مالی و رفاهی ناشی از تلاش های شغلی تان نیاز داشته باشند، به حضور، توجه و محبت شما نیاز دارند. سعی کنید از محل کار، کمی زودتر به خانه برگردید ودر خانه، مشغول روزنامه، تلفن، تلویزیون، کامپیوتر و غیره نشوید و فقط برای خانواده تان وقت بگذارید.
درباره آنچه که در خانه گذشته است، از همسرتان سوال کنید، با فرزندان خود صحبت کنید، همبازی شوید وبه همسرتان ابراز محبت کنید و اجازه دهید که از دغدغه ها ونیازهایش با شما صحبت کند و شما نیز شنونده فعالی باشید؛ یعنی کنار او بنشینید، به او نگاه کنید، دستانش را بگیرید و نشان دهید که اکنون تمام وقت و توجه تان معطوف اوست.
شغلتان را به خانه نیاورید
متاسفانه برخی از مردان وقتی به خانه می آیند، گویی فقط دفتر کارشان را تغییر داده اند؛ آنها اگرچه به خانه آمده اند ولی از لحاظ ذهنی و جسمی، همچنان به رتق و فتق امور کاری مشغولند و اگرچه به ظاهر در خانه هستند، ولی عملا حضورندارند! آنها یا با تلفن همراه مشغول صحبت درباره کارهای امروز و فردا با همکاران خود هستند یا اینکه ذهنشان به کلی درگیر مشغله های کاری است.
شما باید به طور جدی خود را وادار کنید به محض اینکه پایتان به خانه رسید، همه دغدغه های کاری خود را رها کنید و آنها را پشت در بگذارید و سپس وارد حریم خانه شوید. اگر مکالمات تلفنی شغلی زیادی دارید و زیاد با شما تماس می گیرند، حتما لازم است که تلفن همراه خود را در خانه خاموش کنید؛ درست مانند وقتی که با کسی در محل کارتان جلسه ای مهم دارید؛ شما معمولا در اتاق را بسته نگه می دارید و پاسخ کسی را نمی دهید! به این شکل به همسرتان می گویید که برای او و زندگی با او، اهمیت و احترام ویژه ای قائل هستید و این به زن احساس دلگرمی و امنیت می دهد!
کلام آخر اینکه یادمان باشد دغدغه های هر کس، برای خودش ارزشمند و قابل احترام است. هم نگرانی های شغلی مرد باید درک شود و مورد توجه و تشکر قرار گیرد و هم توجهی که زن به بهبود روابط مشترک و زندگی عاشقانه دارد، حائز اهمیت و قابل تقدیر است. زوج های موفق کسانی هستند که نیاز طرف مقابل خود را درک می کنند و علاوه بر اینکه سعی می کنند تقاضاهای خود را از همسرشان تعدیل کنند، به نیازها و درخواست های طرف مقابل نیز اعتنا و توجه جدی دارند.
منبع:مجله راز
در این مطلب برخی از اساسیترین آن تفاوتها که در زندگی و رفتار با همسرتان به کار میآید، ذکر شده است.
زنان و مردان، نه تنها از نظر جسمی، بلکه در بسیاری موارد از نظر روانشناسانه و نیازهای اساسی نیز متفاوتند. در این مطلب برخی از اساسیترین آن تفاوتها که در زندگی و رفتار با همسرتان به کار میآید، ذکر شده است.
1 - مردان خواهان موفقیت بوده، زنان نیاز به تعلق پذیری دارند.
2 - زنان روحیه لطیف و حساس تری داشته و نیاز دارند احساسات خود را بزبان بیاورند، در پاسخ مردان می خواهند راه گشا و منجی باشند.
3 - مردان به شغلشان به دید جزئی از وجودشان مینگرند، زنان به خانواده خود چنین نگرشی دارند.
4 - مردان بیشتر هدف گرا بوده، اما زنان بیشتر گرایش به برآورده شدن نیازهای فعلی زندگی خود دارند.
5 - تصمیم گیری مردان بیشتر بر پایه اندیشه بوده، اما زنان بیشتر احساسی و با درک مستقیم تصمیم میگیرند.
6 - مردان جسم گرا و زنان رابطه گرا میباشند.
● نیازهای مردان :
1 - یک شریک جنسی خوب.
2 - یک همدم اهل تفریح.
3 - یک همسر جذاب.
4 - یک منزل دنج و آرام.
5 - تحسین، احترام، اعتبار، همکاری، پذیرش.
6 - یک همسر حمایت کننده و مشوق.
7 - یک همسر وفادار.
● نیازهای زنان :
1 - عطوفت و مهر ورزی.
2 - گفتگو و درد دلهای صمیمانه. ارتباط تعاملی و همدلانه.
3 - صداقت و صراحت.
4 - حمایت مالی.
5 - همسری که خانواده اولویت زندگی وی باشد.
6 - همسری دلسوز، محافظت کننده، پشتیبان.
7 - امنیت، اعتماد بنفس و تائید.
8 - یک همسر وفادار و متعهد.
9 - جدی گرفتن مشکلات کوچک آنها.
10 - توجه و رغبت نشان دادن به احساسات، عقاید، پیشنهادات و کارهای روزمره آنها.
11 - احساس اینکه آنها یک شریک عشق ورزی میباشند و نه تنها یک ابزاری جنسی.
12 - قدردانی از زحمات آنها.
13 - همسری که در حضور دیگران به آنها احترام گذاشته و به وجودشان ببالد.
14 - بخشی از زندگی شوهر خود بودن: همسری که اهداف و مسائل شغلی خود را با آنها در میان می گذارد.
15 - در آغوش گرفتن آنها.
16 - پذیرش آنها همانگونه که هستند. به آنها اجازه دهیم تا کامل نباشند و زیبایی ظاهری، شخصیت و موفقیتهای آنها را تصدیق کنیم.
17 - همسری که پدر خوبی برای فرزندان آنها باشد.
18 - یک هدیه کوچک و یا یک یادداشت عاشقانه از سوی همسران خود.
19 - یک مرد با اعتماد بنفس.
20 - یک مرد قدرتمند (از لحاظ جسمی، مالی و یا شخصیتی) اما در عین حال مهربان.
منبع :
jamejamonline.ir
جذاب ترین های عروس مهتاب :
توجه خانم ها به کدام نقطه بدن آقایان است ؟
فرض کنید: تمام برنامه ملاقات شما به خوبی پیش رفته ، و او شما را برای صرف آخرین نوشیدنی به منزلش دعوت کرده. شما وارد می شوید، کفش هایتان را از پا در می اورید و انگاه عطر جوراب هایتان در تمام فضای اتاق پخش می شود. امیدوارید که او متوجه نشود؟
وقتی از خانمها میپرسید که از چه چیزهایی درمورد مردها بدشان میآید، لیستی بیانتها جلو رویتان میگذارند.
بااینکه چیزهایی که زنها درمورد مردها بدشان میآید ترکیبی از ویژگیهای کوچک و بزرگ است، اینجا به ۱۰ مورد از آزاردهندهترین این ویژگیها اشاره میکنیم:
۱. قسم دروغ
بااینکه بیشتر خانمها از قسم خوردن آقایان وقتی خودشان ناراحتند بدشان نمیآید اما از مردهایی که فکر میکنند قسم خوردن تنها راهی است که حرفشان را باور کنند متنفرند.
۲. سلطهگری
بیشتر خانمها مردی میخواهند که از آنها محافظت کند و به آنها احساس امنیت دهد اما به دنبال دیکتاتوری که به آنها دستور دهد چه بکنند و کجا بروند و با کی حرف بزنند و یا چه بپوشند نیستند. زنان از مردانی که قصد کنترل دارند میترسند و از آنها فرار میکنند.
۳. متعهد نشدن
خیلی مهم است که مردها درک کنند که وقتی همه چیز جدی میشود، زنها توقع دارند که شما دو نفر خودتان را محدود به همدیگر کنید. زنها از اینکه بازیچه کسی قرار بگیرند و با کسی بمانند که از متعهد شدن میترسد متنفر هستند.
۴. رمانتیک نبودن
زنها عشق واقعی همراه با حس ارتباط عاطفی به مردشان را میخواهند. اگر طرفتان احساس کند که فقط بخاطر رابطهجنسی سراغ او میآیید خیلی زود از شما دور شده و حتی اجازه دست زدن به خود را هم به شما نخواهد داد.
۵. نرسیدن به خود
بااینکه ظاهر همه چیز نیست اما زن جذب مردانی که به خود نمیرسند، موهایشان ژولیده است، بوی عرق میدهند، ناخنهایشان بلند شده، دهانشان بو میدهد و لباسهای چروک میپوشند نمیشوند. علاوه بر این، متناسب نگه نداشتن اندامتان به خانمها نشان میدهد که احترامی برای خودتان قائل نیستید و هیچ انگیزه و نظمی در زندگی ندارید.
۶. قابل پیشبینی بودن
زنها واقعاً از مردان قابل پیشبینی که هیچوقت کار متفاوتی انجام نمیدهند بدشان میآید. آنها عاشق مردانی هستند که سرشار از سورپرایزهای عالی اند.
۷. اولویت دادن به دوستانشان
اگر از گذراندن وقت با دوستانتان خیلی بیشتر از همسر یا نامزدتان لذت میبرید و همسرتان هیچوقت نمیتواند ساعتی دونفره با شما داشته باشد، مطمئناً یک جای کار میلنگد.
۸. مدام بحث کردن
زنها از مردهایی که هر صحبت کوچک را به بحثی ادامهدار و مشاجره تبدیل میکنند و باعث میشود آنها مجبور شوند مدام حالت دفاعی به خود بگیرند خوششان نمیآید.
۹. دید زدن خانمهای دیگر جلو چشم آنها
بااینکه نگاه کردن به خانمها برای برخی آقایان مسئلهای عادی است (البته نه زیاد از حد آن)، اما وقتی اینکار را جلو زن زندگیتان انجام دهید مشکلساز خواهد شد.
۱۰. وابستگی
اعتمادبهنفس و استقلال ویژگیهایی بسیار جذاب در آقایان است، اما وابستگی و ناامنی اینطور نیست. زنها دوست ندارند با مردانی باشند که به خودشان اعتماد ندارند و برای روابط، کار و دوستیهایشان نیاز به تایید دائمی دارند.
منبع:سایت مردمان
جذاب ترین های عروس مهتاب :
نامزدها به این نکات طلایی توجه کنند
به همین دلیل از خود آقایون سوال کردیم که اگر قرار باشد یک چیز در خانمها انتخاب کنند که از آن بدشان میآید، چه چیز را انتخاب میکنند؟ و ۱۰ موردی که در زیر میبینید، از جمله متداولترین پاسخها بودند.
۱. اینکه زنها چطور میتوانند حتی سادهترین چیزها را هم پیچیده کنند: شاید این اولین باری نباشد که این را میشنوید، خانمها عادت دارند وقتی چیزی را نمیخواهند، اما نمیتوانند بگویند چرا، موضوع را پیچیده کنند. برای آنها پیچیده کردن مسائل خیلی راحتتر از توضیح دادن است.
۲. کمبود اعتمادبهنفس در خانمها: چطور ممکن است مردی زنی را تحسین کند که قادر به تحسین کردن خودش نیست؟
۳. زنهایی که فکر میکنند همهچیز را میدانند: این هم درست مثل مورد قبلی است. همیشه باید تعادل وجود داشته باشد.
۴. میل شدید زنها برای تغییر دادن مردها: خیلی از زنها با این تصور وارد یک رابطه میشوند که میتوانند نقصهای جزیی فردمقابل خود را عوض کنند. و بااینکه ممکن است در بعضی مسائل درست باشد، اما هیچ چیز برای یک مرد بدتر از این نیست که زن زندگیاش خصوصیات او را نپذیرد.
۵. حسادت خانمها: داشتن حسادت در یک رابطه تاحدی میتواند سالم باشد اما متاسفانه وقتی این حسادت تا جایی پیش میرود که روابط مرد با اجتماع اطرافش را دچار مشکل میکند، او را از زن زندگیاش دورتر میکند.
۶. زنهایی که بیش از حد وابسته هستند: مردی که احساس کند در رابطه خود اسیر شده است، هر کاری که دستش برمیآید انجام میدهد تا آزادی خود را دوباره به دست آورد.
۷. زنانی که در ابتدای یک رابطه سعی میکنند به جای طرف خود تصمیم بگیرند و انتخاب کنند: هیچ اشکالی ندارد که بعد از گذشت چند سال از یک رابطه که زن میفهمد مردش چه میخواهد و چه چیزهایی را دوست دارد به جای او انتخاب کند اما مطمئناً این کار در ابتدای یک رابطه چندان مورد پسند مردان نیست.
۸. زنانی که خصوصیات زنانه ندارند: از دید آقایان زن در هر مقام و منصبی که باشد، باید زنانگی و ظرافت خود را حفظ کند (مثل طرز لباس پوشیدن و نحوه صحبت کردن) و این تنها چیزی است که مردان را وادار به تحسین خانمها میکند.
۹: زنانی که قدرت مراقبت از خودشان را ندارند: مردان کمی در دنیا هستند که بدون جذب شدن به طرف زنی، عاشق او شوند.
۱۰. زنانی که به شدت مادیگرا هستند: برای بیشتر آقایون اینکه زنی فقط به دنبال خریدن آخرین مدل لباس یا رفتن به مسافرتهای تفریحی باشد به هیج عنوان جذاب نیست. زندگی خیلی فراتر از مادیات صرف است.
البته باید هشدار بدهیم که این لیست برای همه موارد و همه آقایان صدق نمیکند. این تحقیق به هیچ عنوان علمی نبوده و فقط جنبه آماری داشته است.
منبع:مردمان