loading...
عروس مهتاب
sahar29 بازدید : 158 یکشنبه 19 مرداد 1393 نظرات (0)

لجبازی یک خصوصیت شخصیتی است که باعث می شود افراد کارهای بچگانه بکنند و تصمیم های غیر منطقی بگیرند. گاهی لحن صحبت زن یا شوهرها باعث می شود که همسرشان لجبازی کند.

اولین و مهم ترین توصیه برای رفتار با همسر لجباز، مدارا کردن است. جر و بحث  زن و شوهرها و اختلاف  نظر های آن ها باعث می شود که گاهی در گفت و گو با یکدیگر جانب انصاف را رعایت نکنند. لجبازی یک خصوصیت شخصیتی است که باعث می شود افراد کارهای بچگانه بکنند و تصمیم  های غیر منطقی بگیرند. کمبود اعتماد به نفس، نداشتن خود باوری و احساس شکست باعث لجباز شدن افراد می  شود. گاهی لحن صحبت زن یا شوهرها باعث می شود که همسرشان لجبازی کند. بنابراین زوج ها باید در گفتار و رفتارشان دقت لازم را داشته باشند و ببینند چه عمل یا رفتارهایی باعث واکنش همسرشان به صورت لجبازی می شود و سعی کنند از آن عمل ها پرهیز کنند.

نگذارید لجبازی به عادت تبدیل شود
ذکر این نکته هم ضروری به نظر می رسد که اگر همسری بعد از چند بار لجبازی به نتیجه مطلوب و خواسته خود برسد، این رفتار برای او به عادت تبدیل خواهد شد؛ بنابراین اگر مرد یا زنی مطمئن است که به درخواست همسرش جواب مثبت خواهد داد بهتر است در همان ابتدا او را به خواسته اش برساند ولی اگر قرار است به هیچ عنوان، کاری را انجام ندهد یک «نه» محکم و البته منطقی به همسرش بگوید و به هیچ وجه از نظرش برنگردد. در خصوص لجبازی باید به یک نکته کوچک، اما بسیار پر اهمیت توجه داشته باشید آن هم این که گاهی اوقات همسر شما لجبازی می کند، فقط برای این که احساس می کند شما خود را از او برتر می دانید. بنابراین اگر احساس کردید که لجبازی همسر شما به این دلیل است، در رفتار و لحن خود با همسرتان تجدید نظر کنید، طوری که او بداند شما اصلا چنین قصدی را ندارید.

چند توصیه برای رفتار با همسر لجباز
با این حال و اگر همسر لجبازی دارید، باید در رفتارتان یک سری نکات را رعایت کنید تا همسرتان مدام با شما لج و لجبازی نکند.

_ هیچ گاه در برابر لجبازی های همسرتان شما لجبازی نکنید چرا که در این صورت همسرتان هیچ گاه دست از لجبازی برنخواهد داشت و اوضاع زندگی تان هر لحظه بدتر خواهد شد.

_ وقتی که همسرتان عصبانی است، با او بحث نکنید بلکه در آن لحظه او را به آرامش دعوت کنید. همیشه خواسته  های تان را در آرامش به او بگویید.

_ بدانید فردی که لجبازی می  کند معمولا خودش می  داند که حق با او نیست اما هیچ وقت نمی  خواهد این را به زبان بیاورد، پس شما نیز اصراری نداشته باشید که او به لجباز بودنش اعتراف کند.

_ همیشه اشتباهات همسرتان را با احتیاط و مهربانی با او در میان بگذارید چرا که اگر او احساس کند، دارید تحقیرش می  کنید یا انتقادتان را توهین  آمیز به او منتقل می  کنید ممکن است با شما لجبازی کند و رفتارهای اشتباهش را نپذیرد و رویه  اش را تغییر ندهد.

_ در پایان هم به همسر خود کمک کنید، بیشتر با او حرف بزنید، بنای احترام و قدردانی را در خانه بگذارید و از او بخواهید که عادت لجبازی را ترک کند.
منبع :

khorasannews.com

 

جذاب ترین های عروس مهتاب :

به سلامتی دختری که مرد بود

سردبیر بازدید : 117 سه شنبه 14 مرداد 1393 نظرات (2)

تفاوت زن و مرد از نظر روانشناسی

گاهی از وجود تفاوت های فردی بین انسان ها، چه کودکان و چه بزرگسالان، به اندازه خلقت انسان قدمت دارد. زیرا انسان های اولیه زمانی که در غارها یا جنگل ها زندگی می کردند، از متفاوت بودن یکدیگر کاملاً آگاه بودند.

سردبیر بازدید : 143 سه شنبه 14 مرداد 1393 نظرات (0)

در دوران نامزدی هستید و فکر می کنید محبتی که می گویند بعد از ازدواج پدیدار می شود، هنوز به قدر کافی شکل نگرفته. دوست دارید به همسرتان نزدیک تر شوید و خودتان را به او ثابت کنید، می خواهید طوری در دل همسرتان و خانواده اش جا شوید که همین اول کاری، جا پای خود را محکم کنید. این مطلب را بخوانید و با روش هایی برای دلبسته تر کردن همسرتان به خود آشنا شوید.

sahar29 بازدید : 70 سه شنبه 14 مرداد 1393 نظرات (1)

زندگی مشترک به ویژه برای زوج های جوان و در سال های نخستین ، با کمبودهای اقتصادی، بیکاری ، وام های ازدواج و درآمد اندک همراه است.

خانم خانه می تواند با کم کردن توقعات ، پرهیز از اسراف و ریخت و پاش و خودداری از چشم و هم چشمی با دیگران ، از بروز برخی مشکلات جلوگیری کند و در کاهش اضطراب و ناآرامی زندگی موثر باشد .

از کمک های بسیار موثر زن در تنظیم اقتصاد خانواده، به ویژه در آغاز زندگی مشترک ، آن است که در صورت وجود کار مناسب برای شوهر، اجازه دهد که وی ساعاتی بیش از معمول ، به کار بپردازد؛ یعنی اضافه کاری قبول کند ؛ زیرا هم انگیزه و هم توانایی انجام آن را دارد.

همچنین زن می تواند با انجام برخی کارهای مناسب شأن ، متناسب با تجربه و تحصیلات خود ، حتی در خانه، به اقتصاد خانواده کمک کند.

کمک شایان دیگر زن به اقتصاد خانواده ، آن است که در صورتی که هنوز نتوانسته اند مسکنی برای خود تهیه کنند ، به زندگی در مکانی کوچک تر از معمول ( البته در فضا و محله ای در خور شأن) اکتفا کند و خواستار خانه ای بزرگ و با اجاره سنگین نباشد. همچنین اگر یک طبقه از خانه پدر شوهر یا حتی پدر دختر قابل سکونت است و زندگی در کنار آنان مشکل چندانی نمی آفریند ، چند سالی را رضایت دهد که در آن جا زندگی کند . بدیهی است در این صورت ، باید بعضی سختی ها را تحمل کند، که البته با روی خوش نشان دادن و با همکاری با دیگران و به ویژه بزرگ ترها ، این سختی ها کمتر می شود.

بیشترین هّم زن و مرد در آغاز ، ابتدا باید پرداخت قرض ها و بدهی ها و سپس تهیه پس اندازی مناسب برای آینده و به ویژه تهیه مسکن مناسب باشد. بنابراین از خریدن کالاهای غیر ضروری و لوکس و نیز مخارج اضافی جداً باید کم کرد.

حضرت فاطمه و علی (ع) ساده ترین نوع زندگی مشترک را با کمترین هزینه شروع کردند و بهترین الگو برای مسلمانان شدند؛ آن ها پوست گوسفندی را که شب ها بر آن می خوابیدند، در روز وارونه می کردند و علوفه شتر بر آن می ریختند.

روزی امیر مومنان خبر از آذوقه منزل گرفت. حضرت فاطمه فرمود در دو روز گذشته غذای اندکی یافت شده که شما و فرزندانمان را بر خود ترجیح دادم. امام فرمود: چرا به من خبر ندادی تا چیزی تهیه کنم؟ فاطمه فرمود : من از خدا حیا کردم که تو را بر کاری وادارم که برایت ممکن نبود.

قناعت
قناعت به درآمد حلال و پرهیز از چشم و هم چشمی ، فضیلتی ارزشمند است و آرامش و شیرینی زندگی را دو چندان می کند. امروزه تنوع پدیده ها و زیاده خواهی اشیاء لوکس و تجملات امان خانواده ها را بریده و مردم را از پرداختن به زندگی حقیقی باز داشته است. بهترین راه بیرون رفتن از چنین ورطه ای الگوگیری از زندگی ساده و باصفای امیرالمومنین  و فاطمه س است. همان گونه که حضرت زهرا س با جهیزیه ساده ای زندگی را شروع کرد ، جوانان ما هم می توانند زندگی را با امکانات اولیه و ساده شروع کنند و زندگی بسیارزیبا و شیرینی را رقم بزنند. در زمانه ما هم بسیارند افرادی که این گونه زندگی را شروع کرده اند و بعد ها به مرور به زندگی خود وسعت بخشیده اند. این ها هم دنیا را دارند و هم آخرت را ؛ چون برای شروع زندگی دو نفره ، پدر و مادر خود را به سختی نینداخته و مرد نیز از همان آغاز زندگی ، در باتلاق قرض و وام و بدهی فرو نرفته است.
 
آینده نگری
زن موفق و سعادتمند کسی است که دوراندیش باشد و برای زندگی خود و خانواده اش ، طرح و برنامه صحیح داشته باشد، موقعیت شغلی، اجتماعی و دینی را مد نظر قرار دهد، کارها را اولویت بندی کند، دخل و خرج خانواده را تنظیم کند، تحولات زندگی را پیش بینی کند ، وظائف اعضای خانواده را در برابر بزرگ ترها را گوشزد کند و روابط صحیح خانوادگی و خویشاوندی را به آن ها تفهیم کند و نیز برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت خانواده را مشخص کند.
منبع:تبیان
 

سردبیر بازدید : 139 دوشنبه 13 مرداد 1393 نظرات (0)

به رفاقت‌های ساده‌ بین خودتان و دوستان‌تان نگاه کنید. فکر می‌کنید چه چیزی شما را به رفاقت‌هایتان پایبند می‌کند؟! حتی در یک رفاقت ساده هم نیاز به وجوه مشترک است، چه برسد به ازدواج و زندگی مشترک!

سردبیر بازدید : 89 دوشنبه 13 مرداد 1393 نظرات (0)

مردها می توانند به روش های گوناگون و بی آنکه زحمت فراوانی به خود بدهند توجه همسرانشان را جلب کنند و به بار عاطفی زندگی زناشویی خود بیفزایند. اغلب مردها این را می دانند اما زحمت آن را به خود نمی دهند .

 

زن برای اینکه احساس کند شوهرش او را دوست دارد، باید از ناحیه ی همسرش بارها مورد محبت قرار گیرد. یک یا دو بار ابراز محبت هر اندازه هم که مهم باشد نمی تواند برای زن رضایت بخش باشد.

 

زن از نظر روحی و عاطفی احتیاج به توجه و محبت دارد. مردان با انجام کارهای کوچک و جزیی می توانند این نیاز را برآورده کنند . اگر زن مورد مهر و محبت بیشتری قرار بگیرد نسبت به شوهرش نیز محبت بیشتری می کند و در نتیجه خود را موجودی قدرتمند و موثر می بیند، زیرا عشق و علاقه و توجهی را که به آن احتیاج دارد دریافت می کند. در این شرایط زن و شوهر هر دو به خواسته های خود می رسند و از زندگی راضی خواهند بود.زیرا این چرخه تکرار می شود و مردی که احساس مردانگی اش تامین شود از همسر خود حمایت بیشتری کرده و به آن محبت بیشتری می کند.

 

اقداماتی که مردان می توانند برای جلب علاقه همسرانشان از آن بهره گیرند عبارتند از:

 

* وقتی به خانه بر می گردید قبل ازهر کار او را بیابید. در اولین زمان ممکن از او درباره ی کارهایی که در طی روز انجام داده سوال بپرسید مثلاً بپرسید آیا امروز به پزشکی که قرار بود مراجعه کنی رفتی؟

 

*مدت بیست دقیقه را با او صرف کنید؛ در این زمان خاص از خواندن روزنامه و یا انجام کارهایی که حواستان را به آنمعطوف کند خودداری کنید.

 

* به مناسبت های ویژه و گه گاه بدون دلیل مشخص به او شاخه گلی هدیه کنید.

 

* از حال چهره و طرز لباس پوشیدنش تعریف کنید.

 

*اگر ناراحت است به احساساتش بها دهید.

 

* اگر می بینید دیر به منزل می رسید به او تلفن کنید و دیر آمدنتان را به او اطلاع دهید.

 

* اگر احساساتش جریحه دار شده با او همدردی کنید. به او بگویید متاسفم که ناراحت هستی ، بگذارید بداند که حال او را درک می کنید.

 

* " تو را دوست دارم را هرگز فراموش نکنید".

 

* در حضور دیگران به او محبت کنید.

 

* نظافت را در منزل رعایت کنید.

 

* در کیف خود عکسی از او نگهداری کنید و گه گاه این عکس را با عکس دیگری از او عوض کنید.

 

*در کارها از او نظر خواهی کنید.

 

* در مناسبتهای ویژه مانند سال روز تولد- ازدواج و ... برای او مطلبی بنویسید.

 

راه های شاد کردن خانم ها

 

در این بخش خلاصه ای از راه هایی که می توان با تکیه کردن بر آن ها همسرتان را شاد کنید ذکر می کنیم:

 

1. زن ها دوست ندارند میهمان نا خوانده داشته باشند. بنابراین به آن ها وقت کافی بدهید تا آماده شوند. آمادگی آن ها برای پذیرایی امری حیاتی است.

 

2. از همسر خود سوال کنید که چه کاری می توانید برایش انجام دهید؟

 

3. وقتی از شما خطایی سر می زند اظهار تاسف کنید. وقتی هم که تقصیر از شما نیست بازهم اظهار تاسف کنید، اما تقصیر را گردن خود نیندازید.

 

4. از تلاش های همسرتان در هر حالی قدردانی کنید و ببینید این تشکر تا چه حد مفید واقع خواهد شد.

 

5. بدانید زمانی که همسرتان از سردرد شکایت می کند، به احتمال زیاد چاره درد او قرص مسکن نیست ، بلکه یک لبخند محبت آمیز از سوی شما برای او بهترین درمان است.

 

6. به جای هدایای گرانبها وقت خود را در اختیار همسرتان قرار دهید، نشان دهید به او توجه دارید حتی پس از یک روز کاری سخت.

 

اگر زن مورد مهر و محبت بیشتری قرار بگیرد نسبت به شوهرش نیز محبت بیشتری می کند و در نتیجه مرد تدریجا خود را موجودی قدرتمند و موثر می بیند.

 

7. هرگز با همسرتان نجنگید، چون امکان برنده شدن شما خیلی کم است در عوض از قلم برای نوشتن آن چه در ذهن دارید استفاده کنید.

 

8. خسیس نباشید و در ستایش همسر خود دست و دلبازی کنید. اما به یاد داشته باشید که در هیچ موردی مبالغه نکنید. باید همسرتان استحقاق تعریف و تمجید را داشته باشد و گرنه ممکن است نتیجه خوبی ندهد.

 

9. بخش عمده ی نگرانی خانم ها از این است که مبادا چیزی رابطه آن ها را با مردشان مورد تهدید قرار دهد . سعی کنید کاری نکنید تا این اتفاق بیفتد.

 

10. سلام و خداحافظی و ... برای خانم ها اهمیت ویژه ای دارد. ( صبح بخیر و شب بخیر بگویید سلام و خداحافظی کنید).

 

11. جشن گرفتن بعضی ایام و مناسبت ها ی ویژه یکی از راه هایی است که زن ها احساس خوشبختی بیشتری می کنند.

 

12. همسر خود را تشویق کنید و کمک کنید تا استعدادهای پنهانی او شکوفا شود.

 

13. زیباترین واژه در دنیا متشکرم است؛ پس از این کلمه¬ی زیبا استفاده کنید.

منبع: تبیان

sahar29 بازدید : 100 چهارشنبه 08 مرداد 1393 نظرات (0)

اگر احساس می کنید بعد از ازدواج رابطه تان با همسرتان کمی سرد شده و مثل گذشته گرم و صمیمی نیستید نکات زیر را بخوانید و به آنها عمل کنید.

 

۱) مسایل کوچک را سرسری نگیرید

 

شاید به نظرتان برسد برخی مسایل آنقدر کوچکند که نمی توانند باعث دعوا شوند اما کاملا برعکس گاهی نگذاشتن ظرف ها در ظرفشویی یا درآوردن کفش در مکانی نامناسب، باعث دعواهای بزرگی می شود. اگر مسایل کوچک بین زوج ها حل نشود تبدیل به یک مشکل بزرگ خواهد شد. پس اجازه ندهید مشکلات بی اهمیت صمیمیت?تان را از بین ببرد و با گذشت زمان شما را از هم دور کند. اگر بتوانید مسایل کوچک را بین خود حل کنید به راحتی از پس حل مشکلات بزرگ تر برمی آیید.

 

۲) ابراز علاقه کنید

 

برای خوشبخت بودن در یک رابطه لازم است هر روز پیام مثبت دریافت کنید. بیان جملاتی نظیر دوستت دارم، دلم برایت تنگ شده، احساس خوبی به من می دهی یا خرید یک هدیه، می تواند عشق را شعله ور کند. فراموش نکنید مردان بیش از زنان به شنیدن این مسایل نیاز دارند. زن ها برای حرف زدن و بیان احساساتشان معمولا اشخاص دیگری را در کنارشان دارند اما مردها به ندرت کسی را پیدا می کنند. در میان زوج هایی که زنان به همسرشان ابراز علاقه نمی کنند، میزان طلاق ۲ برابر است.

 

۳) ابراز احساسات را نادیده نگیرید

 

مردان با درست کردن میز شکسته آشپزخانه ممکن است علاقه خود را به همسرشان نشان دهند در صورتی که زنان با بیان کلمات این کار را می کنند. فراموش نکنید که زنان و مردان راه های متفاوتی از هم برای بیان احساسات دارند پس به شکلی که همسرتان از طریق آن ابراز احساس می کند احترام بگذارید.

 

۴) صحبت کنید

 

هر روز حداقل ۱۰ دقیقه در مورد مسایلی غیر از کار، خانواده، وظایف و رابطه تان صحبت کنید. برخی افراد فکر می کنند همیشه در حال برقراری ارتباط با همسرشان هستند در حالی که در واقع در حال انجام کارهای روزمره اند. ارتباط برقرار کردن واقعی یعنی اینکه شما در رابطه با موضوعات خصوصی، اهداف و رویاهایتان با همسرتان صحبت کنید. به عنوان نمونه موضوعاتی مانند اینکه آیا شده برای چیزی حسرت بخوری؟ وقتی بچه بودی مامان را بیشتر دوست داشتی یا بابا را؟ سال گذشته بهترین کاری که انجام دادی و به آن افتخار می کنی چه بوده است؟ هرچه سوالات شما خصوصی تر باشد درجه صمیمیت شما بالاتر می رود.

 

۵) از روزمرگی فرار کنید

 

تمامی روابط ابتدا و انتهایی دارند. زوج هایی که در روزمرگی بمانند به انتهای خط می رسند و روزمرگی خوشبختی آنها را در خود دفن می کند. اگر می خواهید رابطه خوشبختی داشته باشید باید کاری کنید زوج شما احساس بی حوصلگی نکند و از روزمرگی بیرون بیاید. چه عیبی دارد هر از چند گاهی کاری انجام دهید که عادت به انجام آن نداشته اید. با هم به پارک بروید و بدمینتون بازی کنید.

 

۶) داستان پریان واقعیت ندارد

 

برخلاف آنچه عموم مردم فکر می کنند ۲ نفر به خاطر داشتن روابط جنسی و برقراری ارتباط با هم ازدواج نمی کنند. آنچه ۲ نفر را به هم نزدیک تر می کند دلسردنشدن است. دلسردی از جمله دلایل اصلی احساس بدبختی در انسان هاست. پس در مورد مشکلات زندگی با هم صحبت کنید و راه حلی بیابید تا طرف مقابل شما دلسرد نشود.

 

۷) به موقع دعوا کنید

 

اگر از چیزی ناراحتید موقع مناسبی برای پیش کشیدن آن پیدا کنید. در مورد آنچه می خواهید بگویید درست فکر کنید. بعد از اتمام بحث هم حتی اگر شما آغازگر بحث نبوده اید یا مقصر نیستید، عذرخواهی کنید. اگر دعوا را درست اداره نکنید به مرور رابطه بین شما و همسرتان سرد می شود.

 

۸) روی منفی ها تمرکز نکنید

 

برای انجام فعالیت های مثبت وقتی تعیین کنید و تمام تمرکزتان را روی حذف منفی ها نگذارید. اشتباه بسیاری از زوج ها این است که روی امور منفی زندگی و حذف آنها تمرکز می کنند. به جای اینکه تمام مدت به دنبال حل مشکلات زندگی باشید به لذایذ آن، دوستی ها و احساسات تان بها دهید تا ببینید مشکلات چه راحت از سر راه کنار می روند.

منبع: Success Magazine

sahar29 بازدید : 85 چهارشنبه 08 مرداد 1393 نظرات (0)

حتما شما هم بسیاری از مردهایی را که درست چند ماه بعد از ازدواج خسته و ناامید می شوند و مدام از تصمیم شان ابراز پشیمانی می کنند را دیده اید.

 

شاید با دیدن چنین مردهایی حتی نسبت به تصمیم ازدواج خودتان هم تردید کنید یا از این که همسر آینده شما هم به هیولایی که آن ها از آن صحبت می کنند تبدیل شود

 

دچار ترس و اضطراب شوید اما بهتر است به جای اینکه نقش مردهای ضعیف را بازی کنید و با ترس های بیهوده زندگی تان را به بازی بگیرید، با دنیای زنانه بیشتر آشنا شوید.

 

اگر شما دنیای زنان را خوب بشناسید، دیگر نه او شما را آزار خواهد داد و نه شما به هیولای زندگی همسرتان تبدیل خواهید شد.

 

● دایره المعارف باشید

 

اگر می خواهید ازدواج موفقی داشته باشید، باید تحقیقات تان را از سال ها قبل آغاز کنید. زن زندگی شما تنها همسرتان نیست. مادر، خواهران، خاله ها و عمه ها هم می توانند منابع خوبی برای تکمیل شناخت شما باشند و با ریزبینی رفتار آن ها را مورد بررسی قرار دهید.

 

ببینید چه چیزهایی اکثر آن ها را آزار می دهد و چه رفتارهایی خوشحال شان می کند. خجالت نکشید! اگر ابهام یا سوالی دارید از آن ها بپرسید و اطلاعات تان را تکمیل کنید. شاید باور نکنید اما زمانی که ازدواج می کنید، این اطلاعات می توانند زندگی تان را نجات دهند.

 

شایدآدم ها در برخی ریزه کاری های رفتاری و شخصیتی با هم تفاوت داشته باشند اما واقعیت این است که ویژگی های شبیه به هم بسیاری دارند و اگر یکی را بشناسید موفقیت بیشتری در شناختن دیگری خواهید داشت.

 

● گوش کنید و توجه کنید

 

شاید ندانید که چطور می توانید یک زن را عاشق خود کنید و همیشه او را عاشق نگه دارید اما این اتفاق یک کلید دارد؛ «توجه» تازمانی که همسرتان توجه شما نسبت به خودش را می بیند عاشق شما می ماند و در این زندگی احساس امنیت می کند.

 

یکی از مهم ترین و البته آسان ترین راه های نشان دادن این توجه گوش کردن است. قبلا هم گفتیم که زنان دوست دارند شنیده شوند اما راه های دیگری هم وجود دارد.

 

از نظر خیلی از زن ها، توجه به ریزه کاری های زندگی و مشکلات مالی یکی از نشانه های توجه و البته قدرت مردانه است.

 

اگر دوست دارید این ۲ حس را در او هم بیدار کنید، باید مراقب اتفاقاتی که در زندگی تان می افتد باشید و با پیش بینی کردن اغلب آن ها به همسرتان این اطمینان را بدهید که تحت حمایت و البته توجه شما قرار دارد.

 

● در چشم او نگاه کنید

 

یکی از مهم ترین کارهایی که زنان را آرام می کند این است که همسرشان موقعیت و شرایط شان را درک کند. وقتی می خواهید در مورد او قضاوت کنید، اول تلاش کنید که دنیا را از چشم یک زن ببینید.

 

برای انجام این کار باید به مرحله اول برگردید و از شناختی که پیش از این در مورد زنان به دست آورده اید استفاده کنید.

 

اگر شما با بعضی اتفاقات ناخوشایندی که زنان به لحاظ جسمی و اجتماعی با آن روبه رو هستند و مشکلاتی که به همین دلایل پشت سر می گذارند آشنا باشید، بهتر می توانید به همسرتان کمک کنید و در شرایط سخت در تصمیم گیری ها کمکش کنید.

 

● زندگی اش را خاکستری نکنید

 

زن ها به شادی های شان اهمیت زیادی می دهند. اگر ازدواج آن ها را از تمام لحظات لذت بخش و شادی آورشان دور کند، خیلی زود دلسرد خواهند شد و میل شان را به آن زندگی از دست خواهند داد.

 

اشکالی ندارد که گاهی با هم بازی کنید، تفریحات یا ورزش های مشترکی را انجام دهید یا شرایطی را فراهم کنید که از ته دل بخندید.

 

وقتی شما مهم ترین آدم زندگی او هستید و بیشتر از هر کسی با او وقت می گذارید، پس مسئولیت بیشتری برای تزریق شادی به زندگی اش دارید.

 

اگر زندگی مشترک را به یک کار اداری با وظایف مشخص و زمان و مکان مشخص تبدیل کنید خیلی زود او را از دست می دهید. پس تلاش کنید که طراوت زندگی تان را حفظ کنید.

 

● تهدید نکنید

 

قدم بعدی حرف زدن است. شما یا باید در مورد مشکلات تان مشاجره و دعوا کنید یا این که با گفت و گو کردن آن ها را حل کنید. اگر برای شناخت هم وقت بگذارید می توانید به راه دوم نزدیک تر شوید.

 

هیچ وقت او را با سکوت تان تهدید نکنید و اگر نظر مخالفی در مورد موضوعی دارید، با استدلال و گفت و گو همسرتان را قانع کنید. اگر او ناراحتی شما را متوجه شده و دلیل آن را می پرسد، با تلخی نگویید

 

«هیچی!» بلکه سعی کنید با حرف های تان خودتان را بیشتر به او بشناسانید و به سمتی بروید که دیگر دلیلی برای این ناراحتی ها وجود نداشته باشد.

 

● قاضی باشید

 

اگر از نظر شما همسرتان زنی حسود و حساس است، باید علتش را در خودتان جست و جو کنید. درست است که برخی آدم ها ممکن است به خاطر مشکلات روانی چنین علائمی را مرتب از خود بروز دهند اما اغلب آدم هایی که دچار چنین حسی می شوند، دلیلی برای داشتن آن دارند.

 

دلیلی که اگر مرتبا تکرار شود، می تواند آرامش و سلامت روان شان را به خطر بیندازد. اگر این نشانه ها را در همسرتان می بینید نگاهی به رفتارهای خود بیندازید.

 

هیچ چیزی را بی اهمیت تصور نکنید. یک دروغ کوچک می تواند آغاز یک بی اعتمادی بزرگ باشد.

 

پس اول خودتان را قضاوت کنید و بعد او را. برای تبرئه کردن خودتان هرگز به او حمله نکنید و سعی کنید بدون توجیه های همیشگی و با رفتارهای تان به او اطمینان بدهید.

 

● خانه ای امن بسازید

 

برای آرامش همسرتان لازم است که یک خانه امن بسازید. اگر او به دلیلی منطقی از حضور بعضی آدم ها آزرده می شود دلیلی ندارد که پایه اصلی معاشرت های تان را بر حضور آن آدم ها بسازید.

 

خانه یکی از مهم ترین مکان هایی است که زنان به آن تکیه می کنند، پس او را هم در مدیریت این مکان و آدم هایی که به آن می آیند سهیم کنید و با حضور مداوم افرادی که آزارش می دهند او را مشوش نکنید.

 

از طرف دیگر به بهانه کار یا خستگی خودتان را در یک جزیره متروکه حبس نکنید. زمان هایی را برای حضور کسانی که هر دوی شما دوست شان دارید مشخص کنید و از این راه چند ساعت آرام را برای خودتان و البته همسرتان تدارک ببینید.

 

● زیادی عاقل نباشید

 

بعضی وقت ها لازم است این که درست و غلط چیست و چه کسی راست می گوید را فراموش کنید. وقتی او از موضوعی یا کسی ناراحت است مدام جمله هایش را تصحیح نکنید.

 

بگذارید احساساتش را بیان کند و نصیحت های تان را برای وقتی که آرام تر است بگذارید یا اگر او خواسته ای دارد که از نظر شما با برخی قوانین زندگی تان مغایر است، به جای چسبیدن سفت و سخت به این قوانین به آرامش زندگی تان فکر کنید.

 

اگر واقعا انجام این خواسته زندگی شما را زیبا تر می کند پس چه دلیلی دارد که با او مخالفت کنید و با نصیحت های مداوم ذهنش را خسته کنید؟

 

قرار نیست همیشه حق با شما باشد و نتوانید مخالفت او با نظرات تان را تحمل کنید. چه درست و چه غلط مطمئن باشید که تلفیق ۲ نظر خیلی بهتر از انجام یکی از آن هاست. از طرف دیگر همسر شما ممکن است ضعف های زیادی داشته باشد یا اشتباهات بسیاری را مرتکب شود.

 

قرار نیست شما این اشتباهات را یک روزه تصحیح کنید. با غلط گیری های مداوم اعتماد به نفس او را از بین نبرید و همه عاقل بودن تان را یک جا به زندگی تان تزریق نکنید.

منبع: مجله زندگی ایده آل

sahar29 بازدید : 153 چهارشنبه 08 مرداد 1393 نظرات (0)

شناخت فرد مناسب برای ازدواج کار ساده ای نیست. به خصوص که خصوصیات رفتاری فرد به فرد متفاوت است. اما در نظر داشتن خط قرمزها و اصول کلی می تواند تا حدود زیادی شما را از یک انتخاب نادرست نجات دهد.

 

در این جا خصوصیات اخلاقی ای را برای شما فهرست کرده ایم که برای شناختن آدم‌ها و چشم پوشی کردن از ازدواج با آنها کافیست.

 

منفی باف به معنای واقعی کلمه: آنها در هر شرایطی فقط مشکلات را می‌بینند. همیشه شکایت می‌کنند که آفتاب خیلی داغ است، باران گل‌های باغچه‌شان را خراب کرده، باد موهای‌شان را به هم ریخته و... خلاصه، فکر می‌کنند همه دنیا علیه آنهاست. همیشه مشکل را می‌بینند و هرگز راه‌حل را نمی‌بینند. آنها شکست را عاقبت هر کاری می‌دانند.

 

کسانی که فکر نکرده عمل می‌کنند: آنها براساس تصمیم‌های غریزی، آنی و واکنشی عمل می‌کنند! مثلا اگر چیزی را ببینند که خوش‌شان بیاید و چشم‌شان را در نگاه اول بگیرد بدون لحظه‌ای درنگ آن را می‌خرند. البته بعد یک چیز بهتر را می‌بینند و شروع می‌کنند به ناله و نفرین و چانه زدن برای به دست آوردن آن. اگر به دست‌اش بیاورند زود از یادش می‌برند و اگر به دست‌اش نیاورند زمان زیادی را صرف غم و اندوه ناشی از آن می‌‌کنند. چنین فردی آمادگی آن را دارد که یک شبه زندگی شما را به باد دهد! تصمیم های آنی و بدون فکر این فرد مانع از تفکر منطقی خواهد بود.


آنانکه گوش نمی کنند، حرف می زنند: این افراد خودشان را مدام توی بحث‌هایی درباره قهرمانان زندگی‌شان و گروه‌ها و دسته‌هایی که دوست دارند، می‌اندازند و در این راه از دروغ گفتن هم ابایی ندارند. وقتی کسی به آنها نصیحتی می‌کند، گوش‌های‌شان را می‌بندند و چیزی نمی‌شنوند. چنین فردی مصداق واقعی یک دندگی است. زندگی با چنین فردی به معنای حذف شما از تمام تعاملات و تصمیم گیری هاست.

 

کسانی که وقت‌شان را زیاد هدر می‌دهند: تقسیم زمان و استفاده از آن یکی از مهم ترین عوامل موفقیت است. برای یک آدم ناموفق، زمان کم ارزش است. کسی که وقت خود را به سادگی هدر می دهد گزینه مناسبی برای ازدواج نیست جون نه تنها قدر خود را نمی داند بلکه انگیزه کافی برای موفقیت و پیشرفت ندارد.


حسود هرگز نیاسود! آنها حسودند! خودشان را در موفقیت‌های دیگران سهیم می‌بینند و دیگران را سهیم در شکست‌های‌شان و به جای اینکه کار و تلاش‌شان را بیشتر کنند شروع می‌کنند به شایعه‌سازی و زیر‌آب‌زنی دیگران و با این کار سعی می‌کنند دیگران را از معرکه به در کنند و جای آنها را بگیرند. ین افراد هیچ وقت از حال و گذشته خود راضی نیستند و مدام در حال خراب کردن موقعیت خود و اطرافیانشان هستند. حتی اگر این اطرافیان شما و خانواده تان باشید.


به دنبال ساده ترین راه: آنها همیشه به دنبال ساده ترین و کوتاه ترین راه هستند. نمی‌خواهند به هیچ عنوان به خودشان کمی زحمت بدهند؛ در حالی که یک زندگی خوب می‌خواهند. نکته‌ای که این آدم‌ها نمی‌دانند این است که پنیر مجانی فقط در تله‌موش پیدا می‌شود! و هیچ چیزی بدون تلاش به دست نمی‌آید. زندگی خوب آدم‌های موفق بر استمرار و اشتباه و درس گرفتن از آن اشتباهات بنا می‌شود. آنها ثابت‌قدم هستند و در راه رسیدن به هدف‌های‌شان تسلیم نمی‌شوند. آنها خطا می‌کنند اما آنها را تکرار نمی‌کنند و از میان خطاهای‌شان، نکته‌های مثبت را بیرون می‌آورند.

 

راحت تسلیم می‌شوند: آدم‌های ناموفق در شروع هر کاری سعی و تلاش نشان می‌دهند اما چیزی نمی‌گذرد که همه شور و شوق‌شان را از دست می‌‌دهند. مخصوصا وقتی با اشتباهی از خودشان روبه‌رو می‌شوند. به محض وقوع این اتفاق، کارشان را ترک می‌کنند و دنبال کار دیگری می‌گردند. البته اتفاقی نمی‌افتد؛ چون باز همان داستان و همان نتیجه تکرار می‌شود. آدم‌های ناموفق پافشاری خاصی در دنبال کردن رویاها و کارهایی که دوست دارنـد انجـام بدهند، ندارند.

منبع: برترین ها

sahar29 بازدید : 107 چهارشنبه 08 مرداد 1393 نظرات (0)

در اينجا مي خواهيم شما را با راه هاي بدبخت شدن در ازدواج آشنا کنيم!

 

1– احساسي!

 

کاملااحساسي تصميم بگيريد. در همان نگاه اول يک دل نه صد دل عاشق شويد. هرچه زودتر و شديدتر شيفته طرف مقابلتان شويد، احتمال بدبختي شما بيشتر خواهد شد.

 

حتما شنيده ايد که عشق آدم را کور مي کند، خب اين همان عشق کور است. وقتي اين طور شيفته مي شويد ديگر عقلتان از کار مي افتد و بقيه ماجرا را هم خودتان بهتر مي دانيد!

 

2 – جرو بحث کنيد

 

تغيير کنيد. به محض شروع رابطه (يا حتي قبل از شروع آن!) شروع کنيد به تغيير کردن. اين تغيير بايد در راستاي علايق طرف مقابلتان باشد. بلافاصله دريابيد که او چه جور آدمي است و فوري مثل او شويد. بعد هم هرچه او گفت بگوييد: «من هم همين طور، عزيزم!» دقيقا همان چيزي شويد که او مي خواهد. شايد فکر کنيد اين مکانيسم چندان موثر نيست، اما به شما اطمينان مي دهم که هست: با اين کار هم هويت خودتان را از دست مي دهيد، هم طرف مقابلتان را گول مي زنيد و هم بعد از مدتي ديگر نمي توانيد تغييرات تان را حفظ کنيد و خودتان مي شويد و تازه اينجا شروع جرو بحث ها و اختلافات است! البته تاثيرات گسترده ديگري هم دارد که وقتي به اين توصيه عمل کنيد خودتان مي فهميد.

 

3 – معيارهايي منطقي؟!

 

در معيارهايتان تجديدنظر کنيد. فهرستي از معيارهايتان را براي انتخاب همسر تهيه کنيد. اگر مواردي مثل تفاهم داشتن، تناسب فرهنگي و خانوادگي، شخصيت مناسب و از اين قبيل در آن بود بلافاصله آن را خط بزنيد. کجاي دنيا ديده ايد که کسي با معيارهايي چنين منطقي و درست بدبخت شده باشد؟ معيارهاي مهم تري مثل ماشين و خانه شيک، پدر پولدار، خوش تيپي و از همه مهم تر خوشگلي و جذابيت را جايگزين آنها کنيد.

 

4 – حسادت کنيد

 

چشم و هم چشمي کنيد. ببينيد دخترخاله لوس و پرافتاده تان با چه کسي نامزد کرده، بعد معيارهايي انتخاب کنيد که پوز او را بزنيد. مثلا اگر نامزد او پرادو دارد، مال شما بايد بي ام و آخرين مدل داشته باشد. اگر پسرعمو با يک دکتر ازدواج کرده، فوري دست به کار شويد و به هر قيمتي که شده يک پروفسور براي خودتان دست و پا کنيد.

 

5 – ساده لوح باشيد

 

ساده باشيد. اصلا منظورم از ساده بودن، ساده زيستي نيست، بلکه ساده لوحي است. به راحتي گول بخوريد. همه حرف هاي طرف مقابل را – حتي اگر تابلو است که دارد خالي مي بندد – با يک لبخند مليح بپذيريد و تاکيد کنيد که او صادق ترين فردي است که در عمرتان ديده ايد! به همه حرف هايش گوش کنيد و هرچه از شما خواست انجام دهيد. به طور کلي سهل الوصول باشيد.

 

6 – دروغ بگوييد

 

تا مي توانيد دروغ ببافيد. خودتان نباشيد. اين بهترين فرصت است که مي توانيد همه آرزوها و آرمان هاي بربادرفته خود را زنده کنيد! کافي است کمي در درياي وهم و خيال غوطه ور شويد و بعد هرچه به زبانتان مي آيد بگوييد. از مسافرت هاي خارجي گرفته تا صداقت و نجابت و... درمورد خودتان، خانواده تان، دوستانتان، شغل و درآمدتان، محيط کاريتان و خلاصه هرچه به دست تان مي رسد دروغ بگوييد.

 

7 – وعده سر خرمن!

 

وعده هاي بي اساس بدهيد. مي توانيد براساس دروغ هايتان وعده و وعيدهاي واهي هم بدهيد. اصلا نيازي نيست به ميزان توانايي خودتان و امکان پذيربودن وعده ها حتي فکر هم بکنيد. وقتي در کنار دروغ ها چهارتا وعده پوچ هم سوار شود، معرکه مي شود!

اگر يکي، دوتا از اين اصول را به کار ببنديد، بدبخت شدنتان تضمين مي شود.

منبع:مجله موفقيت 

sahar29 بازدید : 514 دوشنبه 06 مرداد 1393 نظرات (1)
خانم‌ها عاداتی دارند که مردها را ناراحت می‌کند...!!می‌خواهیم 8 نمونه از همین عادات را با هم مرور  کنیم.

 

آیا تا به حال شده در حالی که گمان می‌کردید لحظات فوق‌العاده خوبی در کنار همسرتان دارید، ناگهان او عصبانی شده و شروع به ایراد گرفتن از شما کند؟ متاسفانه اغلب خانم‌ها عاداتی دارند که مردها را ناراحت می‌کند...

 

1 جاروبرقی کشیدن در وقتی که وقتش نیست!

 

ساعت 8 شب است، همسرتان از محل کار به خانه برگشته و روی کاناپه در حال استراحت و تماشای تلویزیون است. شما که تا به حال مشغول امور دیگر منزل و رسیدگی به کودکان بوده‌اید حال این فرصت را پیدا کرده‌اید که خانه را کمی جارو بکشید، پس با کمال احترام از همسر خود می‌خواهید دقیقه‌ای کودکان را زیر نظر بگیرد و پاهایش را بلند کند تا خانه را جارو بکشید اما متوجه عصبانیت همسرتان می‌شوید. بهترین راه این است که به او حق داده و جارو کشیدن را به فردا موکول کنید.

 

2 غرغر کردن موقعی که او دارد فوتبال می‌بیند

 

امروز بعد از ظهر از تلویزیون مسابقه فوتبال تیم مورد علاقه همسرتان پخش می‌شود. اما شما از فوتبال یا تیم مورد علاقه او متنفرید، بنابراین مدام در حالی که او در حال تماشای تلویزیون است در خانه راه می‌روید، غرغر می‌کنید و از تیم او یا حتی تماشای فوتبالش ایراد می‌گیرید. او که از کار شما کلافه شده ممکن است کاملا محترمانه از شما بخواهد ساکت باشید. نباید از عکس‌العمل همسرتان ناراحت شوید. فراموش نکنید در یک خانواده هر کسی حق دارد به علایق خود مشغول شود، اگر شما فوتبال دوست ندارید بهتر است آن ساعت برای گردش با دوستان‌تان قرار بگذارید یا به خرید بروید. اگر به علایق همسرتان احترام بگذارید شاهد احترام او به علائق خود خواهید بود.

 

3 بگو منو دوست داری بگو

 

به رستوران رفته‌اید و ساعات بسیار خوبی را با هم گذرانده‌اید. حال به خانه برمی‌گردید و در کنار همسرتان که مشغول تماشای تلویزیون است می‌نشینید و شروع می‌کنید به پرسیدن سوالات رمانتیک نظیر «چه‌قدر من رو دوست داری؟» ممکن است ابتدا همسرتان با گفتن یک یا دو جمله احساسش را به شما بیان ‌کند اما اگر سوالات ادامه یابد، ساکت شود و شما گمان کنید به شما بی‌علاقه است یا حوصله‌تان را ندارد. پرسیدن سوالات عاشقانه خوب است اما هر چیز زمانی دارد.

 

گاهی زنان با همسران خود مثل کودکان برخورد می‌کنند. مثلا مدام به او یادآوری می‌کنند که به دندانپزشک مراجعه کند. او ازدواج نکرده تا کسی همانند مادرش مدام او را نصیحت کند. 4 کی بود؟ چی بود؟ کجا بودی؟

 

«کی بود زنگ زد؟» «چی می‌خواست؟» «خوب تو بهش چه گفتی؟»

 

گاهی اوقات زنان بدون آنکه منظور خاصی داشته باشند، همسرانشان را بیش از حد سوال پیچ می‌کنند. در اینجاست که صبر همسران ممکن است تمام شود. فراموش نکنید بهترین کار این است که هرگز خیلی در کارهای همسرتان دخالت نکنید. اجازه دهید هر فردی زندگی شخصی خود را داشته باشد. وقتی اجازه می‌دهید همسرتان در زندگی شخصی‌اش رازهایی را برای خود نگه دارد، زندگی مشترک شما باثبات‌تر خواهد بود. این موضوع از نیاز های هر انسان است که احساس کند حریم او توسط دیگران حفظ میشود.

 

5 ادب کردن شوهر

 

گاهی زنان با همسران خود مثل کودکان برخورد می‌کنند. مثلا مدام به او یادآوری می‌کنند که به دندانپزشک مراجعه کند. فراموش نکند نان بخرد. روغن ماشین‌ را چک کند و... این حرف‌ها تنها می‌تواند سبب عصبانی شدن همسرتان شود. او ازدواج نکرده تا کسی همانند مادرش مدام او را نصیحت کند. اگر کاری را فراموش می‌کند تنها یک بار به او گوشزد کنید و قبل از آنکه نظرتان را در مورد کاری بدهید، منتظر شوید تا خود او درباره آن صحبت کند یا نظرتان را بخواهد.

 

6 افتادن از آن طرف بام

 

مدام به همسرتان زنگ می‌زنید، می‌خواهید تنها با او بیرون بروید و دوری‌اش را نمی‌توانید تحمل کنید؟ مردان شاید در ماه‌های اول ازدواج این روند را تحمل کند اما بعد از این عادت شما عصبانی خواهند شد. اجازه بدهید ساعاتی از روز را به حال خودش باشد و همراه با همکارانش ساعاتی را خوش بگذراند. بودن در کنار خانواده و همسر برای شوهر شما لذت بخش است اما او نیاز دارد تا زمانی را با دوستان خود بگذراند .

 

پرسیدن سوالات عاشقانه خوب است اما هر چیز زمانی دارد. انتظار نداشته باشید همسرتان همیشه آماده احساسات رمانتیک شما باشد.

 

7 الان میام!

 

ساعت 8 به تولد یکی از دوستان همسرتان دعوت شده‌اید و با آنکه همسرتان نیم ساعت است آماده روی کاناپه نشسته. شما هنوز به دنبال این هستید که چه روسری با پیراهن‌تان جور است و او مدام تکرار می‌کند که زود باش، همین لباس خوب است و... تا آنکه در نهایت از دست شما عصبانی می‌شود. بهترین کار این است که شما یک یا دو ساعت پیش از ساعت مقرر انجام کارهای خود را آغاز کنید تا وقتی او آماده می‌شود شما دیگر کاری برای انجام دادن نداشته باشید.

 

8 انتقاد از مادرشوهر

 

«مادرت را خیلی دوست دارم ولی بهتر بود قبل از آنکه بیان حداقل اول زنگ می‌زدند.» شاید حق با شما باشد ولی حتی یک انتقاد محترمانه از مادر همسرتان ممکن است او را ناراحت کند. اگر می‌خواهید در دید همسرتان و خانواده‌اش بهترین باشید هرگز از مادر همسرتان ایراد نگیرد. بهتر است در این گونه مواقع انتظارات خود ر ا به صورت صریح و شفاف و البته محترمانه با خود ایشان در میان بگذارید و اگر برای شما اهمیتی ندارد حتی از مطرح کردن آن با همسرتان بپرهیزید . درست است که گاه به سنگ صبوری نیاز دارید اما اگر موجب دلخوری همسرتان می شود از آن اجتناب کنید.

منبع:سلامت

 

جذاب ترین های عروس مهتاب :

عشق زیباست و حرمت دارد

چند نوع شوهر داریم ؟

sahar29 بازدید : 89 دوشنبه 06 مرداد 1393 نظرات (0)

جدی گرفتن ده توصیه ساده، شما را به بهترین شوهر دنیا برای همسرتان تبدیل می‌کند. جدی گرفتن ده توصیه ساده، شما را به بهترین شوهر دنیا برای همسرتان تبدیل می‌کند. اگر شما هم از آن دسته آقایانی هستید که خود را در کار و مشکلات روزانه غرق کرده‌اید‌، بهتر است چند دقیقه‌ای دست از سر قبض‌های پرداخت نشده آب‌، برق و گاز‌....و قسط‌های عقب مانده شهریه بچه‌ها بردارید‌ و فقط با برداشتن ۱۰ گام ناقابل‌، مثل همیشه برای همسرتان بهترین شوهر دنیا باشید‌:

 

● گام ۱. خانم‌ها مقدم‌اند !برای یک بار هم که شده دنیا را از چشم همسرتان ببینید‌. شاید تا به حال اصلاً به این موضوع توجه نکرده باشید که ممکن است خدای نکرده علایق و خواسته‌های خانم‌تان با علایق شما کاملاً متفاوت باشد‌! اما حالا وقتش شده که به قول معروف‌، چشم‌هایتان را بشویید و جور دیگر ببینید‌.

 

● گام ۲. خواباندن بچه‌ها هم لذتی دارد‌، امتحان کن. هفته‌ای یکبار به همسرتان مرخصی بدهید و وظیفه خواباندن بچه‌ها را شما به عهده بگیرید‌، تا حداقل خانم‌تان یک ساعت سرو صدای بچه‌ها را فراموش کرده و با خیال راحت این وقت را برای خواندن کتاب‌، انجام کارهای شخصی عقب‌افتاده و یا حتی برای گشت زدن در اینترنت اختصاص دهد‌. مطمئن باشید با این کار دعای خیر همسرتان همیشه پشت سر شما خواهد بود‌.

 

● گام ۳. عذرخواهی هم کلمه مفیدی است ! در این یک مورد با شما همدردی می‌کنیم‌، چون به همان اندازه که عذرخواهی از طرف مقابل ساده به نظر می‌آید‌، احتمالاً به همان اندازه هم برایتان سخت‌ترین کار روی زمین خواهد بود‌. اگر تا به حال متوجه شده باشید ازدواج شباهت زیادی به مسابقه دوی ماراتن دارد‌، چر ؟ از این جهت که هر چقدر در بگو‌مگوهای خانوادگی زود از کوره در بروید‌، زودتر از پا می‌افتید و ادامه زندگی زناشویی برای شما سخت‌تر و خسته‌کننده‌تر می‌شود . اما فقط کافیست یکبار هم که شده با قضیه جور دیگری برخورد کنید‌، رفتار آرام و متانت‌آمیز بهترین مسکن برای آرام کردن موقتی تنش‌های رفتاری است‌، اما اگر احیاناً شما مقصر بودید‌، می‌توانید تنها با به زبان آوردن یک عذرخواهی ساده پرچم صلح را به همسرتان نشان داده و اجازه ندهید دلخوری پیش آمده بزرگ و بزرگتر شود‌.

 

● گام ۴. از همسرتان برای اینکه شما را تحمل می‌کند تشکر کند شاید حتی خواندن این گام هم به مذاقتان خوش نیاید‌، چه رسد به عمل کردن به آن‌. اما منظور ما این نیست که در مقابل همسرتان بنشینید و در حالی که لیستی از اشتباهات خود تهیه کرده‌اید‌، مورد به مورد را شرح داده و به‌خاطر آنها عذرخواهی کنید‌ نه‌! مسلماً برای هر مردی پیش آمده که قول و قرارهایش را فراموش نماید یا با دیدن دوستان خود آن‌چنان زمان و مکان را گم کند که ساعت‌ها همسرش را چشم انتظار نگه دارد‌. اما همین اندازه که به او بگویید زندگی کردن با شما چندان هم کار ساده‌ای نیست و به‌خاطر صبر و تحمل همسرتان از او تشکر کنید‌، کفایت می‌کند.

 

● گام ۵. کمی ‌و فقط کمی ‌از ریخت و پاش‌های خودتان را جمع کنید باور کنید آسمان به زمین نمی‌آید اگر استکان چای قند پهلوی آخر شب‌، یا لیوان چایی صبحانه خود را از کف اتاق و یا از روی میز صبحانه به سینک ظرفشویی انتقال دهید‌. از ما به شما نصیحت‌، تحقیقات نشان داده استکان چای یکی از معضلات زندگی مشترک و عامل بسیاری از جدایی‌ها بوده‌!

 

● گام ۶. برای با هم بودن زمان بگذارید شما هم از آن دسته افرادی هستید که با شنیدن نام دوران نامزدی به یاد شام‌های خاطره انگیزی می‌افتید که در یک رستوران دنج خورده‌اید‌؟ چه اشکالی دارد اگر حتی با وجود داشتن دو فرزند برای گذاشتن قرارمدارهای این‌چنینی باز هم زمانی را معین کنید‌؟! می‌توانید بچه‌ها را نزد یکی از دوستان خود بگذارید و مثل آن روزها فقط برای با هم بودن شام را بیرون از خانه صرف کنید‌.

 

● گام ۷. آراسته و خوش تیپ باشید سعی کنید همیشه به آراستگی و مرتب بودن ظاهر خود اهمیت دهید‌. این برای خانم‌ها نکته مهمی‌ است‌.

 

● گام ۸. شما هم به تمدد اعصاب نیاز دارد گاهی وقت‌ها شرایطی را ایجاد کنید که برای چند ساعتی کمی‌ از محیط خانواده و مسئولیت‌های خود فاصله بگیرید‌. مثلاً با دوستانتان به کوه بروید و یا به ورزش‌های مورد علاقه‌تان بپردازید تا شادی و نشاط و آرامش باعث تجدید نیروی از دست رفته‌تان شده ‌و وقتی به خانه بر‌می‌گردید‌، به مردی ایده‌آل برای زندگی تبدیل شده باشید‌.

 

● گام ۹. مسئولیت تصمیمات خود را شخصاً به عهده بگیرید هیچ وقت و در هیچ شرایطی از پذیرش عواقب تصمیمات خود شانه خالی نکنید‌. اگر شما به هر دلیلی نمی‌توانید دعوت پدر و مادر‌تان را برای مهمانی شب جمعه قبول کنید‌، خودتان گوشی تلفن را برداشته و به آنها اطلاع دهید‌. هیچ وقت مسئولیت چنین کاری را به گردن همسرتان نیندازید.

 

●‌ گام ۱۰. فراموش نکنید روزی شما هم فرهاد کوه‌کن بودید یادتان می‌آید قبل از ازدواج چقدر به رفتارها و حرکات خود توجه داشتید و چقدر سعی می‌کردید با پرستیژ و تاثیرگذار باشید‌؟! اما احتمالاً دیگر مدت‌هاست که خبری از آن فرهاد کوه‌کن نیست و او هم در میان روزمره‌گی هر روزه‌تان گم شده .

 

اما هنوز هم دیر نشده از همین امروز هر کاری که می‌توانید برای گرم کردن آتش زندگی‌تان انجام دهید‌، کاری کنید تا مثل گذشته همسرتان را تحت تاثیر قرار دهید و از بودن در کنار یکدیگر راضی باشید.

منبع:خانواده سبز

sahar29 بازدید : 120 دوشنبه 06 مرداد 1393 نظرات (0)

آقایان محترم شاید ندانید که یک جمله ساده چقدر می تواند روی زندگی مشترک تان تاثیر بگذارد و اعتماد همسرتان به شما و زندگی مشترک تان را بیشتر کند. اگر از آن دسته مردهایی هستید که فکر می کنند، جملات اهمیتی ندارد و تنها چیزی که مهم است درون شماست، کاملا در اشتباهید. تا زمانی که با این احساسات درونی تان جمله ای نسازید و همسرتان را از آن ها با خبر نکنید، هیچ اتفاق خوبی در زندگی مشترک تان نخواهد افتاد. اگر هم از اهمیت این جملات باخبرید اما نمی دانید چه بگویید و از کجا شروع کنید، بهتر است از این توصیه ها کمک بگیرید و با دنیای زنان آشنا تر شوید. باید باور کنید که دنیای ذهنی زنان و مردان تفاوت زیادی دارد و اگر می خواهید همسرتان را خوشحال کنید باید به دنیایش وارد شوید و او را به شیوه خودش آرام و شاد کنید.

 

● چقدر زیبایی...

 

زن ها دوست دارند ظاهرشان را ستایش کنید و گاهی به آن ها بگویید که چه چهره زیبا یی دارند. حتی اگر همسر شما واقعا به این زیبایی نباشد از این که گمان کند در نظر شما این طور به نظر می رسد، احساس غرور خواهد کرد. البته بی گدار به آب نزنید و بدون آن که برای حرف تان دلیلی داشته باشید او را ستایش نکنید. چون درست در زمانی که به همسرتان می گویید، چقدر زیبا هستی... او دلیل شما را خواهد پرسید و خواهد گفت از چه نظر؟ پس سعی کنید برای این ادعای تان جزئیاتی را هم مطرح کنید و به این فکر کنید، چه چیز در او زیباتر است و بعد سراغ تعریف کردن بروید.

 

● تو خیلی خاصی...

 

این که همسر شما بشنود که او فردی بی همتاست و هیچ زن دیگری نمی توانسته شما را به این اندازه خوشبخت کند، یک حس فوق العاده به او می دهد. زن ها دوست دارند، بدانند که با تمامی گزینه های دیگری که شاید همسرشان به آن ها برای ازدواج درنظر داشته فرق می کنند و آن ها ویژگی هایی دارند که از نظر شوهرشان در هیچ کدام از زن های دور بر هم وجود ندارد. شما باید این خاص بودن را به او گوشزد کنید و بگویید که کدام یک از ویژگی های همسرتان بیش از دیگر ویژگی ها، شما را تحت تاثیر قرار داده. این موضوع نه تنها حس خوب مورد توجه قرار گرفتن و قدردانی شما را به او می دهد بلکه باعث می شود که او تمرکز بیشتری روی ویژگی های مثبتش داشته باشد و برای پررنگ کردن شان تلاش کند. زن ها دوست دارند از شوهرشان بشنوند که پر از صفات مثبت هستند و این که همسرشان به دلیل همین صفات به آن ها افتخار می کند.

 

● با تو بودن بی نظیر است...

 

زن ها دوست دارند، همسرشان به رابطه ای که دارد افتخار کند و به دلیل آرامشی که در این رابطه دارد هم از آن ها قدردانی کند. این قدردانی ممکن است به شکل های مختلفی صورت بگیرد. مثلا وقتی مردی زودتر از سر کار می آید و به همسرش می گوید، دوست داشتم امروز بیشتر کنار تو باشم یا این که دوست دارم وقتم را بیشتر با تو بگذرانم و باقی مانده کارهایم را هم کنار تو انجام دهم می تواند یک حس فوق العاده را در زنان ایجاد کند. با شنیدن این قدردانی ها زن برای بیشتر درک کردن همسرش تلاش خواهد کرد و برای این که همسرش در ساعات بیشتری که در خانه است آرامش داشته باشد و این اتفاق را تکرار کند، مصمم تر خواهد شد. آن ها از این تصور که مردشان دوست دارد ساعتی از روز را تنها کنار او و تنها برای استفاده از وقت ۲نفره شان مشخص می کند بیش از هر چیزی خوشحال می شوند.

 

● دوستت دارم...

 

اگر می خواهید همسرتان از این که دوستش دارید مطمئن شود چاره ای جز گفتن این حرف ندارید اما مهم تر از گفتن این حرف ها عملکرد شماست. زن ها دوست دارند عشق تان را با کارهای تان نشان دهید. دادن یک شاخه گل، یک هدیه بی مناسبت، پیامک های احوالپرسی طول روز و خیلی کارهای ساده دیگر می تواند تاثیر خاصی روی رابطه شما بگذارد و این زندگی را در چشم همسرتان افتخار آمیزتر کند اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود، شما باید مراقب تمام حرف هایی که میان تان رد و بدل می شود باشید و فکر نکنید کلمات تاثیر چندانی ندارند. مهم تر از همه این که باید مراقب قول هایی که به همسرتان می دهید باشید. گرچه پاسخ مثبت شما به خواسته های همسرتان می تواند او را خوشحال کند اما عمل نکردن به وعده های کوچک و بزرگ تان مشکل را چند برابر خواهد کرد و تاثیری منفی روی نگاه همسرتان به شما و رابطه خواهد گذاشت.

 

● متاسفم...

 

برای زن ها مهم ترین اتفاقی که می تواند بعد از یک دعوا یا دلخوری پیش بیاید، شنیدن عذرخواهی مردشان است. آن ها دوست دارند تاسف واقعی شما را ببینند و بعد از این دلخوری ها مورد دلجویی قرار گیرند. غرورتان را کنار بگذارید و اگر اشتباه کرده اید قبل از توضیح دادن دلایل تان از او عذر خواهی کنید. این که شما بدون گفتن این که پشیمانید شروع به توضیح دادن و دلیل تراشی کنید می تواند ناراحت کننده ترین واکنش بعد از دعوا برای یک زن باشد. پس اگر نمی خواهید اوضاع را از این که هست خراب تر کنید با یک جمله ای که از ته دل می گویید همه چیز را رو به راه کنید؛ بگویید: ببخشید و متاسفم!

 

● همه چیز را درست می کنم...

 

حتی اگر یک سوپرمن نباشید باید بتوانید به همسرتان اطمینان دهید که همه چیز تحت کنترل است و تا زمانی که در کنارش هستید نمی گذارید زندگی تان را چیزی تهدید کند. گرچه شما با رفتارهای تان باید این اطمینان را در او ایجاد کنید اما در لحظاتی که او از ته دل غمگین است و احساس اضطراب می کند باید این جمله جادویی را به کار ببرید و به او آرامش دهید. اگر فکر می کنید فراهم کردن امکانات زندگی برای شاد کردن همسرتان کافی است اشتباه می کنید. ایجاد احساس آرامش و اطمینان و گاهی بیان کردن این جملات او را بسیار آرام تر و اعتمادش به زندگی مشترک تان را هم بیشتر خواهد کرد.

 

● بیا صحبت کنیم...

 

اگر همسرتان مدتی است که ناراحت یا پریشان است اما توضیحی در این مورد به شما نمی دهد، باید خودتان پیش قدم شوید. شاید او مشکل بزرگی دارد که گفتنش برایش آسان نیست و شاید هم منتظر جرقه ای از طرف شماست. یادتان نرود که هیچ ناراحتی بی دلیل نیست و این که شما از کنار این پریشانی ها بگذرید و آن ها را جدی نگیرید، می تواند همسرتان را ناراحت تر از آنچه هست کند و حتی گاهی زندگی مشترک تان را هم زیر سوال ببرد. پس بعد از هر دلخوری که بین تان پیش می آید یا حتی زمانی که می بینید رفتار همسرتان تغییر کرده اما دلیلش را نمی دانید، به او پیشنهاد گفت وگو دهید و حتی اگر از این گفت وگو طفره رفت برایش توضیح دهید که شنیدن حرف ها و احساساتش چقدر برای شما اهمیت دارد و چقدر برای بهتر کردن زندگی مشترک تان اشتیاق دارید.

منبع:مجله زندگی ایده آل

 

جذاب ترین های عروس مهتاب :

برترین های لباس عروس

مردها چی دوست دارند؟

sahar29 بازدید : 86 دوشنبه 06 مرداد 1393 نظرات (0)

ما مدافع دروغ گفتن به هم نیستیم ولی بروز و افشای هر حقیقتی كه در سرتان جرقه می زند را هم توصیه نمی كنیم .

 

هر زن و مردی که تشکیل یک خانواده را می دهند باید بتوانند درباره همه چیز با هم صحبت کنند بدون آنکه ترسی داشته باشند. اما این آزادی مرزی هم دارد ؟!

 

بعضی از زوج ها در ملاقات های اول اونقدر مراقب و محتاط هستند که مبادا درباره همسر و یا نامزد سابقشان صحبت کنند که در تمام مدت ملاقات عصبی هستند.

 

رو راستی و راستگویی جز حیاتی هر رابطه ای است اما زوجها همواره می بایست مراقب آنچه كه به هم می گویند باشند و این مراقبت را هرگز قطع نكنند . كلمات می توانند آسیب برسانند و حرفهای نسنجیده می تواند نزدیكترین زوجها را از هم دور كند .

 

ما مدافع دروغ گفتن به هم نیستیم ولی بروز و افشای هر حقیقتی كه در سرتان جرقه می زند را هم توصیه نمی كنیم .

 

در اینجا به ذكر 5 حقیقت می پردازیم كه بهتر است برای همیشه نزد خود نگه داشته و آن را افشا نكنید،اگر كه می خواهید رابطه ای شكوفا و موفق داشته باشید .

 

1 .از نظر شما دوست همسرتان جذاب است

 

این مهم نیست كه شما هرگز با دوست همسرتان فتح باب رمانتیكی نداشته اید . مسئله این نیست . مسئله مهم این است كه مقایسه یك جانبه همسرتان با زنی كه به او نزدیك است به شدت احساسات او را جریحه دار خواهد كرد. اعتراف جزیی شما می تواند موقتاً بین او و دوست مورد بحث تفرقه ایجاد كند اما بدانید آنچه بر اثر این اعتراف شما خراب می شود ، رابطه او با خود شماست .

 

2 . او می بایست بیشتر آرایش كند

 

تشویق همسر به داشتن آرایش بیشتر معادل این است كه به او بگویید زشت است . آرایش الزاماً یك نوع ماسك است در حالی كه ممكن است او سخت كوش بودن را به زیبا بودن ترجیح دهد. علاقه نشان دادن به ظاهر همسر خوب است . به عنوان مثال اگر كه می خواهد در انتخاب لباس كمكش كنید .

 

زنها وقتی خسته هستند دوست ندارند آرایش كنند چرا كه آقایان متوجه خستگی پنهان شده در پس این چهره آماده شده می شوند . با این حال آنها آرایش می كنند تا زیباتر به نظر آیند . با این وجود رفتاری اتخاذ نكنید كه به نظر برسد شما سعی دارید او را به آن چیزی كه نیست تبدیل كنید و این یعنی پاشیدن تخم نا امنی .

 

3 . یك زمانی قصد داشتید او را ترك كنید

 

روابط موفق بر مبنای این فرضیه خوش بینانه كه شما همدیگر را دوست دارید ساخته می شود . این حقیقت حباب امنی ایجاد می كند كه رابطه تان در آن می تواند رشد كند و شكوفا گردد . اقرار می كنید كه" یك زمانی قصد داشتید این رابطه را بر هم بزنید" و آن حباب امن را می ترکد و از آن لحظه به بعد همسر شما مرتبا از خود می پرسد كه" آیا او واقعاً با من خوشحال است ؟!"

 

4 . هر چیزی درباره زندگی جنسی با همسر سابقتان

 

امكان دارد فكر كنید كه شما و همسرتان خوشحال هستید و اونقدر در كنار هم احساس امنیت می كنید كه گاه گاهی" در مورد كارهایی كه در روابط قبلیتان انجام داده اید صحبت كنید و بخندید ". مسئله این نیست . مسائل جنسی موضوعی است كه با شك و ناامنی همراه است و به محض اینكه درباره نوع رابطه خود با همسر سابقتان صحبت كنید نا امنی های همسرتان در زندگی فوران خواهد كرد.

 

رابطه جنسی مسئله ایست کاملا خصوصی که فقط به خلوت شما و همسرتان مربوط می شود نه هیچ كس دیگر . به محض باز كردن پای شخص ثالث به محدوده مسائل جنسی این پیمان نقض می گردد و صمیمیت از بین می رود.

 

در حقیقت باید هر گونه صحبت درباره همسر سابقتان را تا جایی كه ممكن است محدود نمایید . شاید این مسئله كمی بغرنج و پیچیده گردد اگر كه مجبور باشید بعد از طلاق به خاطرحمایت از فرزندان تعاملاتی جزئی با همسر سابقتان داشته باشید اما اجازه ندهید این تعاملات حالت احساسی به خود بگیرد . تحسین و یا انتقاد از همسر سابق برای رابطه حال حاضر تان جزءخبرهای بد می باشد .

 

5 . او خیلی حرف شما را قطع می كند

 

اغلب آقایان از زیاد صحبت كردن خانمها گله دارند، اما دلیل این موضوع این است كه آنها به این كار علاقه دارند و با آن سرگرم می شوند . او از مصاحبت با شما لذت می برد .

 

اگر بخاطر این كارش از او انتقاد كنید الزاماً دارید به او می گویید كه برای حرف زدن با شما خاموش باشد .

 

از اینکه مانند بعضی زوجها كه ساكت می نشینند و با غذایشان بازی می كنند نیستید و خانه شما همیشه پر از انرژی است خوشحال باشید.

منبع:

seemorgh.com

 

جذاب ترین های عروس مهتاب :

چند نوع شوهر داریم ؟

عطر تنت

sahar29 بازدید : 74 دوشنبه 06 مرداد 1393 نظرات (0)

دوست همسرتان باشید
با همسرتان صحبت کنید، ذکاوت بیشتری به خرج دهید و لذت هایی را که با دوستانش تجربه می کند شناسایی کنید. چه بسا شما بتوانید آن شرایط را فراهم کنید. آنچه تفریح را لذت بخش می کند، احساس رهایی از مشکلات روزمره و افکار نگران کننده است. در صورتی که تفریح شما و همسرتان این گونه نیست، هوشیار باشید.در صورتی که دوستان همسرتان افراد مطمئنی از نظر اخلاقی نیستند و شما نگران سلامت همسرتان در ارتباط با اموری همچون اعتیاد هستید از اطرافیانتان کمک بخواهید. زندگی پیش از ازدواج همسرتان را، بررسی کنید اگر او پیش از این نیز ارتباط زیادی با دوستان خود داشته است؛ بنابراین همسرتان باید مهارت های زندگی مشترک را دوباره آموزش ببیند و از مهارت ارتباط با دوستان و مدیریت آن آگاهی یابد. پس از یافتن پاسخ این سوالات می توانید متوجه شوید چطور می توانید برای حل این موضوع اقدام کنید.

بهترین رفتار در برابر حقیقت
بهتر بود مثالی از دروغ های گاه و بیگاه همسرتان را عنوان می کردید. با این حال ابتدا شرایطی را که در آن همسرتان دروغ می گوید شناسایی کنید. گاهی خود ما باعث می شویم طرف مقابلمان حقیقت را از ما مخفی نگاه دارد. نحوه برخورد شما با گفتن حقیقت از جانب همسرتان، بسیار حائز اهمیت است. چنانچه در هر صورت شما بدون منطق و با عصبانیت برخورد کنید، او را مجبور خواهید کرد جمله ای توجیه کننده، را در قبال حقیقت به شما تحویل دهد!

موانع را بشناسید
مهارت ایجاد تعادل بین تمامی امور زندگی موضوعی است که همه افراد به آن نیاز دارند و شما و همسرتان نیز از این امر مستثنا نخواهید بود. البته حضور شما نیز در کنار همسرتان و همراهی وی در این امور، دارای اهمیت ویژه ای است؛ چرا که زمانی که شما و همسرتان زندگی مشترکی را شروع کردید این تعهد را دادید در هر مرحله، در کنار یکدیگر باشید؛ بنابراین مشکلات زمانی حل خواهد شد که شما همراه همسرتان باشید و نه در مقابل وی.
برای ایجاد تعادل در امور مختلف زندگی، ابتدا باید موانع آن را بشناسید. عواملی نظیر نداشتن اهداف مشخص و از این شاخه به آن شاخه پریدن، نداشتن اطلاعات کافی در زمینه های مرتبط، نداشتن برنامه ریزی برای زندگی و مسئولیت پذیری پایین در بهم زدن تعادل زندگی دخیل هستند.

۴ گام تا رسیدن به تعادل در زندگی


برای اینکه تعادل را در زندگی خود برقرار کنید چه باید بکنید؟

1 - ابتدا وضعیت فعلی خود را بررسی کنید
آنچه را که تا کنون انجام داده اید بررسی کنید و جاهایی را که به قول معروف از خط تعادل خارج شده اید شناسایی کنید.

2 - اهدافتان را مشخص کنید
برای این منظور فهرستی از اهدافتان را بنویسید و بر اساس اولویت دستیابی، آن ها را مرتب کنید. به طور دقیق و واضح هر هدف را توضیح دهید.

3 - دوباره برنامه ریزی کنید
حال وقت آن رسیده، با توجه به اولویت ها و با توجه به آنچه تا کنون انجام داده اید، برنامه ای مناسب را تهیه کنید. کمی وسواس به خرج دهید و جزء به جزء امور را مشخص کنید.

4 - جنبه های مختلف زندگی تان را بشناسید
علایق، مسئولیت ها، توانمندی ها و نیازمندی های خود را بشناسید و نگذارید آنها کنترل شما را در دست بگیرند. با شناسایی آن ها می توانید در مواقع لزوم به آن ها، بپردازید.
منبع :khorasannews.com

sahar29 بازدید : 128 شنبه 04 مرداد 1393 نظرات (0)

هرگز بنظر نمیرسـد کـه خبرهای بدی در رابطه های تازه و نو وجود داشته باشد. معمولا نامزدها اولیل رابطه در مورد هر چیزی با یکدیگر موافقند، از نوع غذایی که در رستوران سفارش می دهـنــد گرفته تا مقدار کره ای که در سینما روی ذرت بو داده خود می ریزند. متاسفانه، در نهـایـت لبخندهای ساده حاکی از رضایت و موافقت و نیز ابراز علاقه های پـر شـور و نشاط پایان می یابند.
زمانی فرا میرسد که جمله دو کــلمه ای معروف گفته شده و احساسات سرد و بی روح موجود در آن آشکار می گردد. هرچند گـفتن دوستت دارم،” لـزوما جهتی صـحیح برای حـرکت کـردن نـــیست. این عبارت کوچک باید برای زمان مناسبش کنار گذاشته شـده و نباید همانند نقل و نبات در عروسی مرتب بالا انداخته شود.
گفـتن این کـه صادقانه به شریک زندگی خود علاقمندید، ارزشش بسیـار والاتـر از ادعای دروغین دوسـت داشتــن او می باشد. دروغگویی همچنین ممکن است یک رابطه خوب بالقوه را به خطر بیندازد.
این قانون در مورد زن و مرد هر دو صادق است ، از آنـجـایی که زن و مرد گاهی اوقات مایل می‌گردند احساسات خود را طریق نشان دادن علایق خـود بــه دیـگری بــزرگ جلوه دهند. این به آن معنا نیست که برخی از زوج ها هـرگـز هـمـدیـگر را دوست نخواهند داشت، بلکه منظور این است که نباید گرفتار لحظات لذت بــخش کاذب و زودگذر شد و آنچه که واقیعت درونی نیست را بروز داد.
 
واقعیات را به او نشان دهید
از قدیم گفته اند “دو صـد گفته چو نیم کردار نیست،” این جمله در مورد روابط خانوادگی نـیـز صادق است. ما عادت می‌کنیم جمله ای قدیمی و تکراری را بارها و بارها بشنـویـم، اما برای اینکه آن کلمات مؤثر واقع شوند، باید عمل خـود را نـیـز به آنها اضافه کنیم.
پس دفعه بعدی که به نامزدتان میگویید که برای شما ارزشمند اسـت، فــراموش نـکنید که چگونگی احساس خود را در عمل به او نشان دهید.
برای این کار لازم نیست برایش گوشواره الماس بخرید. چرا به او محبت نمی‌کنید و او را جایی که همیشه دوست داشته برود، نبرید؟
گفتن به یک زن کـه او دنـیـای شـمـا است خیلی آسان اســت، اما آیا ثابت نمودنش هم به این آسانی است؟

چه تعدادی از شما در این لحظه از رابـطه تان به نامزدتان خود می گویید که برای او هر کاری انجام میدهید و در فـرصـت بـعـدی خــلاف جـهـت حرک کرده و اوقات فراغت به جای این کـه وقــت خود را با همسرتان سپری کنید با دوستان خود به گردش و تفریح میروید؟
یک راه دیگر برای فهمیـدن ایـنکه نامزدتان شما آیا واقعا همان کسی است که میخواهید باقی عمر خود را با او سپری کنید ایـن است که مطمئن شوید دارای دیدگاهی یکسان درباره آینده می‌باشید. آیا هر دوی شما خودتان را چندین سال دورتر در حـال مشـارکـت برای بدست آوردن خانه ای برای زندگی و ارتقای خانواده ای صمیمی تصور می‌کنید؟
 
اگر به همگی سؤالات فوق به یک نحو پاسخ می‌دهید، به رابطه خود امیدوار باشید.

 

جذاب ترین های عروس مهتاب :

زندگی همین است

حیف غیرت دارم

sahar29 بازدید : 155 شنبه 04 مرداد 1393 نظرات (0)

1) انتقاد کردن

معمولاً گفته می شود که انتقاد کم اما سازنده مفید بوده و بیان آن بلا مانع است. این امر در مورد تمام افراد صحت دارد بجز نامزدتان. هر چند پیشنهاد کردن قابل قبول است، به ویژه اگر خانم خودش از شما نظر بخواهد، اما انتقاد و گوشزد کردن نکات منفی، کاری است که خانم از مادرش انتظار دارد نه از معشوقش.
اگر شما همواره بخواهید او را تصحیح کنید، طرز لباس پوشیدن را به او آموزش دهید، و طوری رفتار کنید که انگار همه چیز را می دانید، اسمتان خط زده خواهد شد و از رده خارج می شوید. هر خانم با هوشی می داند که هیچ لزومی ندارد با مردی وقت صرف کند که از او تعریف و تمجید نمی کند. در رابطه خود، بهتر است مهربان و متواضع باشید، جنگ ها را برای خودتان نگه دارید، و فقط زمانی به او پیشنهاد بدهید که خودش از شما تقاضا کرده باشد؛ از همه اینها گذشته سعی کنید انتقاد های خود را به تعریف و تمجید تبدیل کنید. با بهره گیری از این شیوه نتیجه بهتری بدست می آورید.

2) آشکار کردن این امر که کارتان مهم تر از نامزدتان است

شغل شما برای خودتان و همینطور برای نامزدتان مهم است. او از موفقیت های شما بسیار خوشحال می شود و دوست دارد که شما همیشه در کارتان بدرخشید؛ اما از سوی دیگر اگر هر روز تا دیروقت در محل کار خود بمانید، قرارهای ملاقات خود را به خاطر مسائل شغلی کنسل کنید، پس از اتمام ساعات کاری با همکارانتان بیرون بروید، او نظرش در مورد اولویت بندی های شما تغییر می کند.
هر چند خانم ها به بلند پروازی و تمرکز آقایان نسبت به کارشان اهمیت می دهند، اما در عین حال انتظار دارند که شما نیز برای آنها زمان کافی بگذارید. اینطوری به قضیه نگاه کنید: چه می شود اگر شما شغل مناسبی داشته باشید و پول فراوانی بدست آورید، اما کسی را نداشته باشید که موفقیت های خود را با او تقسیم کنید؟

3) خیانت

خیانت جنسی هیچ گاه قابل بخشش نیست، مگر اینکه شما و خانمتان بر سر آن به توافق برسید! اما خیانت، تنها به رفتارهای جنسی محدود نمی شوند. نوع دومی از خیانت هم وجود دارد که به اندازه خیانت جنسی خطرناک است. این خیانت به این معناست که با یک نفر به غیر از نامزدتان، مانند یک دوست دختر خود رفتار کنید. به این معنا که شما دوست مؤنثی داشته باشید که با او خیلی بیشتر و بهتر از همسر خودتان ارتباط برقرار کرده باشید، وقت بیشتری را با او صرف کنید، و از بودن با او بیشتر لذت ببرید.
این نوع خیانت ها بیشتردر روابط جدی به وقوع می پیوندند، چرا که همسرتان از شما انتظار دارد که تمام توجه خود را به او منحصر کنید. البته این امر بدان معنا نیست که شما نمی توانید دوست دیگری جز او داشته باشید و یا حتی دوست صمیمی داشته باشید. فقط او باید احساس کند که می تواند با تمام وجود به شما اعتماد کند و محرمانه ترین اسرار خودش را با شما در میان بگذارد. او هیچ گاه نمی تواند قبول کند که در جایگاه دوم قرا بگیرد، و اگر چنین اتفاقی روی دهد به سرعت متوجه خواهد شد.

4) نامرتب و ژولیده بودن

اگر زمانیکه با او خیلی خودمانی شدید بخواهید از حالت رسمی بیرون بیایید و به سر و وضع خود رسیدگی نکنید، مطمئن باشید که سعی می کند فاصله اش را با شما حفظ کند تا مجدداً تمیز و مرتب شوید. این امر دو چیز را به او نشان می دهد: 1- شما یک ظاهر گول زننده برای جذب کردن و فریب دادنش ساخته بودید. 2- آنقدر برای شما ارزش و اهمیت ندارد که حتی بخواهید همان ظاهر گول زننده را هم حفظ کنید. اگر زمانی که کت و شلوار مناسبی به تن می کنید او خوشحال می شود، پس بدانید که از این سبک و سیاق خوشش می آید و اگر از این کار دست بکشید، این امکان وجود دارد که علاقه اش را به شما از دست بدهد. اگر به تی شرت و شلوار جین علاقه دارید، خوب می توانید از آنها زمانی که قصد رفتن به سوپر مارکت را دارید، استفاده کنید.

5) تند برخورد کردن

به مرور زمان که رابطه صمیمی تر می شود، او بیشتر در کنار شما خواهد بود. به این دلیل که مدت زمان بیشتری را در کنار نامزدتان سپری می کنید، دیگر عادات او در نظر شما جذابیت اولیه خود را از دست می دهند. احساس می کنید که حرکاتش درست شبیه به کارهای خواهر کوچکترتان هستند. طوری برخورد می کنید که انگار تک تک حرکاتش موجب آزار و اذیت شما می شوند. البته حقیقت این است که شما آنقدر با او احساس راحتی می کنید که به خودتان این اجازه را می دهید که به سادگی اولویت هایتان را برایش بازگو سازید.
متاسفانه او برای مدت زمان زیادی قادر به تحمل چنین برخوردی نخواهد بود. به جای اینکه در مقابل کارهای او از خود عکس العمل شدید نشان دهید، سعی کنید در ابتدا تشخیص دهید که چه موقع در حال اذیت شدن هستید.  بعد هم به طور کاملاً منطقی تصمیم بگیرید که آیا این آزار و اذیت ارزشش را دارد که بخواهید به خاطر آن بحث و مشاجره راه بندازید یا خیر. اگر واقعاً می بینید که ارزشش را ندارد، سعی کنید آنرا فراموش کنید؛ و اگر هم احساس کردید که موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است، می توانید مسئله را با حفظ آرامش کامل با همسر خود در میان بگذارید. این امکان وجود دارد که خوشحال شود و یا شاید خودش هم در مورد برخی از عادت های شخصی شما نظر بدهد.

6) کنترل کردن او

این مورد از جمله مواردی است که از سالیان دراز بحث اصلی بسیاری از قرارهای ملاقات را به خود اختصاص داده بوده است. بسیاری از افراد در روابط خود از کنترلگرایی های متعصبانه رنج می برند. ممکن است به دوستان پسر او حسادت می کنید، به او می گویید که نباید بیش از اندازه حتی با دوست های دخترش صحبت و غیبت کند، به او گوشزد می کنید که نباید پول خود را بیش از اندازه در مغازه های کفش فروشی خرج کند، و از همه این ها گذشته ممکن است به او بگویید که چه زمان به کجا باید برود یا نرود.
هر چند از قدیم گفته شده که خانم ها تمایل دارند که به کسی وابسته باشند، اما در عین حال حاضر نیستند به هیچ قیمتی از استقلال و آزادی خود بگذرند. شاید خانمتان پیش از ورود شما به زندگی، انسان کاملاً موفقی بوده و به درستی می داند که چگونه باید از وقت و پول خود استفاده کند و در این راه هیچ نیازی به کمک شما هم ندارد. شاید زمان هایی برسد که نیازمند نصیحت و پیشنهاد شما باشد، در چنین مواقعی می توانید نظر خود را ارائه دهید؛ اما در غیر اینصورت انجام چنین کاری درست نیست. باید به او فضای کافی بدهید تا تصمیم هایش را با فراغ خاطر اتخاذ نماید.

7) قضاوت دوستان و خانواده او

اگر یکی از دوستان، مادر، و یا خواهرش حوصله شما را سر می بردند و موجبات رنجش خاطر شما را فراهم می آوردند، باید بدانید که در شرایط سختی قرار گرفته اید، چراکه معمولاً آنها در اطراف شما خواهند بود و خانمتان نیز از آنها زیاد صحبت می کند. باید سعی کنید همان چیزی را در آنها ببینید که همسرتان در وجود آنها می بیند. اگر مادرش بیش از اندازه در زندگی شما دخالت می کند، این کار او را حمل بر این بگذارید که فقط قصد کمک کردن به شما را دارد. باید بدانید که خانم ها اساس زندگی خود را بر پایه همین افراد استوار می کنند و در مورد آنها تعصب خاصی دارند. اگر شما سعی کنید که خصوصیات مثبت آنها را ببینید، دیری نخواهد گذاشت که به آنها علاقه پیدا می کنید.
همچنین باید به شما گوشزد کنم که از برخورد رو در رو با تمام افرادی که مورد علاقه او هستند به شدت خودداری کنید، حتی اگر شما را بیش از اندازه عصبانی کرده باشند. سعی کنید تا جایی که می توانید با آنها کنار بیایید، چون بحث و مشاجره با آنها مساوی است با بحث و نزاع با همسرتان. اگر بتوانید در نظر آنها یک مرد استثنایی جلوه کنید، تا آخر عمر موفقیت از آن شما خواهد بود.

8) بی علاقه شدن

آقایون تصور می کنند که یکی از راههای نزدیک شدن به خانم ها، نشان دادن بی علاقگی نسبت به آنهاست. شاید این روش در مراحل اولیه نتیجه بخش باشد، اما زمانیکه رابطه شما جدی می شود، دیگر نمی توانید از این شیوه استفاده کنید. او به خوبی می داند که اگر شما به او توجه نکنید مردان بسیار دیگری هستند که می توانند دو برابر آن توجه و اهمیت را نسبت به او از خود نشان دهند. اگر مرتباً از او تعریف و تمجید نکنید، او را به بیرون نبرید، و در مورد زندگی شخصی اش از او سؤال نکنید، احساس می کند که نسبت به او بی توجه شده اید. او هیچ نیازی ندارد که در کنار شما باقی بماند، بلکه شما باید کاری کنید که احساس کند ارزش ماندن را دارید. اگر می خواهید در کنارتان باقی بماند، باید کاری کنید که احساس کند یک دختر منحصر بفرد است. مستقیما در چشم هایش نگاه کنید، در طول روز هر چند وقت یکبار با او تماس بگیرید، و زمانی که احساس می کنید زیبا شده به او بگویید.

9) وقت کافی نداشتن

شما به رفیقتان قول داده اید که مسابقه ورزشی را در خانه او تماشا کنید، به تازگی به اندازه کافی به باشگاه نرفته اید تا تمرین های دوره ای را خود را کامل کنید، و چند کار مختلف برای انجام دادن باقی مانده است؛ هر چند همه این کارها را باید به نحوی انجام دهید، اما باید برای نامزداتان نیز وقت بگذارید. شاید کار ساده ای نباشد اما به هر حال گاهی اوقات لازم است که هم شما و هم نامزدتان از کارهای دیگر بزنید تا بتوانید در کنار هم قرار بگیرید.
همه چیز مربوط به جزئیات می شود

اگر می خواهید همسرتان را در کنار خود نگه دارید، باید کاری کنید که احساس شایستگی، و بی همتایی به او دست بدهد. تما رفتارهایی که در بالا به آن اشاره کردیم، به عنوان ضمانتی برای نگه داشتن خانم در کنار شما به شمار می روند. بنابراین سعی کنید چنین رفتارهای کوچکی را در زندگی خود به کار گیرید. اگر او واقعاً ارزش تلاش برای نگه داشتن را داشته باشد، شما اصلا احساس نمی کنید که در حال تلاش کردن هستید و کلیه امور را با جان و دل انجام خواهید داد .

sahar29 بازدید : 136 شنبه 04 مرداد 1393 نظرات (0)

به نظر بسیاری از زن و شوهرهای جوان زندگی مشترک بسیار سخت و حتی گاهی غیر قابل تحمل است. اما بهتر است بدانید با مطالعه بیشتر میتوانید راه های شادتر شدن زندگی را بیابید. رفتارهایی وجود دارد که ناخودآگاه زندگی را به کام شما تلخ میکند که با شناسایی و رفع آن قادر خواهید بود زندگی خوبی داشته باشید.

1- غر زدن های زیاد
یکی از مهمترین انتقادات آقایان ، غر زدن های مدام خانم هاست ، البته من نمی گویم هیچ وقت از شوهرتان ایراد نگیرید و انتقاد نکنید ، ولی انتقاد کردن آداب و روشهایی - مخصوصا در مواجهه با آقایان- دارد که باید آنها را رعایت کنید ، 3 مورد غر زدن داریم که تضمینی زندگی شما را تلخ می کند!

_ مواردی که از آن مدتها گذشته است
مثلا سالها پیش همسر شما کمدی برای خانه خریده است ، شما هم مدت هاست دارید از آن استفاده می کنید ، دلیلی ندارد مدام این مسئله را پیش بکشید و به خرید همسرتان ایراد بگیرید.

_ موارد که تصمیمی که باید در مورد آن - غلط یا درست - گرفته شده است
وقتی در مورد کاری تصمیمی گرفته شد ، بهترین کار این است که هم شما و هم همسرتان هر دو تمام تلاش تان را برای تحقق درست آن تصمیم بکار بگیرید ، مثلا تصمیم گرفتید آخر هفته به مهمانی بروید ، کاری به شرایط نداریم بالاخره تصمیمی است که گرفته شده و بهتر است با همسرتان راه بیایید و به او در این تصمیم کمک کنید.

_ مواردی که شما یا همسرتان کنترلی روی آن ندارید و در واقع کاری از دست تان بر نمی آید
در زندگی مسائلی وجود دارد که شما نمی توانید برای تغییر آن کاری بکنید ، البته همیشه و در هر شرایطی می شود کاری انجام داد ، ولی شاید به دلایل خاص یا به دلیل قرار گرفتن در شرایطی خاص ممکن است شما نتوانید تغییری ایجاد کنید ، در چنین شرایطی بهتر است با همسرتان مدارا کنید و به او کمک کنید تا بالاخره بتوانید زمانی شرایط را تغییر دهید ، دوستی داشتم که در نزدیکی مادرش زندگی می کرد ، خب نزدیک بودن بیش از حد به خانواده هم برای زن و هم برای مرد ، خوب نیست ، ولی شرایطی بود که ایجاد شده بود ، همسر دوستم خیلی مایل نبود آنجا زندگی کند ، ولی واقعا شرایط دوست من طوری نبود که بخواهد خانه را عوض کند ، آنها تقریبا 2 سال آنجا زندگی کردند و بعد شرایطی برایشان فراهم شد که بتوانند مستقل زندگی کنند. پس حواستان را جمع کنید که وقتی شوهرتان کاری خارج از توان یا کنترلش است ، در این موارد غر نزنید و منتظر ایجاد شرایط بهتر باشید.

2 - نگرانی فراوان
یادتان باشد یکی از مهمترین ویژگی های مشترک در زنان موفق این است که می توانند نگرانی خود را کنترل کنند.خانم ها معمولا نگران همه چیز می شوند و معمولا هم به بدترین اتفاق ممکن فکر می کنند ، باور کنید 99 درصد این فکرهای شما هیچ وقت اتفاق نمی افتد ، پس لطفا برای آرامش خودتان و شوهرتان از نگرانی و فکر کردن به اتفاقات منفی دور شوید و مطمئن باشید خیلی از اتفاقات منفی که ما به آن فکر می کنیم هیچ وقت در زندگی ما اتفاق نمی افتند.

3 - مقایسه کردن
اگر می خواهید شوهر خود را تبدیل به یک انسان بداخلاق و بی انگیزه کنید ، بهترین کار ممکن مقایسه کردن است ، باور بکنید یا نکنید بزرگترین مشکلات زناشویی چه از طرف مرد چه از طرف زن منشا مقایسه دارند ، حداقل شما در زندگی تان این اشتباه را مرتکب نشوید ، همسر شما هر کس که باشد ، همسر شماست ، به هیچ وجه به خود اجازه ندهید همسر خود را با کسی مقایسه کنید.

4 -  کنایه زدن و تصحیح اشتباهات در جمع
هیچ گاه در جمع به شوهرتان کنایه نزنید و شوخی نکنید ، مثلا شوهر شما دارد در مورد تاریخ سفری که سال گذشته به مشهد داشته در جمع صحبت می کند و می گوید ما بهمن ماه به مشهد رفتیم ، شما سریع می گویید :" نه اواخر دی بود رفتیم" ، این شاید از دید شما خیلی بی اهمیت باشد ، اما همین چیز بی اهمیت به نظر شما ، کم کم همسرتان را ضعیف می کند و باعث می شود نتواند تمام توانایی های خود را در زندگی نشان دهد. کنایه زدن ، تصحیح اشتباهات و انتقاد ، مرد را ضعیف می کند ، خواهش می کنم این رفتار را اگر تا امروز داشتید همین الان کنار بگذارید.

5 - صحبت از مسایل زندگی با دیگران
خانم محترم، خانواده حریمی دارد که باید حفظ شود ، تنها کسی که می توانید از مسائل زندگی خود با او صحبت کنید یک مشاور امین است و نه هیچ کس دیگر ، مشکلات زندگی خود را برای هیچ کس بازگو نکنید.

6 - توقع بیش از حد
زن زرنگ وقتی چیزی می خواهد برنامه می ریزد ، صبوری می کند ، تلاش می کند ناامید نمی شود و در نهایت هم به چیزی که می خواهد می رسد و هم علاقه شوهر به خودش را بیشتر می کند. و برعکس زنی که ناتوان و ضعیف و پرتوقع است از ایراد گرفتن و مقایسه کردن زندگی دیگران و بداخلاقی و ... چیزی کم نمی گذارد ! و اتفاقا او هم به همان چیز می رسد ولی دیگر جایگاهی در قلب شوهرش ندارد.
منبع : مردمان

sahar29 بازدید : 147 شنبه 04 مرداد 1393 نظرات (1)

اول از همه مردها به دنبال کسی هستند که تشنه عشق و محبت باشد

شاید این حرف بسیاری از خانم ها را غافلگیر کند اما مردها دوست دارند مورد دوست داشتن قرار بگیرند و خودشان نیز کسی را دوست بدارند. مشکل اینجاست که خانم ها برخورد بی احساس و سردی با آنها دارند. پیدا کردن خانمی که قابل دوست داشتن باشد کمی مشکل است و مردها از اینکه بفهمند دختر رویاهایشان را پیدا کرده اند خوشحال می‌شوند.

 

مردها دنبال خانمی می‌گردند که در نظرشان جذاب باشد.

خانم ها اغلب تصور می‌کنند که مردها خیلی سطحی نگر بوده و تنها چیزی که برایشان اهمیت دارد وضعیت ظاهری خانم می‌باشد. مردها لزوما به دنبال خانم های زیبا نمی‌گردند ، بلکه آنها می‌خواهند کسی را داشته باشد که به وضعیت ظاهری خود افتخار کند (البته این کار را نباید بیش از اندازه انجام دهد). مردها از داشتن نامزدی که قیافه خوبی داشته باشد لذت می‌برند و من فکر نمی کنم که مردی چیزی جز این به شما بگوید.

 

مردها به دنبال خانم هایی هستند که بتوانند به آنها اعتماد کنند.

کسی که آنها را به خاطر خودشان بخواهد، کسی که بتوانند به او ایمان داشته باشند. شاید برایتان عجیب باشد اما برخی از خانم ها قابل اعتماد نبوده و بسیار بی وفا هستند. همین امر باعث می‌شود که مردها محتاط تر عمل کنند. آقایون به شدت از بی وفایی و بد قولی بیزار هستند و به دنبال کسی می‌گردند که بتوانند از صمیم قلب به او اعتماد کنند.

 

مردها می‌خواهند برای خود تشکیل زندگی خانوادگی دهند و به دنبال شریکی هستند که بتواند با او در خانه زندگی کند.

خانم هایی که در محیط های اجتماعی فعالیت می‌کنند نیز گرینه مناسبی برای انتخاب هستند چرا که آقایون تصور می‌کنند خیلی بهتر می‌توانند با این گونه افراد ارتباط برقرار کنند و ارتباطشان پایدار تر خواهد بود.

 

مردها به دنبال خانم هایی با روحیه زنانه و مهربان می‌گردند

زیرا چنین خصوصیاتی باعث می‌شود که یک زن بتواند مادر بهتری برای بچه هایش باشد. البته این امر بدان خاطر نیست که مردها انتظار دارند خانم ها آنها را نیز تر و خشک کنند بلکه بدان خاطر است که دوست دارند فرزندانشان در آغوش مادر مهربان و دلسوزی پرورش پیدا کنند.

 

مردها به دنبال خانم های خوش مشرب هستند.

بعضی از خانم ها خیلی سخت گیر بوده و برای جزئیات اهمیت بیش از اندازه ای قائل می‌شوند. آیا تا به حال دختر هایی را دیده اید که دارای خلق و خوی پسرانه هستند؟ مردها می‌خواهند از در کنار هم بودن با همسر خود لذت ببرند و احتیاج به محبت دارند به همین دلیل همیشه به دنبال فرد خوش طبعی هستند که بتوانند در کنار او به آرامشی که آرزوی آن را دارند دست پیدا کنند.

 

مردها به دنبال زن هایی هستند که حس و ظرافت زنانه خود را حفظ کرده باشند.

البته منظور ما آن دسته از خانم هایی نیست که دائما به دنبال مد می‌روند و چهره خود را به انواع و اقسام اشکال مختلف در می‌آورند. بعضی از خانم ها هستند که در زمان عصبانیت هر چه که دلشان می‌خواهد بار طرف مقابل می‌کنند که این کار به هیچ وجه به مزاج آقایان سازگار نیست. مردها نمی خواهند رفتار همسرشان به اندازه خودشان بی شرمانه و توهین آمیز باشد.

 

مردها کسی را می‌خواهند که حامی و پشتیبانشان باشد.

خیلی از خانم ها منتظر هستند که اشتباه کوچکی از آقا سر بزند که آنها را به باد انتقاد بگیرند و در مسائل خصوصی و حتی شغلی شان دخالت کنند. آقایان به ارتباط خود به عنوان یک سیستم محافظ نگاه می‌کنند زمانیکه خانم نتواند یک چنین حسی را در آنها به وجود آورد و از این گذشته تا آنجا که می‌تواند از آنها انتقاد هم بکند، چیزی نمی گذرد که دلسردی پیش می‌آورد.

 

مردها از خانم های عصبی که تمام مدت داد و فریاد می‌کنند خوششان نمی آید

آنها خانم هایی را می‌پسندند که اهل بحث و گفتگو باشند و قادر باشند که مشکلاتشان را از راه های منطقی حل کنند. شاید خلق و خوی آتشین شما را در همان روزهای اولیه اندکی جذاب باشد اما در روز 500 به هیچ وجه به شما افتخار و قدرت نخواهد بخشید.معمولا آقایان در مورد مسائل عاطفی و روابط زناشویی اندکی خود دار تر از خانم ها هستند. باور کنید که حقیقت دارد. مردها می‌دانند که از همسر خود چه می‌خواهند و به همین دلیل توجه خود را بر روی آن معطوف می‌کنند. شما به هیچ وجه آن همه شور و اشتیاقی که به مردها نسبت می‌دهند را نمی‌توانید در دنیای واقعی در وجودشان پیدا کنید. مردها در جهان واقعی بسیار محافظه کار هستند.

 

مردها به دنبال همسری می‌گردند که به آنها متعهد باشد.

مردها نامزدی را دوست دارند که بتوانند به او اعتماد کنند و مشکلات و ناراحتی هایشان را با او در میان بگذارند. تعهد مثل یک خیابان یکطرفه نیست و باید از جانب هر دو طرف رعایت شود. چنین نیازی برای همیشه در وجود تمام مردها باقی خواهد ماند.

 

مردها دوست ندارند که تنها زندگی کنند.

در حالیکه خانم ها در نقشهای اجتماعی خود بسیار موفق هستند خوب است که هیچ گاه از یاد نبریم که جایگاه اصلی آنها به خانه و خانواده شان تعلق دارد.



sahar29 بازدید : 94 جمعه 03 مرداد 1393 نظرات (1)

خیلی فرقی نمی کند اسمش را چه بگذاریم، «خیانت»، «بی وفایی»، «کم مهری» یا «ظلم» اسمش هر چه باشد. پیامد ها و آسیب هایش یکی است. آسیبی به بزرگی کشتن یک زندگی. همان زندگی مشترکی که روزگاری نه چندان دور باامید به وفاداری و با آرزوی داشتن روزهایی شاد آغاز شد. اگر پای صحبت ها و خاطرات مشاوران خانواده بنشینیم، اگر سری به دادگاه های خانواده بزنیم و اگر کمی بیشتر زیر پوست شهر برویم ردپای این بی وفایی ها را خواهیم دید و اگر بخواهیم صادق باشیم حتما می پذیریم که این ردپا ها روز به روز بیشتر می شود. ردپاهای جامانده روی بسیاری از زندگی ها که اثر زشت به جامانده از آن به راحتی پاک نخواهد شد.

واقعیت این است که خیلی از زوج ها تعهد در زندگی مشترک را در کارکردن، انجام وظایف معمول و به دست کردن حلقه ازدواج خلاصه می کنند اما «بار بارا دی آنجلیس» می گوید: تعهد واقعی یک حلقه ازدواج. عقدنامه، سند ازدواج یا سال هایی نیست که با یکدیگر زندگی کرده اید. بلکه رفتار شماست در یک یک روزهای زندگی با فردی که دوستش دارید.

دلایلی که منجر به خیانت می شود

یکی از ویژگی های ازدواج، تعهد و پایبندی هریک از همسران به یکدیگر و حقوق متقابل است به گونه ای که این تعهد شالوده زندگی مشترک است؛ در غیر این صورت اعتماد متقابل بین همسران یا اعضای خانواده کمتر و کمتر خواهد شد.

در سبب شناسی خیانت دلایل متعددی را می توان برشمرد که به دلیل تفاوت های فردی این دلایل یا عوامل، می تواند در افراد مختلف و جوامع گوناگون و حتی در زمان های (شرایط) مختلف، متفاوت باشد.

ویلیام گلاسر، روان شناس نامی، بیان می دارد: زوج ها زندگی مشترکشان را با عشق شروع می کنند اگر از آن مراقبت نکنند رفته رفته، صمیمیت اولیه به تدریج رنگ می بازد. با گذشت زمان زندگی برخی از این افراد به جدایی کشیده می شود اما برخی دیگر از آن ها به زندگی مشترکشان با آهنگی یکنواخت و ملال آور ادامه می دهند و به ارتباطات نامشروع روی می آورند.

به عقیده این روان شناس، مهم ترین انگیزه زن و مرد متاهلی که به سوی روابط نامشروع کشیده می شوند، تجربه مجدد صمیمیت است. چیزی که دیگر آن را در زندگی مشترکشان نمی یابند.

اگرچه هیچ کدام از دلایل پی آمده، خیانت و بی وفایی را توجیه نمی کند و راه حل اساسی برای این مشکلات مشاوره، گفت وگو و صبر است برخی از عوامل اثرگذار بر این موضوع بدین قرار است:

1 - عدم رضایت از ازدواج و برآورده نشدن نیازهای عاطفی و زناشویی:

یکی از عوامل اصلی خیانت، نارضایتی از روابط زن و شوهر است؛ زمانی که بین همسران روابط زناشویی خوبی حاکم نباشد، این احتمال وجود دارد فرد به همسر خود خیانت کند. اختلالات زناشویی که به مرور زمان برای برخی به وجود می آید و مشکلات شخصیتی باعث می شود فرد نتواند به همسر خود محبت کند و فقدان محبت، عاطفه و روابط گرم و صمیمی باعث این خیانت ها می شود.

همسرانی که به هر دلیلی از محبت و توجه شریک زندگی خود محروم باشند، معمولا وقتی مورد وسوسه و اغوای شخص دیگری قرار می گیرند ممکن است دچار انحراف شوند.

 

 

2 - انگیزه ای برای پایان دادن ازدواجی که دیگر رضایت بخش نیست

رفتارهای زشت، نق زدن های دائمی، نزاع ها و مجادله های فراوان دستورالعمل مناسبی برای ایجاد سردرد و در تصور برخی همسران (البته به نادرست)، خیانت بهترین راه فرار از جهنم خانه است. راهی که البته آن ها را از چاله درمی آورد و به چاه می اندازد.

3 - انتقام

برخی از زوجین به اشتباه فکر می کنند حال که مورد خیانت قرار گرفته اند آن ها نیز مجاز به مقابله به مثل هستند. برخی تصور می کنند باید طعم تلخ دارویی را که به آن ها خورانده شده، به همسرشان بخورانند تا متوجه اشتباه خود و آنچه که بر سر همسرشان آمده بشوند. غافل از اینکه این کار قبل از هر کسی خودشان را از پا درمی آورد.

 

 

4 - برگرداندن حس فردیت و استقلال

یک نظریه بر این عقیده است که انگیزه چنین عملی تمایل افراد به برگرداندن حس فردیت و استقلالی است که در چارچوب ازدواج تضعیف شده است. فرد ممکن است از نظر عاطفی به حدی از بلوغ هیجانی نرسیده باشد که بتواند در مقابل ناراحتی یا نارضایتی همسر، تمامیت خود را حفظ کند، به همین دلیل با جست و جوی یک رابطه جدید در واقع در جست و جو و بازسازی خود جدید است.

 

 

5 - اطمینان خاطر از جذابیت برای جنس دیگر

برخی از افراد در پی نیاز به اطمینان خاطر از اینکه هنوز برای جنس دیگر جذاب و خواستنی هستند، به رابطه خارج از ازدواج رو می آورند.

به واقع، در روابط طولانی این سوال برای برخی پیش می آید آیا هنوز در بازار خریداری دارند یا خیر؛ که یافتن پاسخ این پرسش ممکن است آنان را به سوی اهداف غیرمشروع سوق دهد.

6 - کسب هیجان و تنوع

بعضی مواقع هم رابطه خارج از ازدواج، فقط به منظور کسب هیجان و تنوع اتفاق می افتد یعنی هیچ شکایت یا نارضایتی خاصی در ازدواج وجود ندارد فقط برخی افراد به دنبال هیجان رابطه خارج از ازدواج هستند.

آسیب هایی که خیانت به جان خانواده می اندازد

خیانت به همسر عوارض و پیامدهای متعددی را به دنبال خواهد داشت که هم بر فرد هم بر خانواده و هم بر جامعه تاثیر می گذارد. بی وفایی یکی از عمده ترین دلایل ذکر شده برای طلاق است. همچنین نتایج مطالعات زیادی نشان داده است واکنش فرد به خیانت همسر، شبیه علائم استرس پس از ضربه روانی، همچون علائم شوک، سردرگمی، خشم، افسردگی، آسیب دیدن عزت نفس و کاهش اعتماد به نفس است.

نتایج پژوهش های دیگر حاکی از آن است که پس از افشای خیانت همسر، خانواده ها با مسائلی نظیر بحران زناشویی، تضعیف عملکرد در نقش های والدینی و مشکلات شغلی روبه رو می شوند. از دیگر پیامدهای خیانت همسر می توان به مسائلی نظیر ضرب و شتم، قتل همسر و اقدام به خودکشی اشاره کرد.

همچنین از دست دادن اعتماد و اعتبار نزد همسر، اذیت کردن و آسیب رساندن به خود و خانواده، از دست دادن وجهه و احترام خود نزد همسر و دیگران از عمده ترین آسیب ها و مشکلاتی است که متوجه فرد خاطی می شود. هنگامی که ما در مسیر خطا قدم برمی داریم، همیشه احساس اضطراب و ترس خواهیم داشت و آرامش درونیمان از بین خواهد رفت.

انواع و اقسام خیانت

خیانت در رابطه همسران دارای انواع و اقسام مختلفی است که عبارت است از:

1 - خیانت رفتاری

منظور از خیانت رفتاری این است که یکی از همسران به صورت رفتاری و با ارتباط برقرار کردن با شخصی خارج از سیستم خانواده به همسرش خیانت کند.

2 - خیانت ذهنی

افرادی که در فکر و تخیلاتشان مدام به شخصی دیگر می اندیشند از آنجا که این شخص، زاده ذهنشان است آن فرد شخصی ایده آل به شمار می آید و در این موقع است که برای زندگی مشترک خطر می آفریند چرا که آن شخص دائم شریک زندگی اش را با فرد ایده آل ساخته ذهنش مقایسه می کند و چون در حال قیاس است، در ارتباط با همسرش به مشکل برمی خورد و رابطه سرد می شود.

3 - خیانت کلامی

در این نوع خیانت، زن یا مرد به صورت تلفنی یا اینترنتی با یکدیگر صحبت می کنند. متأسفانه این نوع ارتباط های ناسالم با گسترش استفاده غلط از اینترنت، شبکه های اجتماعی، تلفن های هوشمند و... افزایش یافته است.

منبع: خراسان نیوز

 

جذاب ترین های عروس مهتاب :


آزمونی برای سنجش میزان عاشقی

علائم عشق زیاد در مردان

sahar29 بازدید : 130 جمعه 03 مرداد 1393 نظرات (0)

برای مثال ممکن است انسانی که روابط اجتماعی پرهیاهو و پرشوری دارد، همسری را انتخاب کند که خواهان زندگی آرام تر و بی سر و صداتری است. ازدواج این دو که از این لحاظ هیچ وجه تشابهی ندارند، بی مشکل نیست. همه ما ویژگی های شخصیتی ای داریم که به راحتی تغیر نمی کند و متاسفانه اگر نتوانیم با هم به تعامل برسیم، عرصه بر ما تنگ می شود و تنش های ناخوشایندی را تجربه خواهیم کرد.همه انسان ها معیارهای ناخودآگاهی برای انتخاب همسر دارند مثلا بعضی به طور غیر ارادی به دنبال همسری هستند که شباهت زیادی به والد محبوبشان داشته باشد.

البته عکس این اتفاق نیز رخ می دهد؛ یعنی ممکن است فردی از هر کسی که به والدش شباهت دارد، گریزان باشد. بعضی نیز به دنبال کسی هستند که ویژگی های او را در وجود خود نمی بینند و در واقع با یافتن این آدم، نیمه گمشده یا سرکوب شده خودشان را می یابند. مثلا کسی که اصلا قدرت مدیریت و رهبری ندارد، همسری را انتخاب می کند که مدیر مدبری است. در مورد یک فرد برونگرا و درونگرا نیز ممکن است چنین خواست ناخودآگاهی باعث ازدواج شده باشد. برای روشن تر شدن موضوع باید تعریفی از برونگرایی و درونگرایی داشته باشیم:

برونگراها

برونگراها انرژی خود را از برخوردها و روابط اجتماعی بیشتر و حضور در جمع به دست می اورند و علاقه زیادی به فعالیت های دسته جمعی دارند. مجلس گردانی، شوخ طبعی و بذله گویی از خصوصیات بارز این افراد است.

درونگراها

گاهی تصور می شود درونگراها علاقه ای به ارتباط با دیگران ندارند، اما چنین نیست زیرا برای رفع خستگی، به دست آوردن دوباره انرژی جسمانی و روانی و شادابی شان نیاز دارند زمانی را به خود اختصاص دهند یا به اصطلاح با خود خلوت کنند. انسانهای درونگرا از دید دیگر افراد جامعه معمولا خجالتی و حتی گاهی مغرور به نظر می آیند، اما لزوما خجالتی و مغرور نیستند گرچه شاید درک این رفتارها برای دیگران مشکل باشد.

تمایل به یافتن نیمه گمشده

انسان های درونگرا واقعا به اینکه فرد دیگری با تعاملات اجتماعی بیشتر، قدرت محاوره بالاتر و توانایی های ارتباطی گسترده در کنارشان قرار بگیرد، احساس نیاز می کنند و انسان های برونگرا هم به کسی که آرامش بیشتری دارد، قادر به برنامه ریزی است، متفکر است و می تواند لحظه هایی بدون تنش و آرام مهیا کند، نیاز دارند و شاید این حس نیاز، این دو را به هم پیوند می دهد. البته این زوج ها هم مانند دیگر زوج ها به مشکلاتی برخورد می کنند چون الگوهای رفتاری و عادت ها در آن ها به اشکال مختلفی است و گاه نادیده گرفتن امیال طرف مقابل، اختلافاتی را شعله ور خواهد کرد.

انسان های درونگرا به اینکه فرد دیگری با تعاملات اجتماعی بیشتر، قدرت محاوره بالاتر و توانایی های ارتباطی گسترده در کنارشان قرار بگیرد، احساس نیاز می کنند و انسان های برونگرا به کسی که آرامش بیشتری دارد، متفکر است و می تواند لحظه هایی بدون تنش و آرام مهیا کند، نیاز دارند

دو فاز مخالف

زندگی با همسری که خلق و خویی متفاوت از شما دارد ممکن است باعث شود احساس کنید زندگی تان هیجانی ندارد، یکدیگر را درک نمی کنید، همیشه احساس تنهایی دارید و او به خاطر شما حاضر نیست خلوت خودش را نادیده بگیرد. اولین پیشنهاد این است که یکی از آزمون های شخصیتی را پاسخ بدهید تا با تفاوت های روحی تان آشنا شوید. این آزمون ها به راحتی و به شکل های مختلف وجود دارند. بررسی تفاوت پاسخ ها به شما نشان می دهد مساله بی علاقگی نسبت به رابطه زناشویی و دوست داشتن نیست بلکه تفاوت های روحی شما چنین فاصله ای ایجاد کرده است.

برای یک شخصیت درون گرا، تنهایی آزاردهنده نیست بلکه معاشرت زیاد با دیگران خوشایند نیست. این به معنای بیزاری از دیگران نیست. هدف افراد درون گرا انزوا طلبی نیست. آنها دچار هراس های اجتماعی نیستند؛ از برقراری ارتباط خجالت نمی کشند بلکه ارتباطات زیاد اجتماعی برای آنها چندان جذاب نیست، از معاشرت زیاد خسته می شوند و احساس می کنند انرژی هایشان تحلیل می رود.

اما همان طور که گفتیم شخصیت های برون گرا از دیگران انرژی می گیرند و تنهایی برایشان آزاردهنده است. این به معنای ترس از تنهایی نیست. آنها حشرات اجتماعی نیستند که تمام زندگی شان وابسته به دیگران باشد. آنها می توانند استقلال و شخصیت شان را حفظ کنند؛ اما روابط اجتماعی انرژی بخش و خوشحال کننده است

4 مشکل ارتباطی همسران متضاد

همسرانی که یکی از آن ها برونگرا و دیگری درونگراست 4 مشکل اساسی خواهند داشت:

1- تفاوت در تفریح ها: یکی از طرفین به مهمانی های شلوغ علاقه دارد ولی دیگری علاقه مند است در یک محیط آرام و با یک دوست صمیمی خوشگذرانی کند. مکان های تفریحی مورد علاقه این دو کاملا متفاوت است.

2- شیوه بیان احساسات: یک درونگرا ممکن است کمی در بیان احساساتش مشکل داشته باشد در حالی که یک فرد برونگرا درباره همه چیز راحت صحبت می کند.

3- شیوه ارتباطی: فرد برونگرا علاقه مند است تمام اتفاق هایی که در طول روز افتاده، برای همسرش تعریف کند، یا صدای تلویزیون را بالا ببرد ولی یک درونگرا ترجیح می دهد با ورود به خانه به استراحت بپردازد، کمتر صحبت کند و هر وقت میلش کشید حرف بزند.

4- شیوه حل مسائل: یک فرد برونگرا دوست دارد وقتی مشکلی بروز می کند، به سرعت وارد عمل شود و موضوع را فیصله دهد در صورتی که فرد درونگرا به آرامش نیاز دارد و از دیگری اجتناب می کند.

 

منبع: سلامت، اطلاعات

sahar29 بازدید : 111 جمعه 03 مرداد 1393 نظرات (0)

اقت شاید در صدر معیارهای ازدواج برای افراد قرار داشته باشد. آدم های راستگو و آنهایی که کسی را دور نمی زنند و به نفع خودشان شرایط را وارونه جلوه نمی دهند به دیگران احساس اطمینان و آرامش می دهند. داشتن همسر صادق، یکی از شرط های تجربه خوشبختی و آرامش در زندگی ا

چرا صداقت اهمیت دارد؟

در یک رابطه خانوادگی، عاطفی و نزدیک و سالم، صداقت، درستی و قابل اعتماد بودن از ضروری ترین اجزای رابطه هستند. دانستن این موضوع که می توانید روی همسر خود حساب کنید، حس امنیت به شما می دهد، چرا که او در همه حال با شما صادق است. از طرف دیگر اگر در ترس دائمی از اینکه همسرتان به دلایلی به شما دروغ بگوید، زندگی کنید، هرگز نمی توانید در رابطه تان آرامش داشته باشید و همواره در تنش، تردید و انزجار بسر خواهید برد.

بی صداقتی با شما چه می کند؟

اثرات دراز مدت عشق ورزیدن به کسی که به او اعتماد ندارید، برای اعتماد بنفس شما و نیز رابطه تان مخرب خواهد بود. یکی از مخرب ترین راه هائی که زوجین می توانند عشق، شور و حرارت رابطه ی خود را بکشند و صمیمیت را از بین ببرند، بازگو نکردن حقیقت است این امکان وجود دارد که کسانی که به کرات حقیقت را «دستکاری» می کنند، نسبت به دنیا این نگرش را داشته باشند که: «من حق دارم گاهی اوقات واقعیت را نگویم.» یا اینکه «اگر واقعیت را بگویم اوضاع خراب می شود، اما یک دروغ کوچک می تواند نجاتمان دهد.» حتی ممکن است فکر کنند «خودش نمی گذارد من واقعیت را بگویم. اگر حقیقت را بشنود عصبانی می شود و روزگار را به کامم تلخ می کند.»

این افراد، به بی صداقتی خود تنها به عنوان یک استراتژی به منظور رسیدن به منافعشان نگاه می کنند. به عبارت دیگر، اشکالی در سیستم ارزشی آن ها وجود دارد. حتی ممکن است شخصیت این افراد زیر سوال برود. افراد دروغگو که به سادگی بی قانونی می کنند، عموما در دسته افراد مبتلا به شخصیت ضد اجتماعی قرار می گیرند.وقتی شما با یک دروغگو زندگی می کنید، در نهایت می بینید که دروغ های او را می پوشانید و خودتان هم مانند او به یک دروغگو تبدیل می شوید. پس اهمیت زیادی دارد همسری انتخاب کنید که صادق و رو راست است.

انسانهای زیادی وجود دارند که به شما دروغ نمی گویند، اما به خودشان دروغ می گویند. صداقت از خود شخص شروع می شود. بدین معنی که می بایست از کسانی که استاد خود فریبی هستند، برحذر باشید

همسر صادق چه کسی است؟

پیدا کردن همسری که درست و صادق باشد به معنای جستجوی کسی است که با خود صادق باشد. انسانهای زیادی وجود دارند که به شما دروغ نمی گویند، اما به خودشان دروغ می گویند. صداقت از خود شخص شروع می شود. بدین معنی که می بایست از کسانی که استاد خود فریبی هستند، برحذر باشید. ممکن است به خود بقبولانید که همسرتان انسان صادقی است، اما بیاد بیاورید که او از رویارویی و پذیرفتن خیلی از مشکلات خود اجتناب می ورزد. در اینجا موضوع این نیست که او دروغگو است، می توان گفت که او چندان با خودش صادق نیست.آیا طرف مقابلتان تحت عنوان معامله و تجارت به مشتریان و یا همکاران خود دروغ می گوید؟ آیا حقیقت را راجع به زندگی خود از خانواده اش پنهان می کند؟ آیا کارهایی را که شما فکر می کنید از روی بی صداقتی است، توجیه می کند؟ چنانچه در صداقت نامزدتان مردد هستید، حس احترام خود را نسبت به او از دست خواهید داد و مشکل خواهید توانست که به رفتار او در قبال خود اعتماد کنید.

یک فرد صادق

1- هیچ قسمتی از شخصیت خود را از شما پنهان نخواهد کرد.

2- اینطور نیست که به خاطر دفاع از خود، فقط آنچه را که شما دوست دارید بشنوید، به شما بگوید.

3- بدون اینکه مجبور باشید با سیاست و یا با زور حقیقت را از او بیرون بکشید، خودش تمام حقیقت را با شما در میان خواهد گذاشت.

4- به دنبال همسری باشید که در رابطه با احساسات خود رک و صادق باشد و اعمال و گفتارش با یکدیگر همخوانی داشته باشد.

انواع صداقت

صداقت عاطفی: صداقت عاطفی به معنای بیان واکنش های عاطفی مثبت یا منفی نسبت به وقایع زندگی به خصوص بیان واکنش های عاطفی در مورد رفتارهای همسر است. بعضی افراد در ابراز واکنش های مثبت چندان مشکلی ندارند، ولی ابراز واکنش های منفی برایشان سخت است. در این مورد، باید مهارت های مناسب ارتباطی و نحوه بیان خواسته ها آموزش داده شود تا بتوانند احساسات خود را به راحتی بیان کنند.

صداقت در مورد گذشته: شاید سۆال شود که تا چه حد می توان گذشته خود را به همسر گفت. واقعیت آن است که در این مورد نمی توان حکم کلی داد اما هر موردی که بتواند بر زندگی مشترک سایه بیندازد، هر عاملی که ممکن است دانستن آن باعث جواب منفی طرف مقابل شود و هر موردی که اگر بعدها آشکار شود اختلافات شدید را در پی خواهد داشت، باید با صداقت بازگو شود.

چگونه صداقت همسر آینده را محک بزنیم؟

صداقت درباره حال: صداقت درباره زمان حال به در میان گذاشتن وقایع زندگی روزمره با همسر مربوط می شود. این مسئله به خصوص در فعالیت هایی که بر همسر اثر می گذارند حیاتی تر و لازم تر است. در زندگی موفق، زن و شوهر به هم وابستگی متقابل پیدا می کنند و این ارتباط برای برنامه ریزی روزانه و هماهنگ ساختن فعالیت ها ضروری است. اما در زندگی ناموفق، هر یک درگیر کارهای خاص خود می شوند و برنامه های روزانه خود را دارند. به این حالت «زندگی دوم محرمانه» گفته می شود. در واقع، یکی از طرفین درگیر شکلی از زندگی کاملاً خصوصی می شود که طرف دیگر از آن خبر ندارد.

صداقت درباره آینده: این نوع صداقت مربوط است به توضیح طرح ها و برنامه هایی که دختر و پسر برای زندگی آینده شان طراحی کرده اند، یعنی پرداختن به اهداف و فعالیت های بعدی در زندگی مشترکشان. در این باره گفت وگو و توضیح درباره جزئیات طرح ها و تقاضای مساعدت، همفکری، همکاری و همراهی از همسر، یک راهکار مهم محسوب می شود.

سوالات سنجش صداقت

اگر طرف مقابل شما یک دروغگوی درمان ناپذیر باشد، به سۆالات زیر صادقانه پاسخ نخواهد داد. به احساسات خود اعتماد کنید و مراقب حرکات و رفتارهایش باشید تا دریابید پاسخ هایش منعکس کننده صداقت او هستند و اینکه آیا می توان به او اعتماد کرد یا خیر.

1- آیا فکر می کنید که زن و شوهر باید در رابطه با همه چیز با یکدیگر صادق باشند، یا اینکه می توانند، چیزهائی را برای خود خصوصی نگه دارند؟ به عنوان مثال…؟

2 - آیا در روابط خانوادگی کسی به شما دروغ گفته یا خیانت کرده؟ چه اتفاقی افتاد؟ چه احساسی در شما بوجود آمد؟

3 - آیا هرگز در روابط خانوادگی دروغ گفته یا خیانت کرده اید؟ چه اتفاقی افتاد؟ آیا دوباره این کار را انجام خواهید داد؟

4- چنانچه بخواهید دروغ بگوئید، در مورد چه چیزهائی در رابطه تان دروغ خواهید گفت؟ وضعیت شغلی، روابط با دوستان یا… .

5- اگر از اطرافیانتان بپرسیم که آیا صادق و قابل اعتماد بودید یا خیر، چه جواب خواهد داد؟ چرا؟

6- فکر می کنید اساساً چه کارهائی «درست» و چه کارهائی «غلط» هستند و انجام دادن چه کارهائی برای شما مسئله ای نیست (تقلب در پرداخت مالیات بردرآمد، لوازم اداره یا محل کار را به خانه آوردن، ریختن زباله و آشغال در خیابان، برداشتن پولی که پیدا کرده اید و…)؟

 

منبع: خبرآنلاین، کتاب آیا تو آن گمشده ام هستی/ باربارا دی آنجلیس

sahar29 بازدید : 105 پنجشنبه 02 مرداد 1393 نظرات (0)

ویژگی های مثبت یک همسر می تواند پارچوب زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد و شادی، نشاط و سلامت زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهد.

سعی کنید بهترین همسر دنیا را انتخاب کنید،خوش تیپ بودن،ظاهر خوب داشتن،درآمد خوب داشتن نمی تواند پایه های یک زندگی را پایه ریزی کند. ویژگی های مثبت یک همسر می تواند پارچوب زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد و شادی، نشاط و سلامت زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهد.

در حالی که انسانها با منش ها و اخلاقیات متفاوت رشد می کنند و حتی اگر در یک خانواده باشند ویژگی هایی اخلاقی خاص خود را دارند، مطمئنا همسر شما از یک خانواده و فرهنگ دیگر ویژگیهای رفتاری خاص خود را دارد،گاهی این ویژگی ها آنقدر برای شما جدید و غیرقابل تحمل است که احساس می کنید از درک شما خارج است. پس لازم است فردی را که زیر یک سقف با شما زندگی می کند، درست انتخاب کنید.
 
این نکته را باید مدنظر داشته باشید که هیچ کس و هیچ چیز واقعا بی عیب و نقص نیست و شما می توانید با رفتار درست و احترام متقابل پله های یک شراکت خوب را طی کنید.
 
گفت و گویی لذت بخش
مهارت های ارتباطی قوی، یکی از بهترین ویژگی های یک زن و شوهر است. اگر هریک از شما به خوبی با دیگران برخورد کنید و از داشته های کلامی و غیر کلامی خود در ارتباطات به خوبی استفاده کنید مطمئنا در زندگی به مشکل حاد برنمی خورید چرا که می توانید با گفت وگوهای سازنده مسائل را حل کنید. اگر شوهر شما اهل گفت و گو باشد،برای تک تک مسائل زندگی راه حل مشترک پیدا خواهد کرد.

همسر تمام عیار,ویژگی های مثبت یک همسر ,بهترین همسر دنیا

یکرنگ و یکدل باشید
دروغ نگویید. جمله کوتاهی است اما تمام زندگی افراد را تحت الشعاع قرار می دهد. علی الخصوص اگر عمر زندگی کوتاه باشد. با صداقت رفتار کنید. صداقت یکی از خصوصیات و صفات مهم در همسر است.زندگی بدون اعتماد، فراز و نشیب های فراوانی دارد، روابط دیگر زیبا نیست و چهره دیگری به خود می گیرد. گاهی فکر می کنیم دروغ گفتن در مورد اتفاقی موانع کمتری دارد به خاطر همین از راست گفتن پرهیز می کنیم. گاهی احساس می کنیم صداقت داشتن، زحمت زیادی دارد. یادمان می رود بدون صداقت نمی توانیم عشق تازه متولد شده مان را پرورش دهیم.اگر فقط یک بار از همسرتان دروغ بشنوید مطمئنا باردیگر به او اعتماد نخواهید کرد. پس از مرحله خواستگاری تا آخرین مرحله زندگی صداقت داشته باشید.

با یکدیگر هم عقیده باشید
یکی از نکات کلیدی برای همسر شما، این است که او مکمل شما باشد.سعی کنید،کسی را که انتخاب می کنید با معیارهای شما همخوانی داشته باشد. به نوعی می توان گفت ارزشها،اخلاق و هدفهای او در زندگی با شما منطبق باشد. یادتان باشد که قرار نیست بعد از ازدواج، اخلاق و رفتار کسی را تغییر دهید پس از همان لحظه اول آنچه را که با خصوصیات شما متفاوت است،بررسی کنید. نکته حائز اهمیت این است که، لازم نیست شما درهرموردمشابه هم باشید ، سعی کنید شخصیت تان مکمل یکدیگر باشد.یکسان بودن سبک زندگی شما و خانواده تان کمک خواهد کرد تا لحظات شاد و بدون دغدغه ای را در کنار هم سپری کنید.
 
یک تکیه گاه خوب
معمولا در زندگی افراد به دنبال یک تکیه گاه مناسب می گردد. اما نکته حائز اهمیت در خصوص یک مرد مناسب برای زندگی این است که او تکیه گاه خوب و مناسبی باشد. هر چقدر مرد زندگی شما پرتلاش و زحمتکش باشد، امکان برنده شدن شما بیشتر خواهد بود.به این نکته توجه داشته باشید که منظور درآمد بالای همسر شما نیست. همسر شما ضرورت دارد؛در مقابل زندگی کم نیاورد.این امر لازمه اش مدبر و مدیر بودن همسر شماست. شاید شما تمام این ویژگی ها را داشته باشید و بتوانید کاستی های زندگی را درکنار یکدیگر به خوبی حل کنید.
منبع :

tebyan.net

 

جذاب ترین های عروس مهتاب :

به همسرتان اجازه نفس کشیدن بدهید

برای مژه های صاف

sahar29 بازدید : 98 پنجشنبه 02 مرداد 1393 نظرات (0)

باید در خانه فضای عاشقانه ایجاد کنیم و در اثنایی که شخص سرمست از تعریف های ماست، نقد و تذکّراتمان را در میان سخنان دلنشین خود بگنجانیم، تا هم به همسرمان آسیب روحی وارد نکنیم و هم تذکّراتمان بیشترین تأثیر را داشته باشد.

توجه داشته باشید که کلّیت فضای سخن ما باید به گونه ای باشد که بر دل شخص بنشیند. او نباید احساس کند که ما آمده ایم تا از همه ی محاسن او چشم پوشی کنیم و تنها دست بر نقطه ضعف او بگذاریم. باید فضایی که ایجاد می کنیم از فضای بدبینی، عیب جویی یا مچ گیری فاصله داشته باشد؛ باید فضای محبت و عشق و صفا و صمیمیمت باشد. مثلاً با به کار بردن چنین عباراتی: «تو چقدر خوبی! چقدر صبوری! من افتخار می کنم که خدا چنین همسری نصیب من  کرده است!»

یک فضای دلنشین فراهم کنیم و در اثنایی که شخص سرمست از تعریف های ماست، نقد و تذکّراتمان را در میان سخنان دلنشین خود بگنجانیم، تا هم به همسرمان آسیب روحی وارد نکنیم و هم تذکّراتمان بیشترین تأثیر را داشته باشد.

امام حسین (علیه السلام) در روایتی می فرماید: «از نشانه های انسان عالم آن است که خود را در معرض نقد دیگران قرار دهد»

اگر زن و شوهر در خود این ظرفیت را می بینند، مسلماً کسی شایسته تر و محرم تر از همسر نیست که این مهم را به او بسپارند. اگر همسر شما هرگز چنین درخواستی از شما نمی کند، شما پیش قدم شوید و از او این درخواست را داشته باشید. غالباً بعد از تکرار چندین و چند باره ی چنین عملکردی از سوی شما، همسرتان ترغیب می شود که از شما بخواهد که معایبش را به او گوشزد کنید. اما مهمترین نکته این است که آینه گونه عمل کنیم؛ یعنی عیوب را در خلوت و تنهایی و نه کوچک تر و نه بزرگ تر از آنچه که هستند به نمایش بگذاریم.

باید توجه داشته باشیم که آنچه در دست ماست، تیغ جرّاحی است نه ساطور قصّابی؛ لذا باید آن را بسیار استادانه و ماهرانه به کار بریم و البتّه این کار مقدّماتی دارد. این تیغ باید ضد عفونی شود و جرّاحی با آن باید در فضای آرام و خلوت انجام بگیرد. در این فضا جایز نیست که هر کسی را راه بدهیم؛ بلکه فقط عوامل جراح باید حضور داشته باشند. پیش از جراحی، اول بیمار را تقویت می کنند، فشارش را می سنجند، از او مراقبت های ویژه به عمل می آورند و بعد از همه ی این تمهیدات ، اقدام به جرّاحی می کنند.

بالاخره ما می خواهیم تیغ انتقاد را در بدن فردی داخل کنیم که یقیناً برای او دردناک و ناخوشایند است. در نتیجه این کار باید با مقدّماتی صورت بگیرد. یادآوری شأن انسانی فرد؛ ذکر نعمت هایی که خدا به او داده است؛ بیان کمالاتی که او دارد، همه و همه مقدّماتی است که او را برای تحمّل انتقاد آماده می کند.

«تو این نقاط مثبت را داری. ببین زندگی ما با چه شیرینی شروع شده است! یادت هست کمی تأخیر در مراحل خواستگاری، چقدر هر دویمان را نگران کرد؛ اما بالاخره خدا ما را به هم رساند و اکنون چقدر زندگی مان دلچسب است! حالا یک غده ی کوچکی هست که زندگی شادمان را تهدید می کند و این غده باید خارج شود. اگر این غده را زود خارج نکنیم، بزرگ و بزرگ تر می شود و به زندگی شیرنمان لطمه می زند.» به کار بردن چنین عبارات از مقدماتی است که همسرمان را آماده ی پذیرش انتقادهای ما می کند.

اساساً تحمّل فضای انتقاد در جامعه را باید افزایش داد و این حرکتی است که هر یک از ما باید از خود شروع کند. نظر به این  که هیچ یک از ما از عیب و نقص مبرّا نیستیم، به منظور اصلاح خویش، نیاز داریم که خود و  عملکرد خویش را در آینه ی چشمان دیگران نظاره کنیم.

شرکت در محافل معنوی که محیط های تعلیم، تذکّر و وعظ هستند نیز کمک می کند که بی آنکه مستقیماً مورد نقد واقع شویم، معایب خود را در خود جستجو کنیم.

 انسان ها بنابر فطرت پاک خود، علاقه مند هستند که به انسان های صالح و آسمانی نزدیک شوند و شرکت در جلسات معنوی، الگوبرداری و در نتیجه همانند سازی با شخصیت های وارسته را امکان پذیرتر و عملی تر می  کند. سفرهای زیارتی نیز چنین تأثیری دارند. شرکت در محافل معنوی و نشست و برخاست با افراد وارسته و بزرگ، فرد را قلّه نشین می کند و از بلندای قلّه، خردی مسائل روزمرّه و کوچک و پیش افتاده به وضوح آشکارتر است. انسان اگر در سطوح پایین حرکت کند، پیوسته ضربه می خورد. هر چه زندگی ما مادّی تر باشد، تزاحمات، چشم و هم چشمی ها، حسادت ها و اندک بینی ها بیشتر خواهند بود. در عوض انسانی که اوج می گیرد از تیررس این آشفتگی ها به دور است.
منبع:تبیان
 

sahar29 بازدید : 278 پنجشنبه 02 مرداد 1393 نظرات (0)

تعارف که نداريم. ما معمولاً چيزهايي را که همسرمان از ما دريغ کرده است به خوبي به ياد مي آوريم اما آيا تا به حال فکر کرده ايم همسرمان چه چيزهايي به ما داده است و ما به خاطرش قدرداني نکرده ايم؟ شايد بگوييد وظيفه اش بوده شايد بگوييد:«زنم است و وظيفه اش است که خانه را مرتب کند.»
«شوهرم است و وظيفه اش است که خرجي خانه را بدهد» يا «تولدم بوده و وظيفه اش بوده برايم کادو بخرد.»


حتي اگر همه چيزهايي که شما مي گوييد درست باشد که البته نيست، باز هم قدرشناسي رابطه شما با همسرتان را بهتر مي کند، سلامت روان خودتان را بالا مي برد و اصلا نگاه تان به زندگي اجتماعي را عوض مي کند. پس مي ارزد که تکنيک هايش را ياد بگيريد.

4 فايده تشکر از همسر
«يک تشکر خشک و خالي به چه دردي مي خورد». «هر کس بايد وظيفه خودش را انجام دهد و نبايد از ديگران توقع قدرداني داشته باشد»، اين جمله هاي نادرست متاسفانه آن قدر فراگيرند که خيلي از ما باورشان کرده ايم. اما روان شناس ها مي گويند قدرشناسي دست کم روي اين چهار چيز تاثير مي گذارد:


۱ -رابطه با همسرتان را مثبت مي کند:کساني با شما بيشتر ارتباط برقرار مي کنند که بدانند شما علاوه بر اين که بدي هايشان را مي شماريد، لطف هايشان را هم هميشه به ياد داريد. حالا اين آدم چه پدرتان باشد،چه مادرتان، چه همسرتان، چه کارفرمايتان، چه استاد دانشگاه تان، چه همکارتان و چه دوست تان، از آدم قدرشناس بيشتر خوشش مي آيد. به همين خاطر است که روان شناس ها مي گويند قدرشناسي روابط ما با ديگران را مثبت مي کند، به خصوص وقتي اين فرد همسرتان باشد يعني کسي که مي خواهيد يک عمر با او زندگي کنيد. اصلاً بخش زيادي از رضايت زندگي به همين رابطه مثبت برمي گردد.


۲ -رضايت از زندگي را بالا مي برد:آدم هاي قدرشناس تر آدم هاي راضي تري هستند. از زندگي خودشان بيشتر لذت مي برند و خوبي هاي همسر را بيشتر مي بينند و درک مي کنند. اين رضايت از زندگي خودش کم چيزي نيست. اصلا يک جورهايي رضايت از زندگي خود خوشبختي است.


۳ -افسردگي را کم مي کند:قدرشناسي افسردگي را کم مي کند. مي دانيد چرا؟ راستش را بخواهيد افسردگي از يک نوع خودخواهي خيلي عميق اما خيلي پنهان سرچشمه مي گيرد. تا وقتي که ما در مقام گيرنده مطلق باشيم و توقع داشته باشيم همه چيز و از جمله محبت را دو دستي به ما تقديم کنند، معلوم است که افسرده مي شويم. چون که ذاتاً دنيا اين جور جايي نيست که مفتي مفتي و بدون تعامل تو را به چيزي برساند. آدم هاي قدرشناس به اين دليل افسرده نمي شوند که اين حس قدرداني با آن حس پنهان خودخواهي مقابله مي کند.


۴ -خشم و حسادت را کمرنگ مي کند: هم خشم و هم حسادت به گونه اي از ناکامي سرچشمه مي گيرد. خشم به اين خاطر شکل مي گيرد که ما براي رسيدن به هدف مان با مانع روبه رو شده ايم و حسادت هم به اين خاطر که ما دلمان مي خواسته است در جايگاه يک نفر ديگر باشيم اما الان نيستيم. اما حس قدرداني به معناي رضايت حداقل از جنبه هاي مثبت وضعيت فعلي است. يعني دقيقاً بر خلاف حس هايي که به خشم و حسادت دامن مي زند.

قدرشناسي را بياموزيم
براي اين که يک نفر، آدم قدرشناسي شود هيچ وقت دير نيست. قدرشناسي يک مهارت است که مي شود هميشه آن را آموخت و تجربه کرد.


شما مي توانيد چهار راهکار نخست را چهار گام يک روش به حساب بياوريد و چهار راهکار دوم را هم همين طور چهار گام يک روش ديگر.

روش نخست: مقايسه فهرست دريافت و پرداخت
اجراي اين روش کاري ندارد. فقط احتياج به يک حافظه خوب و يک انصاف خوب‌تر دارد:
گام۱: از همسرم چه چيزي گرفته ام؟ فهرست همه کارهاي ريز و درشتي را که همسرتان براي تان انجام داده است تهيه کنيد. باور کنيد اگر منصف باشيد اين فهرست آن قدر طولاني مي شود که خودتان هم خجالت مي کشيد! يادتان باشد چيزهاي ناچيز و کارهاي بزرگ را کنار هم رديف کنيد و از هيچ کدام صرف نظر نکنيد. کم کم حس قدرشناسي شما را قلقلک مي دهد.


گام۲ : به همسرم چه چيزي داده ام؟ خب! حالا موقع اين است که خودتان را تحويل بگيريد. ببينيد به همسرتان چه چيزهايي داده ايد. از کوچک و بزرگ همه کارها را رديف کنيد. اميدوارم از آن آدم ها باشيد که فهرست پرداخت و دريافت شان تقريبا به يک اندازه باشد وگرنه يا خيلي قدرناشناس ايد يا خيلي قدر ناديده!


گام ۳: چه مشکلاتي براي همسرم به وجود آورده ام. خب! حالا بايد ببينيد چه زجرهايي به همسرتان داده ايد! سخت است نه! حتماً مي گوييد خب عمدي نبوده، تصادفي بوده است، حقش بوده يا از اين قبيل حرف هاي صد تا يک غاز. چه طور وقتي در ذهنتان بدي هاي يک نفر را رديف مي کنيد از اين قبيل بذل و بخشش ها نمي کنيد؟ خرده جنايت هايتان را فهرست کنيد!


گام۴: فهرست ها را با هم مقايسه کنيد! طول و عرض همين سه فهرست را که با هم مقايسه کنيد خودتان دست تان مي آيد که چه قدر بايد به دوز قدرشناسي تان اضافه کنيد. بهتر است به محتواي جاهايي که بايد بيشتر قدرشناس شويد توجه کنيد.

روش دوم: اصلاح باورهاي قدرناشناس
اين روش کمي پيچيده تر است. شما به غير از حافظه بايد روي باورهاي عميق تان کار کنيد. باورهايي که ممکن است از بچگي در شما به وجود آمده باشد و به اين راحتي نشود تغييرشان داد!


گام۱ . باورهاي قدرناشناس را رديف کنيد! کافي است قبل از هر چيز همه فکرهايي را که موقع قدرناشناسي به کله تان مي زند، رديف کنيد، فکرهايي مثل «نه اصلاً لازم نيست»، «وظيفه اش بوده»، «حالا دفعه ديگر» و...


گام ۲ . باورهاي قدرناشناس را دسته بندي کنيد! با توجه به علت هاي قدرناشناسي مي توانيد باورهايتان را به دسته هاي «باور به نياز نبودن قدرداني»، «باور به چاپلوسي بودن قدرداني» ، «باور به حقارت بودن قدرداني» و از اين قبيل دسته ها تقسيم کنيد. يادتان باشد معمولاً باورهاي قدرناشناسانه از همين چند دسته اند.


گام ۳ . باورهاي قدرشناسانه را جايگزين کنيد !حالا هر چه را که تا به حال در ذهن تان ساخته ايد بي خيال شويد و ببينيد اگر باورهايي مثل «قدرت بودن قدرشناسي»، «سالم بودن قدرشناسي» و از اين قبيل را جايگزين کنيد، نگاه تان به دنيا چه تغييري مي کند.


گام ۴ . رفتارتان را با باورتان هماهنگ کنيد! اگر باورتان تغيير نکرده است و هنوز قدر ناشناس ايد که هيچ اما اگر باورهاي تان قدرشناسانه شده اند دست به کار شويد و برويد همين الان از همسرتان تشکر کنيد!

از تو ممنونم
صبا - اگر پس از خواندن اين مطلب هنوز هم ياد نگرفته ايد که چطور از همسرتان تشکر کنيد، مجبوريم به شما يک تقلب برسانيم. شما مي توانيد همين حالا براي تشکر از همسرتان متن زير را براي او پيامک کنيد، يا اگر به اينترنت دسترسي داريد مي توانيد اين متن را برايش ايميل کنيد، اگر هيچ کدام از اين کارها را نمي توانيد انجام دهيد حداقل متن زير را با دستخط خودتان بنويسيد و به در يخچال بچسبانيد، مطمئنا همسر شما با ديدن آن خوشحال خواهد شد:

همسر عزيزم!
براي همه وقت هايي که مرا به خنده واداشتي
براي همه وقت هايي که به حر ف هايم گوش کردي
براي همه وقت هايي که به من شهامت و جرأت دادي
براي همه وقت هايي که با من شريک شدي
براي همه وقت هايي که با من به گردش آمدي
براي همه وقت هايي که خواستي در کنارم باشي
براي همه وقت هايي که به من اعتماد کردي
براي همه وقت هايي که مرا تحسين کردي
براي همه وقت هايي که باعث راحتي و آسايش من هستي
براي همه وقت هايي که گفتي "دوستت دارم"
براي همه وقت هايي که در فکر من بودي
براي همه وقت هايي که برايم شادي آوردي
براي همه وقت هايي که به تو احتياج داشتم و تو با من بودي
براي همه وقت هايي که دلتنگم بودي
براي همه وقت هايي که به من دلداري دادي
براي همه وقت هايي که در چشمانم نگريستي و صداي قلبم را شنيدي
به خاطرهمه اين ها از تو ممنونم ...
دوستت دارم
منبع:سپيده دانايي

sahar29 بازدید : 105 پنجشنبه 02 مرداد 1393 نظرات (0)

درباره ازدواج بسیار گفته و شنیده ایم. اما مطالبی كه در زیر می آید شاید برای شما تازگی داشته باشد

 

از میان ضرب المثل های ملل مختلف و همین طور سخنان شخصیت های بزرگ جهان پیرامون ازدواج شصت مورد را انتخاب كرده ایم. بسیاری از این حرف ها جنبه شوخی و مزاح دارد اما تعداد دیگری از آنها شاید وصف حال من و شما باشد! همین طور قسمت دیگری از این گفته ها می تواند برای عده ای حكم كلید راهنما را داشته باشد.

sahar29 بازدید : 123 پنجشنبه 02 مرداد 1393 نظرات (0)

اين يادداشت، نگاهي مي‌اندازد به برخي از مهم‌ترين عوامل تعيين‌کننده در عشق که مي‌توانند روي جذابيت تاثيرگذار باشند.

1. نزديکي جغرافيايي
هرچند اغلب مردم به نزديکي يا مجاورت جغرافيايي (براي مثال همشهري يا هموطن بودن) به‌عنوان يک عامل مهم در پيدايي عشق توجه نمي‌کنند، اما بايد گفت اين عامل، يکي از مهم‌ترين متغيرها در اين ارتباط است. سوال اين است که چرا مجاورت جغرافيايي چنين نقش مهمي دارد؟

روان‌شناسان اجتماعي چند دليل قابل‌قبول و منطقي در اين‌باره ارائه داده‌اند. اولين دليل اينکه الفت و آشنايي باعث پرورش احساس دوست داشتن و عشق مي‌شود. مطالعات در اين زمينه نشان داده وقتي ما به‌طور مکرر در معرض محرک‌هاي جديد و ناآشنا مانند موزيک‌هاي جديد، تابلوهاي نقاشي، صورت انسان‌ها، خيابان‌ها، ميادين و مجسمه‌ها و... قرار مي‌گيريم، در اثر تکرار و در نتيجه مانوس شدن با اين محرک‌ها، علاقه و اشتياقمان به آنها روزبه‌روز بيشتر مي‌شود. چنين مساله‌اي توجيه‌کننده اين است که چرا مردم چيزهايي يا افرادي را که براي آنها آشنا يا ملموس هستند، بر چيزهاي ديگر ترجيح مي‌دهند. به‌علاوه، نزديکي يا مجاورت جغرافيايي باعث مي‌شود افراد مکررا يکديگر را در مکان‌هاي مشترک و هنگام انجام فعاليت‌هاي مشابه ببينند، فعاليت‌هايي که مي‌تواند نشان‌دهنده علايق مشترک بين آنها نيز باشد و به اين دليل نيز جذب يکديگر شوند. تکرار شدن مداوم انسان‌ها براي يکديگر، حسي از دلبستگي عاطفي در آنها به‌وجود مي‌آورد که در نهايت باعث شکل‌گيري رابطه عاشقانه مي‌شود.

2. تشابهات و همساني‌ها
شباهت‌هاي فردي از عوامل مهم و تاثيرگذار در تعيين افرادي است که ما عاشق آنها مي‌شويم. ما اغلب عاشق افرادي مي‌شويم که در زمينه‌هاي مختلف فکري، ارزشي، نگرشي، اعتقادي، مذهبي، ذهني و علايق و تفريحات با آنها همساني و تشابه داشته باشيم. از نظر احساسي و شهواني نيز، جذب افرادي مي‌شويم که از جذابيت‌هاي جسمي و ظاهري مشابهي با آنها برخورداريم. اين تشابهات حتي در زمينه مسائل تحصيلي، مالي و حتي گروه‌هاي سني نيز وجود دارد. البته هميشه موارد استثناء در اين ارتباط نيز وجود دارد يعني ممکن فردي عاشق كسي شود كه در اين حوزه‌ها مشابهت چنداني با هم ندارند. اين مساله نشان‌دهنده پيچيده بودن مفهوم عشق و غيرقابل تبيين بودن آن است.

علاوه بر اين مسائل، ويژگي‌هاي شخصيتي نقش بسيار مهمي در فرايند عاشق شدن و تداوم روابط عاشقانه دارند و حتي در موارد متعدد نيز تفاوت‌ها و تضادهاي ديگر را در خود حل مي‌کنند؛ ما معمولا جذب افرادي مي‌شويم که از نظر ويژگي‌هاي شخصيتي به ما شبيه‌اند.

افرادي که نگرش‌ها، ارزش‌ها و علاقه‌مندي‌هاي مشابهي دارند، در فعاليت‌هاي مشابهي مشارکت مي‌کنند. از اين مهم‌تر، به‌طور معمول افرادي که افکار و ايده‌هاي مشابهي با هم دارند، راحت‌تر با هم کنار مي‌آيند، ارتباط برقرار و مشکلاتشان را حل و فصل مي‌كنند. همچنين افرادي كه جهان‌بيني نزديکي و تجارب فردي مشابهي دارند، راحت مورد حمايت هم قرار مي‌گيرند. البته عکس اين مساله نيز صدق مي‌کند. شباهت‌هاي پذيرفته‌شده در ديگران، مي‌تواند باعث جذب شدن ما به آنها شود زيرا تمايل شديدي به پذيرفته شدن و درک شدن به‌وسيله كساني داريم که ما را دوست دارند. به عبارت ديگر، از آنجا که نيازمند حمايت و تاييد اجتماعي و عاطفي افرادي هستيم که ما را دوست دارند، به همين دليل جذب كساني مي‌شويم که به ما شباهت دارند و احساس مي‌کنيم که مي‌توانند ما را دوست داشته باشند.

3. عکس‌العمل متقابل
عکس‌العمل متقابل، قانوني است که به‌سادگي بيان مي‌کند وقتي کسي را مورد محبت خود قرار دهيد، او نيز علاقه‌مند به ابراز محبت مي‌شود. اين مساله مي‌تواند يکي از مهم‌ترين عوامل در شکل‌گيري عشق و علاقه به يکديگر شود. مردم دوست دارند نسبت به تعريف و تمجيد، ابراز محبت و ساير انواع بيانات احساسي که از آنها به عمل مي‌آيد، واکنش مثبتي از خود نشان دهند و به نوعي مقابله به‌مثل کنند. مطالعات متعدد در اين‌باره نشان مي‌دهد افرادي که در روابط بين‌فردي بيانات عاطفي و عاشقانه دريافت مي‌کنند، تمايل زيادي دارند که پاسخ‌هاي مشابهي به طرف مقابل خود دهند. در يک چرخه سالم، چنين واکنش‌هاي باعث افزايش کمي و کيفي روابط بين فردي مي‌شوند؛ وقتي به گرمي با افرادي که احساس مي‌کنيم نظر مثبتي نسبت به ما دارند، برخورد مي‌کنيم، اغلب با اين رفتار آنها را تحريک مي‌کنيم که ما را بيشتر دوست داشته باشند. به‌علاوه، عزت نفس ما با اين احساس که ديگران ما را دوست دارند، افزايش مي‌يابد و ما نيز دوباره واکنش مثبت نشان مي‌دهيم. آگاهي از اين موضوع که کسي ما را دوست دارد باعث افزايش احساس تعلق و دوست داشتن ما نسبت به آن فرد مي‌شود و در نتيجه چنين رابطه‌اي عزت‌نفسمان ارتقا مي‌يابد.

4. جذابيت جسمي
اهميت جذابيت جسمي در شکل دادن به روابط عاشقانه کاملا مشخص و محرز است. مطالعات نشان مي‌دهند افرادي که از جذابيت جسمي برخوردار هستند، احتمال بيشتري دارد که به عنوان دوست يا معشوق انتخاب شوند زيرا احتمالا دوست‌داشتني‌تر، احساسي‌تر، شادتر، لايق‌تر، اجتماعي‌تر و مهربان‌تر از افرادي به نظر مي‌رسند که از جذابيت جسمي برخوردار نيستند اما سوال اين است که چرا زيبايي ظاهري چنين نقش مهمي در روابط بين فردي و از آن مهم‌تر در روابط عاشقانه ايفا مي‌کند؟

براي پاسخ به اين سوال بايد از ديدگاه‌هاي زيبايي‌شناسي به مساله توجه کنيم؛ همه ما از ديدن عکس، فيلم، گل يا يك شخص زيبا يا يا شنيدن موسيقي لذت مي‌بريم. عامل بعدي اين است که ظاهرا بيشتر مردم معتقدند افرادي که زيبا هستند، احتمالا ويژگي‌هاي فردي مطلوب‌تري نسبت به افراد نازيبا از خود نشان مي‌دهند.

براساس نتايج شواهد، مردم زيبايي ظاهري را نوعي نشانه سلامت جسمي مي‌دانند و ما به شکل بالقوه جذب افراد سالم مي‌شويم اما محققان هميشه به دنبال پاسخ به اين سوال بوده‌اند که آيا هر دوجنس به يک اندازه جذب زيبايي ظاهري مي‌شوند يا به يک اندازه به اشکال مختلف بيان زيبايي ظاهري واکنش نشان مي‌دهند؟

نتايج برخي مطالعات در اين زمينه نشان داده است در يک رابطه طولاني‌مدت مردان به‌طور معناداري برجذابيت ظاهري طرف مقابل تاکيد داشته‌اند در حالي که زنان عمدتا بر ويژگي‌هاي ديگري مانند جاه‌طلبي، شأن و مقام، وضعيت مالي، عاطفه و ويژگي‌هاي شخصيتي.

مطالعات در فرهنگ‌هاي مختلف نيز نتايج مشابهي داشته است؛ بدون استثنا مردان بيشتر از زنان به جذابيت ظاهري و جواني طرف مقابل خود توجه مي‌کنند. در مقابل زنان ترجيح مي‌دهند طرف مقابل مسن‌تر، داراي وضعيت مالي خوب،
قابل اطمينان و فردي کوشا باشد. البته نه به اين معنا که جذابيت ظاهري براي زنان اهميتي ندارد. در حقيقت جذابيت ظاهري عنصر بسيار مهمي براي آنها تلقي مي‌شود البته بعد از وضعيت مالي و مطمئن بودن طرف مقابل.

5. جذابيت جنسي
چه چيزي باعث مي‌شود زنان و مردان از فرهنگ‌هاي مختلف، باوجود تفاوت‌هاي متعدد و ترجيحات گوناگون، جذب يکديگر شوند و در ظاهر، سازگاري باثباتي با هم پيدا کنند؟

براي پاسخ‌دهي به اين سوال، بايد از ديدگاه اجتماعي- بيولوژيکي ديويد باس، روانشناس آمريکايي کمک گرفت. نظريه باس، نياز به تکامل را مطرح مي‌کند. از اين ديدگاه، نياز به تکامل در نوع بشر است که ترجيحات وي را تعيين مي‌کند، درست همانند ساير حيوانات که براي تکامل نوع خود، قوي‌ترين و بهترين جفت را برمي‌گزينند تا نسل بعدي تکامل‌يافته‌تر باشد. مردان جذب زنان جوان و زيبا مي‌شوند زيرا اين ويژگي‌ها به شکل بالقوه موفقيت توليدمثل و زايش نسل بعدي را تضمين مي‌کند. به طور ساده يک زن جوان نسبت به يک زن مسن، سال‌هاي بيشتري براي توليدمثل موفق در پيش دارد. به‌علاوه، داشتن پوستي صاف و بدون لک، اسکلت‌بندي قوي و عضلاني، موهاي درخشان و ديگر ويژگي‌هاي فيزيکي نشان‌دهنده وضعيت مطلوب سلامت در فرد است.

از طرف ديگر، ترجيحات زنان براي انتخاب فردي مسن‌تر با جايگاه اجتماعي و مالي مناسب مي‌تواند تضمين‌کننده آينده فرزندانشان باشد، جواني و جذابيت ظاهري براي زنان اهميت چنداني ندارد زيرا در فرآيند زاد ولد، توانايي فيزيکي مردان و سن و سال آنها، نسبت به سن و وضعيت فيزيکي زنان، تاثير چنداني نخواهد داشت.
منبع:سلامت

sahar29 بازدید : 169 پنجشنبه 02 مرداد 1393 نظرات (0)

 

وقتی صحبت از لزوم حریم خصوصی در روابط میان فردی می شود، همه موافق هستند به اینکه هیچ فردی به ما نمی تواند آنقدر نزدیک باشد که همه اسرار درونی مان را با او در میان بگذاریم. اصلا در میان گذاشتن تمام آنچه در درون ما می گذرد یا مسائلی که برای ما پیش می آید به یک نفر، با عقل نیز سازگار نیست.

اما اگر صحبت به لزوم حریم خصوصی در روابط همسران برسد، برخوردها متفاوت می شود. برخی چنان موضع گیری می کنند که گویی وجود حریم خصوصی در رابطه همسران قدم اول طلاق یا حداقل قدم اول طلاق عاطفی است.

البته از حق نگذریم در مقابل نیز برخی چنان از لزوم حریم خصوصی در رابطه طرفداری می کنند که گویی می خواهند همسران را به دو نفر با داشتن رابطه ای در حد همکاری سوق دهند؛ اما حد میانه و نقطه تعادل در این بین کجاست؟

همیشه برخوردهای همراه با افراط و تفریط از آنجایی ناشی می شود که افراد باورهای اشتباهی در مورد موضوع دارند. در رابطه با موضوع داشتن حریم خصوصی در رابطه همسران نیز داستان به همین منوال است. متاسفانه باورهای غلطی در این مورد وجود دارد که به موضع گیری هایی غیرمنطقی منجر می شود. باورهایی که در این شماره برخی از آنها را مرور می کنیم.

«ازدواج شریک شدن در همه ابعاد است؛ پس حریم خصوصی در روابط همسران بی معناست.»
بسیاری از همسران تصور می کنند وجود حریم خصوصی معنایی ندارد و تصور می کنند هر چقدر بیشتر به همسرشان نزدیک باشند بهتر است. اگر به یاد داشته باشیددر مورد عوارض خودتمایزنیافتگی مطلبی داشتیم و اشاره کردیم که نبود استقلال عاطفی در همسران، خود یکی از دلایل طلاق به شمار می رود.

داشتن حریمی خصوصی در روابط با اطرافیان از جمله با همسر، یکی از نشانه های استقلال عاطفی به شمار می رود. هر چند حریمی که در ارتباط با همسر وجود دارد متفاوت با دیگران است.

اما اگر هنوز هم به لزوم حریم خصوصی قانع نشده اید بد نیست به این نکته توجه داشته باشید که همسرانی که هیچ حریم خصوصی برای خود و همسرشان قائل نیستند غالبا در روابط خود با همسرشان دچار سوءتفاهم هایی جدی می شوند. یکی از رایج ترین این موارد نقش دادن به همسر به شکلی افراطی است.

به عنوان مثال این افراد همسر خود را مسئول تمام احساسات خود دانسته و از او انتظار دارند تا او را خوشحال کند و یا زمانی که ناراحت و عصبانی هستند، همسرشان فکری به حال آنها بکند؛ موضوعی که می تواند باعث اختلاف، کشمکش و البته احساس سرخوردگی شدیدی در روابط بین همسران شود.

«وجود حریم خصوصی نشاندهنده عدم اعتماد همسران به هم است.»
این تصور از آنجا ناشی می شود که همسران به اشتباه وجود حریم خصوصی را مساوی با دروغگویی و مخفی کاری در نظر می گیرند، در حالی که اگر تصویر درستی از این موضوع داشته باشند متوجه خواهند شد که همسران می توانند به هم اعتماد داشته باشند، موضوعاتی که به بهبود یا عمق بخشی رابطه آنها کمک می کند را از همدیگر مخفی نکنند اما در عین حال هر یک حریمی خصوصی داشته باشند.

«من هم دوست همسرم هستم، هم همسر او، او نیازی به داشتن حریم خصوصی ندارد.»
واقعیت این است که هر چقدر هم همسران به هم نزدیک باشند و از نظر عاطفی به هم وابسته و هر چقدر هم احساس کنند همدیگر را به صورتی کامل درک می کنند، باز هم در زندگی آنها موضوعاتی وجود دارد که به دلیل تفاوت های مردان و زنان، همسران احساس خواهند کرد که نمی توانند آنها را با همسر خود در میان بگذارند. به عنوان مثال جزیی نگری خانم ها باعث می شود آنها به موضوعاتی توجه داشته باشند که در صورتی که با همسر خود در میان بگذارند، با واکنش منفی او مواجه شوند.

یا ممکن است جنس قضاوت آقایان در مورد مسائل مختلف و افراد به شکلی باشد که خانم واکنشی منفی به آن نشان دهد. در این وضعیت مطرح نکردن صحبت هایی که اصطلاحا زنانه یا مردانه هستند با همسر، نه تنها عجیب نیست که شاید بتواند مانع ایجاد سوءتفاهم در رابطه همسران شود.

و در مقابل اگر قرار باشد شما اصرار زیادی داشته باشید تا همسرتان همه چیز را با شما در میان بگذارد، این موضوع احتمال دلخوری را بیشتر خواهد کرد.

حریم خصوصی ,حریم خصوصی در روابط همسران,حریم خصوصی همسران

«من حریم خصوصی خودم را دارم، اگر همسرم نمی خواهد حریمی برای خود قائل شود، مشکلی نیست.»
توجه داشته باشید که رابطه همسران در ازدواج رابطه ای همراه با بده و بستان است. اگر قرار باشد یک نفر همه اش در حال دادن باشد و طرف مقابل متناسب با او رفتار نکند، احتمالا بعد از مدتی مشکل ایجاد خواهد شد. در عوض اصرار روی حفظ مرزهای شخصی خود، سعی کنید در درجه اول با جلب اعتماد همسرتان و سپس با دادن آزادی های منطقی به او هم از وجود حریم خصوصی برای خودتان حساسیت زدایی کنید و هم همسرتان را تشویق به داشتن حریمی شخصی برای خودش کنید.

«حریم خصوصی من، پیش از ازدواج با بعد از آن تفاوتی ندارد.»
اگر قرار باشد تصور کنید همانطور که والدین یا خواهر و برادر شما مرزهای شخصی شما را رعایت می کرده اند، همسرتان نیز باید همانگونه رفتار کند، احتمالا بعد از مدتی متوجه خواهید شد که در رابطه شما و همسرتان مشکلاتی ایجاد شده است. بهتر است در نظر داشته باشید که نزدیکترین فرد به شما از نظر احساسی همسرتان است، پس اگر تمایل به مخفی کردن حجم زیادی از مسائلی دارید، احتمالا ایرادی در رابطه شما وجود دارد. شاید این سوال برای شما ایجاد شود که چه میزانی از داشتن حریم خصوصی در رابطه همسران ایراد دارد؟ هر چند پاسخ دقیق دادن به این سوال از هر همسری تا همسر دیگر متفاوت است اما می توان خط قرمز مشخصی را برای تمام همسران تعریف کرد. اگر میزان حریم شخصی یا به عبارتی «من» در رابطه همسران بیش از رابطه مشترک آنها یا «ما» است یا کیفیت آن را تحت تاثیر قرار می دهد، همسران باید در تعریف خود از حریم خصوصی تجدید نظر کنند.

«حریم خصوصی برای تمام همسران یکسان است.»
روابط هر کدم از همسران با یکدیگر ویژه و منحصر به فرد است. به همین دلیل نیز نمی توان برای آنها به صورت مطلق قانونی وضع کرد. به عنوان مثال همسرانی که هر دو شاغل هستند نیاز دارند تا حریم خصوصی متفاوتی نسبت به همسرانی داشته باشند که تنها یکی از آنها شاغل است. در عین حال که شخصیت هر کدام از همسران نیز در این امر تعیین کننده است. به عنوان مثال نیاز افراد درونگرا و برونگرا در داشتن حریم خصوصی و میزانی که آنها برای حریم خصوصی خود در نظر می گیرند متفاوت است. شرایط تربیتی افراد در خانواده ها نیز دراین امر بی تاثیر نیست.

به عنوان مثال فردی که در خانواده ای پرجمعیت بزرگ شده و همیشه با خواهران یا برادران خود یک اتاق داشته شرایطی متفاوت با فردی دارد که تک فرزند است یا همیشه در خانواد خود اتاقی مجزا داشته است. به خاطر همین دلایل نیز نمی توان نسخه واحدی برای همه همسران پیچید. از طرفی برخی ویژگی های شخصیتی مانند دیر اعتماد کردن یا سوءظن داشتن می تواند موضوع حریم خصوصی در رابطه همسران را با پیچیدگی هایی خاص همراه سازد.

«از ابتدا تا انتهای ازدواج حریم خصوصی همسران یکسان است.»
این نیز از آن اشتباهاتی است که برخی همسران مرتکب می شوند. واقعیت این است که تنها زمانی وجود حریم خصوصی ایجاد مشکل نمی کند که همسران به اندازه کافی از همدیگر شناخت داشته و البته به همدیگر اعتماد داشته باشند. پس طبیعی است که در اوایل ازدواج که هنوز شناخت زیادی از هم شکل نگرفته ممکن است اصرار بر ایجاد حریم خصوصی ایجاد سوءتفاهم کند.

از سویی در برخی موقعیت ها ممکن است یکی از همسران ترجیح دهد به صورتی موقت حریمی وسیع تر برای خود قائل شود. البته این موضوع بیشتر در مورد آقایان صدق می کند، چرا که با توجه به بالا بودن پیوندجویی در خانم ها تمایل دور شدن از همسرشان ممکن است کمتر پیش بیاید.

گاهی نیز تغییر در شرایط زندگی می تواند وضعیت را به صورتی موقت دچار تغییر کند. به عنوان مثال همسرانی که ناچارند در شهری دور از خانواده و دوستان سابق خود زندگی کنند، ممکن است تا مدتی احساس کنند تمایلی به داشتن حریم خصوصی سابق خود ندارند.

منبع:مجله سپیده دانایی

 

جذاب ترین های عروس مهتاب :

این رازها را درباره ی عقد بدانید

دوران لذیذ کباب ها

sahar29 بازدید : 88 پنجشنبه 02 مرداد 1393 نظرات (0)

به رفاقت‌های ساده‌ بین خودتان و دوستان‌تان نگاه کنید. فکر می‌کنید چه چیزی شما را به رفاقت‌هایتان پایبند می‌کند؟! حتی در یک رفاقت ساده هم نیاز به وجوه مشترک است، چه برسد به ازدواج و زندگی مشترک!

اشتراک داشتن اولین و مهم ترین شرط یک رابطه پایدار و متعادل است. آدم هایی که تفاوت های زیادی با هم دارند مدت ها طول می کشد که به نقطه ای مشترک برسند و بتوانند روحیات، عقاید، جهت گیری ها و افکار هم را تحمل کنند. بنابراین، اگر در دوره آشنایی به وجود شباهت ها توجه نداشته باشید، در ادامه به مشکل خواهید خورد.

یکی از مهم‌ترین مواردی که باید به آن دقت کنید، طرز فکر یکسان است. این‌که آدمی نسبت به مسائل مختلف زندگی چه‌جوری نگاه می‌کند خیلی مهم است، چون افکارش به اعمالش تبدیل می‌شود و طرز فکر آدم ارتباط مستقیمی با سبک زندگی‌اش دارد.

جهان‌بینی شما کل زندگی شما را تشکیل می‌دهد. این‌که نگاه شما نسبت به دنیا و اتفاقاتی که در آن می‌افتد چه باشد و درباره‌ آن‌ها چه طور فکر ‌کنید، سبب واکنش‌های شما می‌شود و این واکنش‌ها زندگی شما را می‌سازد. به واکنش‌های فرد مقابل‌تان دقت کنید. در برابر اتفاقات مختلف چه واکنشی نشان می‌دهد؟ این می‌تواند طرز فکر او و جهان‌بینی او را به شما نشان دهد.

این‌که آدمی فهم و درکش نسبت به مسائل مختلف فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، اعتقادی و مذهبی و... مثل شما باشد، یعنی طرز فکرش در تمام این موارد با شما یکسان است. مثلا درباره‌ پول، درباره تفریح و سرگرمی، درباره روابط اجتماعی و... همان‌جوری فکر می‌کند که شما فکر می‌کنید، در نتیجه واکنش‌های‌تان هم نه دقیقا مثل هم، اما در یک راستا می‌شود! بنابراین زندگی راحت‌تر و متعادل‌تری می‌توانید با هم داشته باشید.

بعضی از آدم‌ها جهان‌بینی شان اسلامی است، یعنی خدا و دستورات اسلام محور زندگی‌شان است. بعضی‌ها جهان‌بینی خاص خودشان را دارند، بسته به نوع آدمش، زندگی حول محور یک چیزی می‌چرخد مثلا بعضی‌ها زندگی‌شان حول محور لذت می‌چرخد و آدم‌های لذت طلبی هستند، یعنی کاری را در صورتی انجام می‌دهند که در آن لذت باشد.

بعضی‌های دیگر زندگی‌شان حول محور منفعت‌طلبی می‌چرخد، یعنی کاری را انجام می‌دهند که به نفع‌شان باشد و .... خلاصه که بروید و حساب‌تان را باخودتان صاف کنید که زندگی‌تان حول محور چه چیزی می‌چرخد؟ بعد بروید آدمی را پیدا کنید که محور زندگی‌اش مثل خودتان باشد، تا بتوانید در کنار هم به خوبی زندگی کنید! یاحق...

یادتان باشد، یک ‌سری از موارد باید قبل از ازدواج مشترک و یکسان باشد، ولی بعضی چیزها را هم بعد از ازدواج می‌توان با کسی شریک شد. برای شما چه چیزهایی ارزش‌مند است که فکر می‌کنید اگر در آن با فرد مقابل‌تان مشترک باشید، زندگی متعادل‌تری دارید؟ آنها را فهرست کنید و بنویسید دلیل اهمیت شان برای شما چیست و از صفر تا 100 چه نمره ای از اهمیت را به آن می دهید. حالا آنها را به ترتیب نمره، مرتب کنید تا متوجه شوید که معیارهای اصلی شما کدام اند و در چه مواردی انتظار تشابه، اشتراک و تناسب را دارید و در چه مواردی می توانید اختلاف نظر را تحمل کنید.
منبع: خراسان

sahar29 بازدید : 130 پنجشنبه 02 مرداد 1393 نظرات (0)

 

آقایان عزیز اگر می خواهید همواره برای همسرتان جذاب باشید ، نکات زیر را بخوانید و رعایت کنید و حواستان باشد که عشق نیاز به مراقبت دائمی دارد !

توصیه های ربکا را  بخوانید تا بدانید برای جذابیت بیشتر در بین خانم ها چه کاری باید انجام دهید  :


1-کاری به برنامه تناسب اندامش نداشته باشید!
بدن خانم ها هیچ ربطی به شما ندارد.ما می توانیم غذای سالم خورده و هر روز ورزش کنیم یا غذای نا سالم خورده و اصلا ورزش نکنیم.نحوه رفتار ما با بدنمان تنها به خودمان و شاید دکترمان مربوط است!ما می توانیم هرقدر که دوست داریم چاق باشیم!هیچ چیز وحشتناک تر از مردی نیست که در امور مربوط تناسب اندام خانم ها دخالت کند!
 
2- به او نگویید که باید با اندامش چه کار کند!
همانطور که گفتم،بدن او به خودش مربوط است!شما می توانید ظاهر باب میل خودتان را داشته باشید (رنگ مو، خالکوبی و...) اما حق ندارید او را از داشتن ظاهر مطلوبش منع کنید.تغییراتی که ما انسان ها بر بدن خود اعمال می کنیم نوعی ابراز شخصیت است.وقتی مردی به زنی در مورد این تغییرات دستور می دهد، در حقیقت جلوی این ابراز شخصیت را می گیرد که کار غم انگیزیست.اگر میخواهید از نظر همسرتان جذاب باشید، از قضاوت نحوه ابراز شخصیتمان دست بردارید.
 
3-نژاد پرست نباشید!
خوب نژاد پرست نباشید!چون خیلی زشت است!اصلا نیازی به توضیح بیشتر هم ندارد!

4- کاری به این امر نداشته باشید که او چقدر زنانه یا مردانه است!
برخی زن ها حوصله آرایش و پیرایش ندارند(از ناخن گرفته تا موهای بدن).پس ما را سرزنش نکنید!ما خود به عدم تطبیق خودمان با استاندارد های موجود در جامعه در خصوص زیبایی زنان آگاهیم!پس نیازی به سرزنش اضافی شما نیسـت!اصلاح نکردن دست و کنار آمدن با آن در این دوره و زمانه شجاعت بسیاری می خواهد!از سوی دیگر با رفتار های ((دخترانه)) زنان مخالفت نکنید.اگر از آرایش کردن و لباس صورتی پوشیدن لذت می برد، مانعش نشوید!

5- حامی او باشید!
خود را با او برابر بدانید.او را کنترل نکنید.هیچ چیز زشت تر از مردی نیست که می خواهد تمام اطرافیانش را کنترل کند!اینکار باعث ایجاد احساس عدم امنیت در برابر جنس مخالف در زن می شود.مردانی با احساسات نا امن(شکاک) زن را سرد مزاج می کنند؛ مخصوصا وقتی سعی می کنند به زن بقبولانند که برای ایجاد حس مردانگی در یک مرد باید تحت سلطه و کنترل او در بیاید.

6- زن ستیز نباشید!
چنین جمله ای  تا به حال از دهان هیچ زنی خارج نشده : "عزیزم من عاشق وقتی هستم که به من می گویی کارم فقط پخت و پز و رفت و روب است و جایگاهی در اجتماع ندارم"!

7- با کودکان مهربان باشید!
اگر بچه نمی خواهید،با کسی که بچه دارد ازدواج نکنید.اما اگر او فرزند دارد و شما هم خانواده ای می خواهید،چه فرقی دارد که بچه های او از شما باشد یا خیر؟ از خود گذشتگی یک مرد در برابر کودکان بسیار جذاب است.مخصوصا وقتی که این بچه ها ، فرزند خودش نباشند.
 
8- انتظار آشپزی نداشته باشید!
این مورد خیلی مهم است!توقع داشتن از یکدیگر کار درستی نیست.دلیل کار کردن برای یکدیگر باید اهمیت عشق شما به هم باشد ، چرا که در یک رابطه سالم ، 2 طرف برای خوشحالی هم تلاش می کنند.تنها وقتی که باید از خانم خود انتظار آشپزی داشته باشید، وقتی است که او می گوید : من می خواهم برایت آشپزی کنم!علاوه بر آن ، "جای زن در آشپزخانه است" هم دیگر قدیمی شده!
 
9- عکس های تکی و عکس غذا هایش را مسخره نکنید!
درست است که برخی افراد در استفاده از شبکه های اجتماعی افراط می کنند؛ اما عکس هایی که خودمان از خود می گیریم ، نوعی ابراز احساسات و تلاش برای دیده شدن به آن شکلیست که دوست می داریم.فکر نکنید که این کار را برای جلب توجه می کند، چون بی احترامیست!گرفتن عکس از خود نوعی شناخت از خود است.ما با عکاسی از آنچه دوست داریم و اشتراک آن عکس ها به دیگران این فرصت را می دهیم تا هویت مارا بشناسند.ما می خواهیم تا درکمان کنند.اگر با او بیرون می روید و او در رستوران از غذای خود عکس میگیرد، احتمالا به این معناست که اوقات خوشی را سپری میکند و از کنار شما بودن خوشحال است.اگر نبود که از این لحظه عکسی نمی گرفت! پس به جای مسخره کردن،از او حمایت کنید.
 
10- با دوستانش کنار بیایید!
آنها پیش از شما در زندگی او بودند،پس به آنها احترام بگذارید.آن " دختران سر به هوا " دوستان خوب او بودند،پس سعی در جدا کردن آنها از یکدیگر نکنید.آنها رقیب شما نیستند!
وقتی مردی به گونه ای رفتار میکند که انگار دوستان خانمش ، تهدیدی برای او هستند ، باعث می شود تا مردی شکاک و بی اعتماد به نظر بیاید؛ که نوعی بی احترامی می باشد واصلا جذاب نیست.
 
11-پذیرای او باشید و فقط گوش نکنید ، پاسخ بدهید.
همه از اینکه کسی با دقت به سخنانشان گوش دهد، لذت می برند.زنان از اینکه مردان علاوه بر گوش دادن،با آنها تعامل برقرار کرده و جواب هم می دهند لذت می برند و تنها سر تکان دادن و آهان گفتن کافی نیست، وارد بحث شوید؛ مخصوصا وقتی که ما می دانیم شما به این موضوع علاقه ای ندارید. برای ما مهم است تا بتوانیم با مخاطب خاص خود در خصوص موضوعی که برایمان مهم است صحبت کنیم و بدانیم که آن مخاطب خاص به ما واکنش و پاسخ مناسب و خاصی می دهد، حتی وقتی موضوع مورد بحث برایش بی معنا باشد.
 
12- اول فکر کنید و بعد صحبت!
بدانید چه وقت می خواهید حرفی بزنید که مشکل ساز می شود و آنرا به زبان نیاورید! زنان قدردان مردانی هستند که خودآگاهی بالایی دارند و روی سخنان خود خوب فکر می کنند و هرچه به ذهنشان بیاید به زبان نمی آورند.همچنین سعی کنید بفهمید چه وقت اطرافیانتان قصد بیان سخن مشکل سازی را دارند .اگر همکارانتان سخنان نژادپرستانه و زن ستیزانه ای می گویند،به آنها تذکر دهید!بدانید که به عزیزانتان چه می گویید.اگر به همسر خود بگویید که با این لباس خاص ، خنده دار می شود،او با هربار پوشیدن آن لباس حرف شما را به یاد می آورد. بدانید که چه می گویید و آیا می خواهید همواره آن را در خاطر داشته باشد یا خیر؟چرا که احتمالا اگر واقعا برایتان ارزش قائل باشد ، حرفتان تا ابد در خاطرش خواهد ماند. اگر برایمان مهم باشید،فراموشتان نخواهیم کرد.

منبع:آی بانو

 

جذاب ترین های عروس مهتاب :

عشق می رقصاند

شکست عشقی ها


sahar29 بازدید : 86 سه شنبه 31 تیر 1393 نظرات (0)

داماد و مادر زن

چند وقت پیش یکی از تیترهای صفحه حوادث روزنامه توجهم را به خود جلب کرد؛ دامادی با نارنجک مادرزنش را منفجر کرده بود! امیدوارم همه مادرزن‌ها مرا ببخشند از این که از فعل «منفجر کردن» استفاده می‌کنم، اما آخر انفجار طبیعی‌ترین خصلت نارنجک است.

داماد و مادر زن
وقتی این خبر روزنامه را می‌خوانیم ناخودآگاه به ذهنمان خطور می‌کند که رابطه داماد با مادرزن تا چه حد باید خصمانه باشد که داماد متن زندگی را با صحنه جنگ اشتباهی بگیرد. اگرچه همه دامادها و مادرزن‌ها با نارنجک سراغ همدیگر نمی‌روند، اما بعضی‌هایشان نارنجک را رقیق می‌کنند یا به تکه‌های مساوی تبدیل می‌کنند که برای یک عمر قابل استفاده باشد.

برای تنظیم رابطه‌ای مثبت میان مادرزن‌ها و دامادها بدون آن که ضامن نارنجک چکانده شود، چه باید کرد؟
راهنمایی‌های خواسته نشده‌ بحران ایجاد می‌کند

عوامل متعددی می‌تواند به ایجاد درگیری در خانواده منجر شود. متداول‌‌ترین عاملی که اغلب مورد توجه قرار می‌گیرد درگیری «داماد با مادرزن» یا «عروس با مادرشوهر» است.

مشکل مشترک، قدرت کشمکش نسل‌هاست. هر شخصی سلیقه‌ها و احساسات خاص خود را دارد، بنابراین اختلاف داماد با مادرزن تعجب ندارد. این اختلاف ذائقه در موضوعاتی نظیر کجا زندگی کردن، چگونگی تعیین خط‌مشی زندگی و ... خود را نشان می‌دهد. در این میان برخی ترجیح می‌دهند شیوه ترکیبی زندگی را انتخاب کنند و برخی به سبک مستقل روی می‌آورند. به هر حال نمی‌توان انکار کرد یکی از عوامل شایع و ویرانگر ازدواج، کشمکش بر سر قدرت است. بیشترین کشمکش‌ها هم بین«داماد و مادرزن» یا «عروس و مادرشوهر» اتفاق می‌افتد. در کشمکش‌های طولانی به ندرت می‌توان برنده را پیدا کرد. وجود کشمکش زیاد به این معناست که مردم اصلا فراموش کرده‌اند برای چه چیزی می‌جنگند.

«راهنمایی‌های درخواست‌نشده» به عنوان یکی از اهرم‌های ایجاد بحران در روابط داماد و مادرزن است. گاه مشکل داماد با مادرزن به روزهای اول آشنایی و خواستگاری برمی‌گردد. بعضی وقت‌ها مادرزن به دلیل ایجاد محدودیت، تعیین خط‌مشی و... رنجش را در  دل  داماد ایجاد می‌کند که مدت‌ها آن رنجش بر روابط آنها سایه می‌افکند و طبیعتا در ادامه به تعارضات شدید زوج دامن می‌زند. البته بسیاری از خانواده‌ها هم هستند که با برخورداری از فرهنگی غنی میان فرزندان خود و افرادی که به عنوان داماد یا عروس وارد خانواده‌شان می‌شوند تبعیضی قائل می‌شوند و تجربیات خود را بدون غرض‌ورزی در اختیار آنها قرار می‌دهند، با این همه تازه‌ واردها آن را به عنوان دخالتی در زندگی‌شان تلقی می‌کنند و به خاطر همین پیشداوری این رابطه مثبت را به پرتگاه می‌برند. نقطه مقابل نیز وجود دارد؛ مادرزن‌ها و مادرشوهرهایی که به دلیل کنترل زندگی فرزندانشان به قصد و عمد، سعی بر دخالت مستقیم می‌نمایند و با امر و نهی سعی می‌کنند به زندگی فرزندانشان آن‌طور که خود می‌پسندند سمت و سوی بدهند، غافل از آن‌که عملکرد آنها آغازی بر مشکلات حاد میان زوج‌ها است.

تلقینات منفی، شکاف در رابطه
بسیاری از دخترها و پسرها سال‌ها پیش از ازدواج  در بمباران اطلاعات منفی از کاراکتر «مادرشوهر» و «مادرزن» قرار می‌گیرند. در جامعه ما عموما تصویری منفی از «مادرزن»‌ ارائه می‌شود، از این زاویه شاید بتوان بخشی از اختلافات داماد و مادرزن را ناشی از این تلقینات دانست. بسیاری از زوج‌هایی که با این ذهنیت غلط زندگی خویش را آغاز می‌کنند بدون آن‌که واقعا دخالتی از جانب بزرگ‌ترها به زندگی آنها وارد آید از همان ابتدا سعی بر جداسازی می‌کنند و محدودیت‌هایی برای آمد و شد قائل می‌شوند که همین مساله نیز می‌تواند به شروع چالش‌های خانوادگی بعدی منجر شود. در الگوی عمومی، زوج‌ها خانواده‌های ترکیبی دارند، بنابراین ما مجبوریم دو مجموعه گسترده و سببی را یکپارچه سازیم. برخورد واقع‌گرایانه در مسائل و نگرش مثبت اعضا می‌تواند به استحکام پیوند‌ها کمک کند.
سکوت در جمع،  مشاجره در خلوت

اختلاف جنسیتی و سنی در بروز چالش بین مادرزن و داماد بی‌‌تاثیر نیست اما بالا بودن میزان تحصیلات یا طبقه اجتماعی ‌ اقتصادی نمی‌تواند به مثابه روشی برای کاستن یا از بین رفتن اختلافات تلقی شود.

گاهی مادرزن‌ها یا مادرشوهرها احساس می‌کنند با ارائه تجربیات زندگی خویش می‌توانند گامی برای سعادتمندی فرزندان‌شان بردارند اما به این مساله توجه نمی‌کنند که داماد یا عروس پذیرای تجربیات آنها هستند یا نه، اتفاقی که این‌جا می‌افتد اتخاذ سیاست سکوت از سوی جوان‌ترهاست. زوج‌های جوان در برابر این پیشنهاد‌ها معمولا سکوت می‌کنند اما آیا این سکوت دلیلی بر تایید حرف بزرگ‌ترها است یا این‌که این سکوت در خلوت زوج‌ها به آتشفشانی از مشاجره‌ها تبدیل می‌شود؟ اتفاقی که امروزه در مجتمع‌های قضایی و داد‌گاه‌های خانواده به عینه دیده می‌شود. ما با بسیاری از پرونده‌هایی روبه‌رو هستیم که دلیل جدایی زوج‌ها صرفا دخالت‌های اطرافیان بوده که شعله‌های این دخالت حریم آن دو را نیز دامنگیر کرده است.
داماد و مادر زن

همه افراد (در اینجا مادرزن و مادرشوهر)‌ دارای نقاط ضعف و قوت هستند. با احساسی فکر کردن فقط نقاط ضعف آنها را می‌بینید. از آگاهی به عنوان محرکی که از تکرار این الگوها جلوگیری می‌کند بهره بگیرید
والدین در حاشیه زندگی زوج‌ها باشند

اگر داماد، مادرزن و همسر را اضلاع یک مثلث بدانیم، نقش همسر را در تنظیم رابطه مثبت بین دو ضلع دیگر نمی‌توان نادیده گرفت. نقش بسیار مهمی در کاهش یا افزایش تنش بین داماد و مادرزن دارد. ما باید روی رشد فکری زن وقتی زندگی مشترک را آغاز می‌کند، حساب باز کنیم. اگر زن جوانی که به تازگی ازدواج کرده صرفا به آنچه مادرش گوشزد می‌کند بسنده کند رابطه خود و همسرش را به پرتگاه نزدیک کرده است، بنابراین اگر زن جوانی با دخالت‌های بی‌مورد مادرش (مرد جوان با دخالت‌های بی‌مورد مادرش)‌ روبه‌رو شد و احساس کرد این دخالت‌ها به رابطه او با همسرش لطمه می‌زند باید محترمانه از مادرش بخواهد در حاشیه زندگی او (نه در متن)‌ قرار گیرد. ما گاهی‌ می‌بینیم دختران جوان با درددل کردن راه دخالت مادرشان را هموار می‌کنند، آنچه ما پیشنهاد می‌کنیم در گام اول طرح مساله و مشکل در یک فضای آرام بین زوج‌ها است و در صورتی که به پاسخ نرسید مراجعه به متخصصان «زوج‌درمانی» و «خانواده‌درمانی» است.

 

منبع :چهاردیواری



جذاب ترین های عروس مهتاب :

چه جوری پس انداز کنیم برای ازدواج

خداحافظ برای همیشه

پیدا کردن یک همسر خوش اخلاق

 

 

 

 

sahar29 بازدید : 110 سه شنبه 31 تیر 1393 نظرات (0)

هنگامی که تازه با فردی آشنا می شوید و در ابتدای نامزدی یا ازدواج قرار دارید، همه چیز زیبا و خاطره انگیز است. هنگامی که خانواده های یکدیگر را برای نخستین بار ملاقات می کند، آنها شما را تحسین می کنند و شما احساس می کنید دوستشان دارید. همه رابطه ها در ابتدا بسیار خوب و دوست داشتنی هستند اما در میان همه آن خوبی ها، مسایلی هم وجود دارند که اصولا توسط زن یا مرد نادیده گرفته می شوند و زمانی به اهمیت آنها پی می برید که بسیار دیر است و کار از کار گذشته.

رویدادهای مهم ملاقات های اول اصولا تعیین کننده نوع رابطه دوران متاهلی زوج ها هستند. به همین منظور ما شش مورد را انتخاب کرده ایم که در شناخت این مسایل می تواند به شما کمک کند.

1. نخستین باری که اتفاق خجالت آوری در مقابل همسرتان روی می دهد
این مساله کاملا مشخص است و شاید برای هر کسی پیش آمده باشد، به طور مثال، در قرار اول چای یا قهوه روی لباستان می ریزد، در روز برفی زمین می خورید و لباستان پاره می شود و ... . یک خانم 30 ساله از این  نوع رویداد خاطره ای دارد. او می گوید: وقتی برای اولین بار با همسرم در رستوران نشسته بودیم، هنگامی که او دستشویی رفت من خم شدن زیر میز تا آرایشم را تمدید کنم اما موهایم با شمع های روی میز سوخت و منظره زشتی برجا گذاشت. اما همسرم بسیار خوب برخورد کرد و هر دو در راه برگشت به خانه به این موضوع خندیدیم.

درس اخلاقی: باید ببینید همسر آینده شما با چنین اشتباه هایی چگونه برخورد می کند؟ وقتی یکی از دو طرف گاف بزرگی می دهد و کاری می کند که شاید باعث خجالت طرف مقابل است، باید ببینید او چه واکنشی نشان می دهد؟ آیا شما را آرام و مطمئنتان می کند که مساله مهمی نیست و همچون داستان بالا با خنده و شوخی آن را تمام و فراموش می کند؟

2. استرس های کاری بین شما به طور موقت فاصله می اندازند
اگر نامزدتان کار و کاهش استرس های کاری خود را به شما و با شما بودن ترجیح داد، چه می کنید؟ اگر متوجه شدید طرف مقابل شما معتاد کار است و از هر وقت و فرصتی برای پیشبرد کارهای خود استفاده می کند و حتی زمان با شما بودن را نیز به راحتی فدای انجام کارهای مربوط به شغلش می کند، چه می کنید؟

اگر این مساله واقعا برای شما ناراحت کننده و غیر قابل تحمل است، از همان ابتدا در این رابطه با همسر خود صحبت کنید و اجازه ندهید کار به جاهای باریک بکشد. فردی که بسیار کار می کند باید بداند از نظر روحی چه لطمه هایی به طرف مقابل خود وارد می کند.

شما پیش از پیوند دایمی زناشویی باید بدانید با چه کسی طرف هستید و اولویت های او را در زندگی تشخیص دهید. اگر نامزد شما برای کارش بیشتر اهمیت قائل است و این مساله برای شما قابل تحمل نیست، بهتر است او را رها کنید. برای روح و شخصیت و خواسته های خود احترام قایل باشید.

زن و شوهرها,ابتدای نامزدی ,در مقابل همسر

3. در همان روزهای نخست، حسادت ها بروز می کنند
شاید بسیاری از زنان و مردان به اطرافیان نامزد خود حسادت کنند. به طور مثال، اگز زن زیبارویی با مرد شما همکلام شود این می تواند موجب رنجش زن یا حتی عصبانیت او بشود. یا برعکس. شاید اگر همکار مرد یک زن با او صمیمی برخورد کند، نامزدش این مساله را نتواند تحمل کند. این مسایل و این حسادت ها در رابطه های کنونی بسیار زیاد شده اند. اما در صورت بروز آنها در همان ملاقات های اول، احتمالا رابطه به سمت دیگر هدایت خواهد شد.

وقتی چیزی موجب حسادت شما می شود، کنترل خود را از دست ندهید و همه چیز را خراب نکنید. طوری رفتار نکنید که طرف مقابل احساس کند حسادت می کنید و فقط او را متوجه کنید برخی از مسایل برایتان بسیار مهم هستند. برخی از موارد کاملا سوءتفاهم هستند و شما به جای حسادت های ناخوشایند و صحبت های نامربوط، می توانید بسیار واضح در مورد آنها از همسر خود سوال بپرسید و مسلما او پاسخ صریح و درستی به شما خواهد گفت. این صداقت حتی باعث مستحکم تر شدن روابط نیز می شود.

4. قرار گذاشتن بدون برنامه ریزی
قرار گذاشتن نیز دستور کار خود را دارد. آیا قرار است پیک‌نیک، سینما، رستوران بروید یا فقط قرار است در پارک با هم قدم و حرف بزنید؟ یا شاید می خواهید در خانه نامزد خود فیلم تماشا و با هم غذا درست کنید تا وقتتان پر شود؟

اهمیت این موضوع در این است که دو نفر که واقعا یکدیگر را دوست دارند، خیلی برایشان مهم نیست کجا بروند و چه کاری انجام دهند. همین قدر که در کنار هم هستند و وقتشان با هم سپری می شود برایشان عزیز و دوست داشتنی است.

5. واکنش طرفین در مقابل شرایط ناگوار یک طرف
اگر چند وقت پس از نامزدی، یکی از دو طرف دچار مشکل سختی همچون مرگ عزیزان یا بیماری‌ای شد که به جراحی نیاز داشت، باید ببینید طرف مقابل چگونه واکنش نشان می دهد. آیا در کنار نامزدش می ماند و سختی آن دوران را با هم پست سر می گذارند؟ آیا برای خوشحال کردن نامزد خود از جان و دل تلاش می کند؟

دو نفری که واقعا یکدیگر را دوست دارند، در شرایط سخت کنار هم می مانند، دردهای هم را آرام می کنند و برای هم تسلی خاطر هستند و هیچ گار از شرایط پیش آمده شکایت نمی کنند.

منبع:برترین ها

sahar29 بازدید : 89 سه شنبه 31 تیر 1393 نظرات (0)

دوران عقد زمان مناسبی برای آشنایی زوجین با ویژگی ها و خصوصیات شخصیتی همدیگر است. رفتارها و خواسته ها، اعتقادات و سبک زندگی افراد در این دوره تا حد زیادی مشخص می شود و می تواند بروشور راهنمای خوبی از آینده زندگی مشترک باشد. منتها وقتی این دوران به طول می انجامد، می تواند باعث ایجاد مشکلاتی نیز بشود. نداشتن حریم خصوصی و رفت و آمدهای همیشگی از جمله مسائلی است که در دراز مدت موجب اختلاف و بحث بین خانواده ها و همسران جوان می شود.

فلسفه دوران عقد آشنایی بیشتر زوجین با یکدیگر و رسیدن به این قطعیت است که: «ما می خواهیم با هم زندگی کنیم.» دوران عقد به دلیل یک جا زندگی نکردن زوجین، نداشتن حریم خصوصی و رفت و آمدهای همیشگی، دورانی پر از فشار روانی و تنش است. هرچه این دوره طولانی تر شود فشارهای خانواده ها و امکان ایجاد اختلاف و بحث و مشاجره بیشتر می شود. به طور معمول 3سال برای دوره عقد زمان زیادی است.

ممکن است در این دوره، خانواده شما یا همسرتان کم کم خسته شوند و این خستگی را در قالب تغییر رفتارهایی نشان دهند که طبیعتا این فشارها از سوی شما یا همسرتان به دیگری منتقل و سبب کوک شدن ساز یک بحث و مشاجره می شود.

والدین باید شرایط جدید را بپذیرند
تفاوت در فرهنگ خانواده ‌ها گاهی به شدت مشکل ساز می شود. در این بین، وظیفه دختر و پسر است که با اتحاد بیشتر میانه داری کنند. یعنی به والدین شان توضیح دهند که به چهارچوب های خانواده جدیدشان احترام بگذارند و اجازه دهند آنها مقررات خانواده دو نفره شان را وضع کنند.

از طرف دیگر والدین با بحران روحی دیگری نیز مواجه می ‌شوند و آن ترس از دست دادن فرزندشان است. آنان از این که فرزندشان جذب خانواده همسرش شود، وحشت دارند و کشاکشی بین والدین به وجود می ‌آید که برای زوجین نیز ایجاد مشکل می‌کند.

در این دوران والدین سعی در دیکته‌ فرهنگ خود به خانواده‌ تازه تشکیل شده دارند و آن ها را تحت فشار می‌گیرند تا در این خانواده‌ جدید فرهنگ خودشان رشد و نمو پیدا کند. این کشاکش غلبه‌ فرهنگی نیز منجر به بروز مشکلاتی بین زوجین می‌شود.

در این دوران، والدین باید به مدیریت احساسات خود بپردازند و بپذیرند که با ازدواج فرزندشان خانواده جدیدی تشکیل شده که از حق استقلال برخوردار است و باید استقلال این خانواده را به رسمیت بشناسند و به آن ها اجازه دهند که این خانواده جدید برای خود فرهنگ و هنجارهای مستقلی داشته باشد که الزاما نباید مشابه فرهنگ موروثی یا خواسته های آن ها باشد. والدین باید با مدیریت محیط، فضایی فراهم کنند که زوجین بتوانند بهتر یکدیگر را بشناسند و تعامل مفیدی با هم داشته باشند.

دوران عقد ,همسران جوان,فلسفه دوران عقد

اصل اعتدال را فراموش نکنید
همسران جوان نیز بهتر است در روابط خود از اصل اعتدال بهره ببرند تا موجب حساسیت های احتمالی در خانواده خود نشوند. در این خصوص خوب است که برنامه مشخصی برای خودتان وضع کنید. مثلا روزهای خاصی به تفریح و روزهای خاصی به منزل یکدیگر بروید. برای روزهایی که در منزل خود یا خانواده همسرتان مقرر می کنید، حتما نظر خانواده ها را نیز جویا شوید تا هم آن ها آمادگی پذیرش شما را داشته باشند و هم احترام به آن ها رعایت شود. می توانید هرازگاهی هدیه ای کوچک برای تقدیر از پذیرایی آن ها تهیه کنید و بدین ترتیب به آن ها نشان دهید که قدردان این همراهی شان هستید. با مادر خود به یک گفت وگوی آرام و صمیمانه بنشینید. برای او روشن کنید که شما و همسرتان نیز از وضع اقتصادی خودتان رضایت چندانی ندارید و مایل هستید که زودتر مستقل زندگی کنید.

به او بگویید که متوجه هستید که آن ها هم به خاطر شما با محدودیت هایی در زندگی خود مواجه شده اند اما شما نیازمند حمایت و پشتیبانی آن ها هستید تا بتوانید مقدمات زندگی خود را فراهم کنید. ضمن این که به شما پیشنهاد می کنم برای شروع زندگی مسائل را سخت نگیرید و منتظر نمانید تا همه چیز به شکل ایده آل خود پیش برود. زندگی خود را ساده شروع کنید و بعد از آن تلاش کنید تا آن را در مسیر رشد قرار دهید در این شرایط طولانی تر شدن دوران عقد ممکن است به خاطر مشکلاتی که دارید موجب اختلافات و سوء تفاهماتی بین خودتان نیز بشود. پس تا حد امکان هرچه زودتر به فکر آغاز کردن زندگی خود باشید.
منبع: خراسان، مردمان

sahar29 بازدید : 71 سه شنبه 31 تیر 1393 نظرات (0)

ازدواج فقط حلقه به دست کردن و تعیین مراسم روز ازدواج نیست. درست زمانی که حتی فکرش را هم نمی کنید، بروز بعضی مشکلات ممکن است عرصه زندگی را حتی در دوران عقدو زمانی که کارت های عروسی تان را بین اقوام پخش کرده اید، چنان به شما تنگ کند که عطای بودن با همسرتان را به لقایش ببخشید. به همین علت روانشناسان به دخترها و پسرها توصیه می کنند که با شناخت کامل همسر خود را انتخاب کنند تا دوران امزدی و عقد را به سلامت طی کنندو به خانه بخت بروند.

سردبیر بازدید : 92 دوشنبه 30 تیر 1393 نظرات (0)

«اصلا گوش می دی من چی می گم»؟ این یکی از اتهامات رایج بسیاری از زن و شوهرها است.خیلی از زوج های مخصوصا جوان از حرف گوش نکن بودن همسرانشان گلایه دارند.

 

پیرترها هم احتمالا حوصله گلایه ندارند وگرنه این مشکل پیر و جوان نمی شناسد؛ مخصوصا وقتی که بحثی بین زن و شوهر پیش می آید که در آن اختلاف نظر دارند این مهارت از نان شب هم واجب تر می شود. البته وقتی که فردی به شدت از شما انتقاد می کند یا شما را سرزنش می کند، واقعا گوش دادن کار سختی است.

 

برای این کار واقعا لازم است که بتوانید خودتان را جای همسرتان بگذارید و موضوع بحث را از دید او ببینید. یادتان باشد که نمی شود به گوش دادن همدلانه تظاهر کرد. برای یک گوش دادن ماهرانه... راهکارهایی وجود دارد که آن ها را به شما پیشنهاد می کنیم.

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 635
  • کل نظرات : 259
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 122
  • آی پی امروز : 61
  • آی پی دیروز : 126
  • بازدید امروز : 64
  • باردید دیروز : 164
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 366
  • بازدید ماه : 2,820
  • بازدید سال : 16,350
  • بازدید کلی : 305,034
  • کدهای اختصاصی